بازار آزاد و مسائل انسانی
نقطه قوت کتاب مایکل سندل، آوردن شواهد بسیار است و این نشان میدهد که سندل به موضوع احاطه داشته و سالها دغدغه جدیاش بوده است. همانطور که خود او در مقدمه کتاب میگوید شاید ما به عنوان خواننده با تمام شواهد و راهحلها موافق نباشیم اما با این حال مطالب این کتاب میتواند تلنگری جدی باشد مبنی بر اینکه بازار آزاد در تمام زمینههای انسانی نمیتواند موفق باشد. سندل این پیشفرض مهم طرفداران بازار آزاد را زیر سوال میبرد که انسان همواره اقتصادی فکر میکند و به فکر نفع بیشتر اقتصادی است و البته به گمان برخی کارشناسان در اثبات این ادعا موفق بوده است. با این حال چند نکته در کتاب او قابل توجه است: اول اینکه سندل هیچ ملاکی ارائه نمیدهد که مرزهای بازار آزاد تا کجا باید باشد؟ دوم اینکه دلیلی برای ادعای خود ارائه نمیدهد که چرا عدالت اجتماعی مقدم بر آزادی فردی است. سوم اینکه آلترناتیوی هم پیش نمینهد. شاید حرف سندل درست باشد و بازار آزاد با ورود در حوزههای انسانی به کالایی شدن انسان بینجامد، اما توضیح نمیدهد که در غیاب بازار آزاد چه رخ خواهد داد و آیا جایگزینی برای بهبود شرایط وجود دارد یا نه. نکته چهارم سرگردانی میان نتیجهگرایی و وظیفهگرایی در اخلاق است. در این کتاب سندل گاهی از موضع وظیفهگرایی اخلاقی به نقد نظام بازار میپردازد و گاهی از منظر نتیجهگرایی. با این حال معلوم نیست که موضع مورد نظر نویسنده چیست؟
ارسال نظر