خشت کج سلبریتیها
این الگوهای رفتاری گاه میتواند از الگوهایی که فرزندان از والدین خود میگیرند، قویتر باشد و چنین است که جوانان و حتی افراد میانسال آنچنان در بتهای خود غرق میشوند و هوش و حواس را از کف میدهند که حتی خودکشی یکی از طرفداران دو آتشه استقلال به هنگام خداحافظی فرهاد مجیدی از این تیم، آنچنان حساسیتی را بر نمیانگیزد.
ارتباط نزدیک سلبریتیها با طرفداران خود در فضای مجازی میتواند سوالات متعددی را مطرح کند، ولی به هرحال واقعیتی است که نمیتوان آن را کتمان یا تاثیرگذاری آن را ناچیز شمرد. به هرحال الگوبرداری در حوزه فردی از جمله آرایش مو، لباس پوشیدن، صحبت کردن و رفتار با اطرافیان و.. اگرچه میتواند در حوزه روانشناسی واجد شرایط شناختی بسیاری باشد، ولی در حوزه سیاستگذاری از اهمیت کمتری برخوردار است. خط قرمز آنجاست که این بتهای شخصیتی از حوزه تخصصی خود پا را فراتر میگذارند و شروع به انتشار تفکراتی میکنند که از حوزه تخصصی آنان خارج است و میتواند «تالی فاسد» گستردهای در افکار عمومی ایجاد کند.
در تاریخ نیز مصادیق فراوانی به چشم میخورد که چهرههای فرهنگی و روشنفکری به حوزههایی پا نهادهاند که یا اطلاعاتی از آن نداشته یا اطلاعات آنان ناقص بوده و در آشفته بازارهای سیاسی و اجتماعی در بنا نهادن خشت کج تفکرات ایرانیان نقش مهمی را ایفا کردهاند. عارف قزوینی که این روزها شعری از وی به نام «از خون جوانان وطن لاله دمیده است» زبانزد عام و خاص است، در شعر معروف خود لنین را «فرشته رحمت» نام نهاد و از او خواست قدم رنجه کرده و قدمش را بر روی «تخم چشم» عارف بگذارد. نکته بدیع آنکه مانند ایرانیهایی که گفته میشود بر سر قبر روسهای کمونیست ملحد فاتحه خواندهاند، عارف نیز شعر سراسر مدح خود از لنین را چنین ختم میکند: «بلشویک است خضر راه نجات بر محمد و آل او صلوات».
صحبتهای یکی از فوتبالیستهای معروف برای تشکیل کمپینی به منظور تحریم خرید از سوی ایرانیان بازهم ورود سلبریتیها به حوزهای است که اندک تخصصی درخصوص آن ندارند و حتی اگر مورد اقبال افکار عمومی قرار نگیرد، میتواند بهعنوان یک تفکر غلط در اندیشه ایرانیان حک شود. تحریم یک کالای خاص در سطح خرد شاید بتواند در تعدیل قیمت از سوی عرضهکنندگان مؤثر باشد، ولی افزایش سطح عمومی قیمتها بالاخص موادغذایی و مسکن که خانوارهای ایرانی در زندگی روزمره خود چارهای جز خرید آنها ندارند، جز بهرهگیری از آب گلآلود برای معروفیت و شهرت مقطعی و منحرف ساختن افکار عمومی نتیجهای در برندارد. سلبریتیها اگر میخواهند تاثیرگذاری مهم و سازندهای در افکار عمومی داشته باشند، باید در حوزههای تخصصی تعامل سازندهای با کارشناسان داشته باشند تا با ارائه خطمشی صحیح، راهی برای ترسیم «صراط مستقیم» نزد سیاستگذاران و افکار عمومی بیابند.
ارسال نظر