استاد مطالعات اروپای دانشگاه تهران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» بررسی کرد؛
مواجهه ایران با انتخابات آلمان


استاد مطالعات اروپای
دانشگاه تهران
سعیدهسادات فهری: فردریش مرتس، رهبر حزب محافظه کار دموکرات مسیحی در آلمان، توانست با کسب اکثریت آرا پیروز انتخابات شود. فریدریش مرتس بر رویکردی سختگیرانهتر در برابر جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در سالهای اخیر تاکید کرده است. اکنون با توجه به پیروزی مرتس این پرسش مطرح است که آیا رویکرد آلمان در برابر ایران دچار تغییر و تحولاتی خواهد شد یا همان روند سابق دنبال میشود؟ همچنین با توجه به اختلاف دیدگاه ترامپ و مرتس، آیا رهبران واشنگتن و برلین در قبال ایران میتوانند رویکرد واحدی را دنبال کنند؟ دکتر بهزاد احمدی، استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در گفتوگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» به این پرسشها پاسخ داد و گفت سیاست خارجی آلمان در قبال ایران با تغییر سیاستمداران تغییری نمیکند. به گفته این کارشناس، بعد از جنگ اوکراین، نظام مسائل آلمان با ایران به نظام مسائل مستقیم، فوری، با اولویت بالا و در داخل خاک اروپا تبدیل شده است. استاد دانشگاه تاکید کرد که این احتمال وجود دارد که با درخواست آمریکا، آلمان یکی از کشورهایی باشد که اسنپبک کند.
***
به نظر شما با روی کار آمدن فردریش مرتس از اتحاد دموکراتمسیحی شاهد پیگیری روند متفاوتی از سوی برلین در قبال مسائل مرتبط با تهران خواهیم بود؟
به طور کلی در آلمان با تغییر سیاستمداران در اولویتهای سیاست خارجی تغییری ایجاد نمیشود. یعنی اگر حتی دوباره حزب سوسیالدموکرات آلمان (SPD) پیروز میشد و اولاف شولتز صدراعظم این کشور باقی میماند، باز هم سیاستهای برلین در برابر ایران تغییر خاصی نمیکرد. ایران معتقد است به صورت تاریخی SPD سیاستهای بهتری در برابر کشور ما دارد و حزب اتحادیه دموکراتمسیحی آلمان (CDU) که مرتس نیز عضو آن است، آتلانتیسیسم و آمریکاگراست و رابطه ایران و آلمان بهبود نخواهد یافت. اما واقعیت این است که در موضوع ایران یک جمعبندی بسیار دقیق و کلی در آلمان وجود دارد و با رفتن و آمدن احزاب این جمعبندی و نگاه تغییری نمیکند.
یعنی در دوره حکمرانی SPD نیز شاهد موضعگیریهای بسیار تند علیه تهران بودیم و آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان، بعد از حوادث 1401 لحن بسیار جدی و شدیدی علیه ایران داشت و در بحث درگیریهای ایران و اسرائیل نیز آلمانیها تمامقد پشت اسرائیل ایستادند. لذا در سیاست خارجی آلمان در قبال ایران تداوم دیده میشود و نه تغییر و فرقی نمیکند دوره شولتز ادامه پیدا میکند یا مرتس روی کار میآید.
چرا مناسبات تهران و برلین به این سمتوسو رفت و آلمان تا بدینحد سیاستهای تندی را در قبال ایران در دستورکار قرار داده است؟
به باور من جنس نظام مسائل آلمان با ایران تا پیش از جنگ اوکراین از جنس نظام مسائل اروپایی بود؛ یعنی موضوعی نبود که در دل اروپا باشد و برای آلمان یک اولویت و تهدید باشد. بلکه تهدید ایران یک تهدید غیرفوری و غیرمستقیم با اولویت پایینتر تلقی میشد و شامل مسائلی چون مسئله موشکی، اسرائیل و هستهای میشد. اما بعد از جنگ روسیه علیه اوکراین و براساس ادعاهایی که وجود دارد و نقشی که به ایران نسبت میدهند، این تلقی شکل گرفته که ایران تبدیل به متغیری شده که داخل اروپا و امنیت اروپا نقش دارد. اگر نسبت اوکراین با آلمان را دربیابیم متوجه میشویم که چرا رویکرد برلین نسبت به تهران تا بدین حد تند شده است. حتی موضوع اوکراین باعث تغییر در قانون اساسی آلمان شد. لذا امروز نظام مسائل آلمان با ایران به نظام مسائل مستقیم، فوری، با اولویت بالا و داخل خاک اروپا تبدیل شده است. این در حالی است که نظام مسائل قدیمی مانند مساله اسرائیل، موشکی و هستهای نیز پابرجاست.
اگر قرار باشد سیاست خارجی آلمان در قبال ایران تداوم داشته باشد، با توجه به اختلافات و مسائلی که اکنون بین ایران و اروپا وجود دارد، چه سناریوها و چشماندازی میتوان متصور بود؟
به نظر میرسد تهران باید بیشتر نگران این موضوع باشد که اروپاییها، ایران را با ترامپ معامله کنند. یعنی در برهه کنونی مسائل اروپا و بهویژه آلمان با آمریکای ترامپ در رابطه با موضوعاتی چون اوکراین و تجارت در حال افزایش است و طرفین به دنبال نقاط اشتراکی هستند که این نقاط افتراق را کاهش دهند که ایران میتواند مثال خوبی باشد. همزمان اسنپبک نیز ابزار مناسبی در اختیار کشورهای اروپایی برای معامله با ترامپ است، زیرا آلمان یکی از کشورهایی است که میتواند در موضوع اتمی ایران، اسنپبک کند. نکته دیگر این است اروپا بهدنبال پیگیری چه نوع روندی با ایران است. اگر بهدرستی نگاه کنیم این روند نیز رو به وخامت است و طی سالهای گذشته تلاشی برای مدیریت مخاصمات صورت نگرفت. این در حالی است که باید بهنوعی مدیریت مخاصمهای که با آمریکا داشتیم با اروپا نیز انجام میگرفت. در این فضا روابط ایران و آلمان به دلیل موضوعاتی چون دوتابعیتیها، مساله اوکراین و امنیت داخلی اروپا و اتهاماتی که به ایران وارد میشد، در چند سال گذشته در بدترین شرایط خود قرار داشت و روابط تجاری نیز افزایشی نداشته است. از این منظر دولت آقای مرتس و هر دولت ائتلافی که شکل بگیرد، نگاهی جدی به ایران خواهد داشت.
آیا ممکن است آلمان پیشگام فعالسازی اسنپبک شود؟
به نظر نمیرسد آلمان در این مسیر گام بردارد اما برلین منتقد جدی ایران و سیاستهایش در منطقه است و این روند ادامه دارد. در مورد اسنپبک نیز آلمان با آمریکا همکاری تمامعیار خواهد داشت و این احتمال وجود دارد که با درخواست آمریکا، آلمان یکی از کشورهایی باشد که اسنپبک کند.
بازگشت راستمیانه به مرکز قدرت
چالشهای اقتصادی مرتس