توصیه نشریه آمریکایی هیل به ترامپ
گول تصورات غلط درباره ایران را نخورید

نشریه هیل در این ارتباط مینویسد: این ادعاها - که اغلب توسط منابع اسرائیلی که مدتها از رویارویی نظامی بین ایران و ایالات متحده حمایت میکردند شکل میگرفت - واقعیت را تحریف میکند و خطر سوق دادن دولت جدید را به سمت اشتباهات خطرناک میبرد. این تصورات نادرست میتواند باعث شود که سیاستگذاران هزینههای واقعی جنگ را دستکم بگیرند، احساس کاذب فوریت برای اقدام پیشگیرانه را تقویت کنند و در مورد انعطافپذیری داخلی و ثبات سیاسی ایران قضاوت نادرست کنند، و در نهایت سیاستهای تغییر رژیم را دنبال کنند.
متاسفانه، این روایت ناقص به پرسروصداترین شاهینهای محافل سیاست خارجی آمریکا محدود نمیشود. ریچارد هاس در مقاله اخیر خود با عنوان «فرصت ایران» ادعا کرد که «ایران ضعیفتر و آسیبپذیرتر از دهههای گذشته است». به طور مشابه، دنیس راس ادعا میکند که اسرائیل ۹۰ درصد از توانایی تولید موشک ایران را با حملات خود منهدم کرده است. هر دو از این اظهارات استفاده میکنند تا نشان دهند اقدام نظامی علیه ایران یک گزینه مناسب است.
حتی نگرانکنندهتر این است که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، نظرات مشابهی را در جریان استماع تاییدیه خود تکرار میکند. روبیو ضمن تاکید بر شکاف محسوس بین مردم ایران و دولتشان، از کاهش یارانه انرژی به عنوان شاهدی بر تضعیف ادعایی آن نام برد. در حقیقت، بحثها در مورد اصلاحات مرتبط با یارانههای انرژی برای بیش از سه دهه ادامه داشته است و منعکسکننده برنامهریزی بلندمدت اقتصادی است تا نشانهای از شکنندگی سیاسی.
فقدان روابط دیپلماتیک رسمی بین واشنگتن و تهران این سوءتفاهمها را بیشتر میکند. از سال ۱۹۸۰، ایران فاقد نمایندگی مستقیم در ایالات متحده بوده و به سفارت پاکستان برای وظایف محدود کنسولی متکی بوده است. به همین ترتیب، نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک تحت محدودیتهای سختگیرانه عمل میکند و دیپلماتهای خود را محدود میکند و مانع تعامل با سیاستگذاران، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی میشود.
برخلاف کشورهایی که سفارتخانهها و شبکههای لابی در واشنگتن دارند، ایران قادر به مقابله موثر با اطلاعات نادرست یا ارائه دیدگاههای خود نیست. با تشدید این موضوع، محققان و تحلیلگرانی که از دیپلماسی در روابط ایران و آمریکا حمایت میکنند، اغلب با مخالفت گروههای مخالف در دیاسپورای ایرانی مواجه میشوند. این گروهها که مخالف جمهوری اسلامی هستند، برای پیشبرد برنامههای سیاسی خود بر روایتهای ایران تسلط دارند.
سیاستگذارانی که سیاست ایالات متحده در قبال ایران را ترسیم میکنند، باید این شکافها را در تفاهم برطرف کنند. برخلاف ادعای ضعف، ایران بازیگری قدرتمند با قابلیتهای دفاعی قوی و اهرم ژئوپلیتیک قابلتوجهی باقی میماند. تابآوری ایران با نزدیک به ۹۰میلیون نفر، فناوری نظامی پیشرفته و کنترل بر نقاط بحرانی راهبردی، بر قدرت جمعیتی، جغرافیای استراتژیک و زیرساختهای دفاعی متکی به خود استوار است.
در واقع، توان دفاعی و بازدارندگی ایران هرگز به اتحادهای منطقهای با بازیگران غیردولتی مانند حزبالله وابسته نبوده است. ایران بهعنوان یک کشور باستانی با پیشینه عمیق در جهتیابی تغییرات ژئوپلیتیک و فشارهای خارجی، انعطافپذیری فوقالعادهای از خود نشان داده است. طی چهار دهه گذشته، این کشور با مجموعهای از تهدیدها و چالشها در یک محیط امنیتی متخاصم، از جمله حضور مستمر نیروهای نظامی ایالات متحده در خلیج فارس، مواجه بوده است. این کشور آزمایشهای مهمی مانند جنگ هشتساله با عراق، عملیاتهای مخفی، تحریمهای اقتصادی، ترور هدفمند مقامات عالی رتبه، جنگ روانی و کمپین «فشار حداکثری» اولین دولت ترامپ را تحمل کرده است. در پاسخ به حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ایران تلاشهای دفاعی خود را تشدید کرد و سرمایهگذاری زیادی در سیستمهای موشکی پیشرفته، پهپادها و زیرساختهای مستحکم انجام داد. این تجربیات توانایی ایران را برای حفاظت از حاکمیت خود و سازگاری با شرایط خصمانه تقویت کرده است.
ایران با وسعت ۱.۶میلیون کیلومتر مربع، با ۱۳کشور همسایه است و دسترسی به تنگه هرمز را کنترل میکند - تنگهای که نزدیک به ۲۰درصد از عرضه نفت جهان از آن عبور میکند. تهران برای ایمنسازی این آبراه حیاتی، شبکه پیچیدهای از سامانههای دریایی، موشکی و پدافند هوایی را توسعه داده است.
بهرغم ادعاهای گروههای مخالف در خارج از کشور، که یادآور تاکتیکهایی است که چهرههایی مانند احمد چلبی قبل از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به کار گرفته بودند، جمعیت ایران به طور مداوم برای دفاع از حاکمیت خود در هنگام مواجهه با تهدیدات خارجی متحد عمل کردهاند. این انسجام جمعی که با احساس مشترک غرور و انعطافپذیری هدایت میشود، توانایی ایران را برای جلوگیری از تجاوز و مقاومت در برابر فشار خارجی تقویت میکند.
گروههای اپوزیسیون که بر شکاف بین ملت و دولت تاکید میکنند، اغلب به روایتهای نادرست برای تشدید تنشها بین ایالات متحده و ایران تکیه میکنند. دولت ترامپ درحالیکه برای تعریف سیاست خود در قبال ایران آماده میشود، باید از درسهای پرهزینه تاریخ درس بگیرد و از اشتباهات بزرگی که منجر به حمله به عراق شد، اجتناب کند. این تصمیم که توسط شبکهای از تصورات نادرست، اطلاعات نادرست و تجزیه و تحلیل بیش از حد ساده هدایت میشود، به عنوان یک هشدار جدی در برابر تکرار اشتباهات مشابه عمل میکند.
روایتی که ایران را ضعیف، منزوی و در آستانه فروپاشی نشان میدهد، نهتنها گمراهکننده، بلکه خطرناک است و واقعیت انعطافپذیری، نفوذ استراتژیک و اهمیت ژئوپلیتیک آن را مخدوش میکند. تهاجم به عراق، بر اساس فرضیات نادرست در مورد سلاحهای کشتار جمعی، سادگی تغییر رژیم و چشمانداز یک جانشین باثبات و دموکراتیک، یک اشتباه راهبردی بود که به درد و رنج عظیم انسانی، هرجومرج منطقهای و پیامدهای جهانی پایدار منجر شد. سیاستگذاران باید از تکرار همان اعتماد بیش از حد و تفکر تقلیل اجتناب کنند.
دولت باید رویکردی متفکرانهتر و ظریفتر را بپذیرد - رویکردی که به طور انتقادی روایتهای غالب را بررسی میکند، دیدگاههای متنوعی را درگیر میکند و اهمیت دیپلماسی و گفتوگو را تشخیص میدهد. پرداختن به ایران مستلزم تمایل به رویارویی با پیچیدگی، زیر سوال بردن مفروضات و اولویت دادن به احتیاط استراتژیک بر اقدام تکانشی است.
دولت ترامپ باید در برابر وسوسه دنبال کردن رویارویی مبتنی بر افسانهها و تمایل به تغییر رژیم مقاومت کند. در عوض، باید به دنبال سیاستی مبتنی بر واقعگرایی، احتیاط و تعهد واقعی به راهحل مسالمتآمیز باشد. تنها با انجام این کار میتواند از دامهای گذشته دور بماند و به خاورمیانه باثباتتر و امنتر کمک کند.