حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی تحلیل کرد
مکانیزم ماشه و سرنوشت برجام
حشمتالله فلاحتپیشه درباره تصمیم اروپا برای فعال کردن مکانیزم ماشه در برجام گفت: «در موضوع سیاست خارجی یک واقعیت وجود دارد و آن این است که جای دیپلماتهای ما هر روز خالیتر میشود و اگر قرار باشد یک عنوان به کار ببرم، آن این است که محمدجواد ظریف بهعنوان یکی از دیپلماتهای قوی در دنیا روی نیمکت ذخیره نشسته است. به همین دلیل روز به روز ادبیات حاکم بر مناسبات جمهوری اسلامی ایران از حالت ادبیات دیپلماتیک خارج شده و در مفاهیم دیگری در حوزه هرمنوتیک و تفسیر و تحلیل محتوای سیاسی معنا پیدا میکند.»
او افزود: «معتقدم فضای سیاست خارجی به این حدی که امروز علیه ایران تبدیل به یک فضای خشن شده است نباید به این سمت و سو پیش میرفت. در واقع به نظر من این فضا به طور کاملا مصنوعی خشن شدهاست و برخی که وجههای نزد محافل سیاسی در دنیا نداشتند و دستشان به خون ملت آغشته است، به این موضوع جهت میدهند و حتی این جهتدهی منجر به تغییر رفتار دیپلماتهای دنیا علیه ایران شده است. این افراد امروز به دلیل ضعفهایی که ایران در سیاستخارجی داشته است بر نوع پیامهایی که در روابط خارجی علیه ایران شکل میگیرد توانستهاند حاکم شوند.»
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در پاسخ این پرسش که در این شرایط چه اتفاقی قرار است رخ بدهد، گفت: «آمریکا از طریق جانسون، نخستوزیر انگلستان، شکافی را در میز اعضای باقیماندههای برجام ایجاد کرده است که از ناحیه این شکاف مواد ۱۱ تا ۱۳ قطعنامه ۲۲۳۱ یا همان موادی که تحت عنوان «ماشه» از آن یاد میشود فعال شود.»
وی گفت: البته من نام این «مکانیزم ماشه» را «مکانیزم ماشه دو زمانه» میگذارم، چراکه این مکانیزم یکبار در زمان مذاکرات ایران با تروئیکا (تقریبا ۸ سال پیش از مذاکرات برجام) مطرح شده بود.
فلاحتپیشه افزود: «در آن مقطع آمریکاییها اعلام کرده بودند که اگر ایران برخی رفتارها از جمله عدم اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در دستور کار قرار دهد، به سرعت پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده میشود و این موضوع تحت مکانیزم ماشه مطرح شد و همین مکانیزم را بهصورتی دو زمانه در قطعنامه ۲۲۳۱ گنجاندند که من همان زمان اعلام کردم، این موضوع، نقطه ضعف برجام و پاشنه آشیل آن است که این پاشنه آشیل، امروز در حال ضربه زدن به برجام است.»
وی با اشاره به اینکه ترامپ بعد از خروج از برجام مورد انتقاد آمریکاییها قرار گرفت، گفت: «آن زمان انتقادها این بود که آمریکا میتوانست برای فشار وارد کردن به ایران از ظرفیتهای خود برجام استفاده کند. کسانی مانند «جمز بیکر» از جمله منتقدانی بود که میگفت آمریکا از طریق برجام میتوانست مکانیزم ماشه را فعال کند، اما واقعیت این است که ترامپ از طریق بوریس جانسون در حال کلید زدن این موضوع است.» این تحلیلگر سیاست خارجی ادامه داد: «یعنی اگر ایران گام دیگری را بردارد، آنها عملا اعلام میکنند برجام اجرایی نشدهاست و با این اعلام از سوی یکی از اعضا که طبیعتا با نامه سه عضو اروپایی عضو برجام صورت میگیرد، عملا همه قطعنامهها بار دیگر علیه ایران فعال میشود و این موضوع موجب خواهد شد یک روند برزخی ایجاد شود و این روند ادامه پیدا میکند تا قطعنامه جدیدی علیه ایران به تصویب برسد و جای قطعنامه ۲۲۳۱ را بگیرد.»
این نماینده مجلس گفت: «در چنین شرایطی پرونده ایران به جایی میرود که محل اعمال قدرت آمریکا است؛ طبیعتا آنجا آمریکا هر کارشکنی را انجام خواهد داد تا مانع از صدور قطعنامهای به نفع ایران شود که اجازه نفس کشیدن به ایران را بدهد.»او افزود: «معتقدم اگر کشورهای اروپایی مکانیزم ماشه را به کار بگیرند، معنای آن برای ایران، مرگ برجام است، چرا که ایران به هیچوجه حاضر نیست پرونده برجام دوباره باز شود، آن هم وقتی ترامپ قدرت را به دست دارد.»عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با بیان اینکه در این راستا آمریکا تلاش میکند دو موضوع را در این پرونده بگنجاند، تاکید کرد: «اولین گزینه، محرومیت ایران از غنیسازی است و در مرحله بعد، مساله موشکی و حضور ایران در منطقه است و این یعنی پرونده ایران تا همیشه باز میماند، این موضوع به معنای آن است که پرونده به جای آنکه عاملی برای رفع اختلاف شود، تبدیل به اهرمی برای فشار میشود و از همین جهت است که معتقدم فعال شدن مکانیزم ماشه به معنای مرگ برجام است.»
فلاحتپیشه با اشاره به اینکه اروپاییها برای آنکه این اتفاق (مرگ برجام) رخ ندهد منتظر یکسری رفتارهای دیپلماتیک از سوی ایران هستند که سازوکار میانهای را تعریف کند، گفت: «به این ترتیب اروپا میتواند مذاکراتی را شکل بدهد تا از یکسو مانع بیشتر شدن اختلافات، تنشها و مشکلات شوند و از سوی دیگر، متناسب با مقتضیات شرایط تازهای را شکل بدهند، بنابراین من معتقدم در این شرایطی که در زمینه روابط خارجی کشور ما وجود دارد، نوعی خلع سلاح کردن دیپلماتهای ما در منطقه است. به گونهای که بهطور بیسابقهای شاهد آن هستیم که تصمیمات شورای امنیت ملی جای تصمیمگیری و مانور وزارت خارجه را گرفته است.»
او افزود: «به اعتقاد من کشاندن یک موضوع در حیطه سیاست خارجی به شورای عالی امنیت ملی اشتباهی بود که از ابتدا اتخاذ شد و حتی بعد از آنکه آقای روحانی تلاش کرد، آن را به وزارت خارجه بازگرداند، دوباره شاهد آن بودیم که وزارت خارجه تنها یک مجری است و این یکی از مواردی است که موجب شده تا موضوعی کاملا فنی که میتوانست از طرق دیپلماتهای آشنا به امور بهصورت تخصصی پیگیری شود تبدیل به موضوعی شده است که ادبیات امنیتی و نظامی و حتی ادبیات حاکم بر یکسری سخنرانیهای تند اثر خود را بر الفاظ دیپلماتیکی داشته است که هر کدام از این الفاظ میتوانست نقش کارگشایی را داشته باشد.»
فلاحتپیشه تاکید کرد: «در چنین شرایطی به نظر میرسد هرچند محمدجواد ظریف تمام تلاش خود را به کار بسته است که حداقل در عرصه دیپلماسی عمومی کار خود را انجام دهد، اما این فعالیتها تنها متوجه دیپلماسی عمومی است و عملا میتوان گفت ما قویترین دیپلمات کشورمان را روی نیمکت ذخیرههای سیاست خارجی قرار دادهایم.»