سفیر پیشین ایران در افغانستان:
عمرانخان با وکالت سیاسی از تهران به سوی ریاض بدرقه شد
نخست، ایفای نقش میانجی میان ایران و عربستان و دوم، کنشگری برای حلوفصل یا کاهش تنش میان ایران و آمریکا. او هر دو موضوع را بهعنوان یک مسوولیت برای خود مشخص کرد که اگر بتواند در اجرای این دو موفق باشد نه تنها برای پاکستان بلکه برای منطقه پیامهای مثبتی در بر خواهد داشت. او ادامه داد: سخنان روحانی بهصورتی بود که دست نخستوزیر پاکستان برای سفر به عربستان را پر میکند؛ به عبارتی دیگر رئیسجمهوری ایران به نوعی یک وکالت مشخص به نخستوزیر پاکستان داده است تا بتواند مسائل را حلوفصل کند. از این جهت سفر روز سهشنبه عمرانخان به عربستان سعودی میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد که باید منتظر باشیم تا نتایج آن از سوی اسلامآباد مشخص شود. این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه پاکستان و ایران در بسیاری از پروندهها با یکدیگر اتفاق نظر دارند، گفت: نکته کلیدی که در سخنان نخستوزیر پاکستان وجود داشت و باید مورد توجه قرار بگیرد، اشاره به بحران یمن است. اسلامآباد بهصورت واضح اعلام کرد که جنگ در یمن باید پایان یابد. در مورد امنیت خلیجفارس هم این همگرایی به چشم میخورد که به خوبی نشان میدهد نگاه تهران و اسلامآباد در مورد این مسائل با یکدیگر همسویی کامل دارد. او افزود: رئیسجمهوری ایران در بخشی از سخنان خود به عدم نیاز حضور نیروهای فرامنطقهای در خلیجفارس اشاره کرد که مورد تایید پاکستان هم بود اما ممکن است سوال شود که مبدا سفر فعلی عمرانخان کجا بوده است؟ بر اساس دادههای موجود مبدا حضور ایشان در تهران را باید سفر اخیر نخستوزیر پاکستان و دیدار او با ولیعهد عربستان در ریاض دانست. حدود یکماه پیش ایشان به عربستان سعودی سفر داشتند و صحبتهایی با ولیعهد سعودی داشتند که به باور من تحرکات فعلی نخستوزیر پاکستان از آنجا نشأت میگیرد؛ چراکه پاکستان و عربستان روابط خاصی با هم دارند و همین موضوع باعث شده تا ماموریت جدید به عمرانخان محول شود اما یکی از مسائلی که میتواند در روند فعالیت عمرانخان اخلال ایجاد کند، دعوت ریاض از آمریکا برای حضور سه هزار سرباز ایالاتمتحده در خاک عربستان است.
این تحلیلگر مسائل جنوبآسیا با اشاره به موانع احتمالی بر سر میانجیگری پاکستان، اظهار کرد: معتقدم سفر نخستوزیر پاکستان به تهران مثبت بود اما مسالهای که در اینجا مطرح میشود حضور نیروهای خارجی در منطقه (از خلیجفارس تا خاورمیانه و جنوبآسیا) است. باید توجه داشت کشورهایی مانند عربستان سعودی تعریف «برونزا از امنیت» دارند؛ یعنی امنیت خود را معطوف به حضور نیروهای خارجی میکنند که این موضوع میتواند ثبات و صلح را در منطقه دستخوش تغییر کند. در مقابل، طرح هرمز که از سوی رئیسجمهوری ایران در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد یک «طرح امنیتی درونزا» به حساب میآید که میتوانست بسیاری از مشکلات را در منطقه حلوفصل کند اما باید توجه داشته باشیم منافع اسرائیل و آمریکا در این میان به خطر افتاد و مخالفتهایی با آن صورت گرفت.
ارسال نظر