محمود سریعالقلم در کنفرانس بینالمللی مدیریت:
توسعهیافتگی اصول ثابتی دارد
به گزارش «ایسنا» محمود سریعالقلم در کنفرانس بینالمللی مدیریت با بیان اینکه در ساختمان توسعه، دموکراسی طبقه چهارم و سیستمسازی، نهادسازی و تولید ثروت فونداسیون ساختمان است، اظهار کرد: منطقی نیست که در ساختن یک عمارت اول طبقه چهارم آن را بسازیم. در هیچ جای دنیا کشوری سراغ نداریم که بدون تولید ثروت، بدون ممتاز کردن بخشخصوصی، بدون دور کردن دولت از مسائل اشتغال و توسعه اقتصادی سراغ آزادی سیاسی رفته باشد. او در ادامه افزود: «بهدلایل فرهنگی و سیاسی از زمان مشروطه تا سالهای اخیر ایرانیها گفتند که در ساختمان توسعه، ما اول میخواهیم طبقه چهارم را بسازیم و با فونداسیون و طبقات یک، دو و سه کاری نداریم.» این استاد دانشگاه تاکید کرد: «به اعتقاد من آفات فرهنگی و ساختاری اجازه نمیدهند ما تصمیم منطقی بگیریم. ما تعدادی مشکلات فرهنگی داریم که زیر ۵سال قابل اصلاح است البته اگر آنها را مشکل بدانیم.»
سریعالقلم با بیان چرایی انتخاب موضوع جایگاه تصمیمگیری در توسعهیافتگی برای سخنرانی خود گفت: «دلیل انتخاب این بود که در مطالعات و تحقیقاتی که در رابطه با توسعه ایران از دوره قاجار به بعد انجام دادهام، متوجه این نکته شدهام که عدم دستیابی ما به توسعهیافتگی عموما به نارساییهای فرهنگی جامعه برمیگردد. این نارساییها موجب میشود که نتوانیم تصمیمسازیهای منطقی، علمی، جامع و رو به آینده انجام دهیم.» او افزود: «متونی درباره مقایسه ایران و ژاپن درباره مدرنیسم وجود دارد و این متون بررسی کردهاند که وقتی ایرانیها میخواستند مدرن شوند، اول سراغ چه موضوعاتی رفتند و ژاپنیها اول سراغ چه موضوعاتی. مثلا جالب توجه این است که ژاپنیها اول سیستم ساختند و حدود ۲۳۰۰ مشاور از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی استخدام کرده و این سیستمها را در موضوعات مختلف وارد ژاپن کردند و آنها را مبنای تحول خود قرار دادند اما ایرانیها اول سراغ آزادیهای سیاسی و دموکراسی رفتند.» استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: «به دلایل فرهنگی و سیاسی از زمان مشروطه تا سالهای اخیر ایرانیها گفتند که در ساختمان توسعه، ما اول میخواهیم طبقه چهارم را بسازیم و با فونداسیون و طبقات یک، دو و سه کاری نداریم. بنابراین، در موضوع توسعه ناکام ماندیم چراکه براساس تجربه بشری، سلسله مراتب توسعهیافتگی را مبنا قرار ندادیم. ژاپن اول مبانی تولید ثروت ایجاد کرد، سپس آموخت که باید نظام حزبی درست کند تا از طریق نظام حزبی، ثبات اقتصادی به دست آورد. به این ترتیب ژاپن به تدریج عمارت توسعه خود را تکمیل کرد.»
سریعالقلم اضافه کرد: «اما ما در طیف اولویتهای توسعه هم دنبال توسعه اقتصادی و هم دنبال توسعه سیاسی و هم دنبال یک کالای بسیار لوکس به نام دموکراسی بودیم. در دوره قاجار ایران ۱۰ میلیون نفر جمعیت داشت و در بهترین شرایط ۱۰ هزار نفر سواد اکابری داشتند. در این شرایط ایرانیان به دنبال دموکراسی و آزادی سیاسی بودند که این طبیعی بود که جواب نداد و ما را در فراز و نشیبهای بحرانهای نظری توسعهیافتگی قرار داد.»
استاد علوم سیاسی دانشگاه بهشتی با بیان اینکه اطلاعات جدید در سیستمهای ما چه خانواده، چه جامعه و از همه مهمتر در نهادهای تصمیمگیر کمتر وارد میشود، گفت: «ما خیلی خوشحال میشویم که دو تا ایرباس داده میشود درحالیکه یک شرکت رده سوم مسافری هندی سال گذشته ۲۰۵ ایرباس سفارش داده است. وقتی اطلاعات جدید و مقایسه نباشد و شعاع استنباطهای ما فقط مدارهای محدود داخل کشور باشد، ما عمق مسائل جهانی را نمیبینیم. یکی از بحثهای جاری در کشور ما این است که اگر وارد عرصه اقتصاد جهانی شویم، هویت ما دچار بحران میشود. ولی آیا کشوری بدون تولید ثروت میتواند هویت خود را حفظ کرده یا آن را تبلیغ کند؟ اگر چین با ۵/ ۳ تریلیون دلار ذخایر ارزی میتواند ۱۰ میلیارد دلار برای هویت خود هزینه کند به خاطر این است که تولید ثروت و تبلیغ هویت را با هم و با اولویت تولید ثروت در نظر گرفته است.» سریعالقلم با بیان اینکه به اعتقاد من آفات فرهنگی و ساختاری اجازه نمیدهند ما تصمیم منطقی بگیریم، افزود: «ما تعدادی مشکلات فرهنگی داریم که زیر ۵ سال قابل اصلاح است البته اگر آنها را مشکل بدانیم. مشکل دیگری که اجازه نمیدهد ما درست تصمیم بگیریم این است که در نهان و ناخودآگاه خود تمایلی به یکسانسازی داشته و علاقه داریم همه یک نوع فکر کرده و عمل کنند. در واقع ما با نگاههای متناقض و متفاوت مشکل داریم. تمایل به یکسانسازی مانع یادگیری، اثرگذاری و اثرپذیری میشود. نتیجه این ویژگی این است که گروهی در تصمیمسازیها قرار میگیرند که مثل هم فکر میکنند. تلقیات ما هم از دنیا به دهه ۵۰ یا ۶۰ برمیگردد. الان دیگر نمیگویند کشورها با هم ارتباط برقرار کنند بلکه گفته میشود همه دنبال شبکهسازیهای بینالمللی هستند.»
او ادامه داد: «در فرهنگ ما به خاطر احساس ناامنی، علاقهای برای انطباق با افکار موجود وجود دارد. افراد در درون خود یک نظام فکری دارند ولی آنچه بروز میدهند حالت دیگری است. کشور ما کشور افراد است نه سیستمها. سیستمها در کشور ما تصمیم نمیگیرند.»
سریعالقلم با بیان اینکه جهان ما جهان تواناییها و شایستگیهاست، افزود: «در دنیا نمیگویند کجا به دنیا آمدهاید؟ مبنای انتخاب افراد کارآمدی آنهاست. وزیر دفاع کانادا یک سیک هندی است که کار علمی میکند، وارد حزب شده و به وزارت دفاع یعنی امنیتیترین بخش یک کشور میرسد چون مبنا شایستگی است. در کشور ما تعلق خاطر بر توان غلبه دارد و عمدتا تعلق خاطر نشان میدهد افراد در چه موقعیتی قرار میگیرند.» او با بیان اینکه هر کشوری میخواهد توسعه یابد باید از دایره ابهام خارج شود، گفت: «شخصیتهای مبهم و چندوجهی به درد توسعه نمیخورند. شخصیت شفاف، روشن و کمّی به درد توسعه میخورد. نظام تصمیمگیری که با ارقام آشنایی نداشته باشد نمیتواند تصمیم منطقی بگیرد. ذهن ریاضی و کمی ذهن را دقیق میکند.» او در پایان با بیان اینکه اگر ما ایرانیان موضوع نقد را حل نکنیم نباید منتظر هیچوجهی از توسعه بنشینیم، اظهار کرد: «نقد در میان ما یک مشکل جدی است. فرد ایرانی یک تمایل قوی دارد که خود را مرکز ثقل جهان بداند. همه چیز از من شروع میشود این طرز تفکر اجازه همکاری با دیگران یا یادگیری نمیدهد. ما باید ساختارها را اصلاح کنیم تا فرهنگ کشور اصلاح شود. مگر در سوئیس کسی دروغ نمیگوید؟ مگر در آلمان کسی فرار مالیاتی نمیکند؟ اما چون تصمیمسازی در آلمان و سوئیس مبتنی بر ساختارهاست، عموم افراد فرصت دروغگویی یا اختلاس پیدا نمیکنند. مردم از قانون میترسند و ساختارها آنها را مجبور به رفتار درست میکند.»
ارسال نظر