سخت‌گیری بر واردات

بعد خود دولت دچار کمبود بودجه شد. یک مقداری هم دلیل وضعی که باعث عدم تعادل می‌شد، این بود که شما وقتی که در داخل کشورتان به مقدار وسیع کسری بودجه دارید و می‌روید از بانک مرکزی قرض می‌کنید، این پول می‌ریزد در بازار؛ پولی که به بازار می‌رسد یک مقدارش در داخل مملکت مصرف می‌شود، یک مقدارش را می‌دهیم از خارج کالا وارد می‌کنیم؛ یعنی فرض بفرمایید اگر شما تا آن موقع به عنوان مثال روزی ۱۰ کیلو گوشت مصرف می‌کردید، حالا که این پول آمده در بازار می‌خواهید این را ۱۵ کیلو بکنید، آن پنج کیلویش را باید از خارج وارد کنید؛ در نتیجه همین کسری بودجه دولت و قدرت خریدی که در اختیار بازار مصرف مملکت قرار گرفته بود-حالا مصرف صنعتی، خصوصی یا هر چیزی-واردات را برد بالا. ما باید جلوی این را می‌گرفتیم و این جلوگیری به قیمت این بود که برنامه‌های دولتی تعطیل بشود. برنامه‌های دولتی که تعطیل می‌شد یک عده‌ای کار نمی‌توانستند بکنند. خودشان رفته بودند از واردکننده‌ها چیزهایی را خریده بودند و نمی‌توانستند پول آنها را بدهند، در نتیجه آنها دچار مشکل می‌شدند. تدریجا همه جا اثر کرد.