چالش جدید داووس
در درجه اول، وقت آن است که برای کاهش نابرابری ساختاری ثروت، کدهای مالیاتی آمریکا اصلاح شوند. برای تحقق این هدف، آمریکا باید از مفر ایجادشده در قانون رهایی یابد. مقرراتی که از بنیان برای تشویق سرمایهگذاری بلندمدت در نظر گرفته شده بود، به یک معافیت مالیاتی گسترده برای سرمایهدارانی بدل شد که در شرکتهای خصوصی مشغول به کارند و در صندوقهای سرمایهگذاری فعالیت دارند. اگرچه قانون کاهش مالیات و مشاغل سال ۲۰۱۷ محدودیتهایی را در این قانون برای این افراد ایجاد کرده است؛ اما هنوز هم راه گریز وجود دارد. با همین دلایل، آمریکا باید راههایی را که موجب شده است ثروتمندان هنگام واگذاری ثروت به وارث خود، از مالیات فرار کنند، ببندد. این روند، ثروتمندان را قادر ساخته است که به سلسله تبدیل شوند و شایستهسالاری را در آمریکا تضعیف کنند.
مساله دوم این است که ایالاتمتحده شدیدا نیاز به پاکسازی وامهای دانشجویی دارد که بار سنگینی بر جوانان محسوب میشود، این کار با ایجاد اعتماد ملی صورت میگیرد که استرالیا انجام داده است. در استرالیا، دانشجو میزان پولی را که برای تامین بودجه تحصیلات خود نیاز دارد، وام میگیرد و وام با قاعده از پیشتعیینشدهای و متناسب با درآمد آینده او و برای تعداد سال معینی بازپرداخت میشود. دانشجویانی که درآمدهای آینده پایینتری دارند، کمتر از آنچه وام گرفتهاند پرداخت میکنند؛ اما این توسط کسانی که درآمد بالاتری دارند، جبران میشود. به فارغالتحصیلانی که به اشکال خاصی از خدمات عمومی وارد میشوند، باید انگیزه بخشش بدهی داده شود.