تاریخ در بزنگاه فراموشی و تحریف
اگر نبود این حافظه به فراموشی تاریخ منتهی میشد، شاید زیاد مشکل ایجاد نمیکرد؛ اما این مساله تبدیل به تحریف تاریخ شده است که در موارد بسیاری نسلهای بعدی با کاریکاتوری غیرواقعی از تاریخ مواجه میشوند. حافظه و تاریخ، ثبت گذشته برای انتقال به آینده است. هر دو در حال و هنگام رخداد، یکی در ذهن و دیگری بهصورت نوشتاری ثبت و ضبط میشوند. اکثر مردم ایران تمایلی به مکتوب کردن و نوشتن نظر و اندیشه خود ندارند و این مساله، راه را برای قطع میراثهای فرهنگی و سیاسی از گذشته تا حال و آینده باز میکند. این موضوع، یکی از اصلیترین دلایلی است که گروههای مرجع که در گذشته نقش آفرین بودهاند، در بزنگاههای سیاسی، گاهی از واقعیتهای تاریخی رد شده و آنچه را که خود از وقایع تاریخی میخواهند، بیان میکنند. افرادی که به تحریف تاریخ روی میآورند از جمله افراد و جریانهای پوپولیست در جامعه هستند که میخواهند از این طریق برای خود گذشته و تاریخ خودساخته دست و پا کنند و از این منظر نه به ملت پاسخگو هستند و نه به جریانهای سیاسی با سابقه که در گذشته نقش آفرین بودهاند. به عبارت دیگر، تاریخ و وقایع تاریخی و افراد موثر در اتفاقات گذشته، همواره در معرض خطر است که مبادا خواست و هوسهای کوتاه مدت افراد در جامعه به جانش بیفتد و چیزی از تاریخ برای ما به جا نگذارد. با این اتفاق مردم و اذهان عمومی بعد از گذشت چند سال حق دارند که به حافظه تاریخی شان شک کنند و دیگر نتوانند خود بیانکننده واقعی رویدادهای گذشته باشند. دراین ماجرا جامعه روشنفکری ما دچار سطحینگری، نگرش شفاهی، عدم صداقت، مظلومنمایی و ایراداتی از این دست شده است.
ارسال نظر