بخش دوم
انتخابات آمریکا از نگاه اندیشکدههای اروپایی
ازنظر سیاست خارجی، ترامپ در وضعیت بغرنجی است که نتیجه یکجانبهگرایی او بهویژه در تقابل با اروپا بوده است. همپیمانان سنتی آمریکا، نهفقط به ترامپ بهعنوان رهبر کشور نگاه نمیکنند، بلکه حتی به او اعتماد هم ندارند. مرکل با رد حضور در نشست گروه هفت، نشان داد که از حمایت آمریکا دست برداشته است. مرکل دلایل عدم حضور خود را باور به اینکه هیچگونه آمادهسازی دیپلماتیک درستی برای این نشست صورت نپذیرفته و اینکه او مایل نیست در نمایش ضدچینی آمریکا نقشی ایفا کند اعلام کرد. ازطرفدیگر، مرکل دعوت از پوتین برای حضور در این نشست را سیاست داخلی آمریکا دانست و اعلام کرد مایل نیست در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کند. به باور گومار، شکاف بین آمریکا و همپیمانان اروپاییاش بهشدت درحال افزایش است. اینکه ترامپ شهروندان کشورش را با آتش گلوله تهدید کرده است، درحالیکه همین چند ماه گذشته از اعتراضات اروپایی حمایت میکرد، موجب دلسردی مردم این کشور و همپیمانان اروپایی شده است. بنابراین، انتخاب دوباره او منوط به عبور از این دو مانع است. از دید گومار، علاوهبر اعضای اتحادیه اروپا، کاناداییها و بریتانیاییها نیز پس از تصمیم ترامپ برای خروج از سازمان بهداشت جهانی اعتراضات خود را علیه رویکرد ترامپ مطرح کردند و او را تنها گذاشتند. درهمین بافتار، باید نزدیکی ترامپ به پوتین و حزب راست افراطی در برزیل را تفسیر کرد که نشاندهنده تمایل رئیسجمهور آمریکا برای یافتن دوستهایی در دیگر نقاط جهان است.
گومار درمورد روابط فرانسه و آمریکا معتقد است نوعی خشم و ناراحتی در فرانسه درقبال رویکرد ترامپ وجود دارد. اگرچه مکرون تلاش داشت روابط خود را با روسیه بهرغم موضوع کریمه افزایش دهد، اما قرار نبود یکجانبهگرایانه به پوتین نزدیک شود و دیگر کشورها را نادیده بگیرد. علاوهبراین، پس از بحران کرونا، انتظار اروپا از آمریکا، بهدست گرفتن رهبری جهانی بود که متاسفانه این هم پیمان اصلی اروپا، با رویکردی یکجانبه، مانع تحقق رایزنیهای دیپلماتیک برای کاهش اثرات بحران کرونا شد و پیوسته درحال دامن زدن به شکافهایی است که چین از آنها بهرهبرداری میکند. به باور گومار، کارنامه ریاستجمهوری ترامپ سرشار از شکستهای مختلفی درمورد کره شمالی، غرب آسیا، روابط با چین و روسیه است. مکرون نیز اعلام کرده است که ترامپ با خروج یکجانبه از توافق هستهای با ایران و خروج از توافقات نظارت تسلیحاتی با روسیه، صدمه جبرانناپذیری به امنیت اتحادیه اروپا وارد کرده است. بهنظر میرسد درصورت انتخاب دوباره ترامپ، اکثر رهبران اروپایی تمایلی به دیدار و برقراری روابط دوجانبه با او نخواهند داشت.
نگاه بریتانیایی
پژوهشگر اندیشکده چتمهاوس بریتانیا، خانم لیندسی نیومن در یادداشتی این نظریه را مطرح کرده است که درگیرودار بحران سلامت که جهان را گرفته، بحران ایران موجب شده است سیاست خارجی به یکی از بحثهای داغ انتخابات آمریکا تبدیل شود. درنتیجه، از نظر او، دموکراتهای آمریکایی مجبور شدهاند جایگزین شفافی برای سیاست «اول آمریکای» ترامپ ارائه دهند که باتوجهبه آن، امید است رفتار آمریکا در غرب آسیا تعدیل شود. ترامپ تلاش دارد با اتصال موضوعات سیاست داخلی به سیاست خارجی، مانند دور نخست انتخابات ریاستجمهوریاش، در طیف وسیعی از رایدهندگان محبوبیت ایجاد کند. تمرکز او در سراسر سال ۲۰۱۹ تلاش برای ایجاد ارتباط بین مساله تراز تجاری منفی میان آمریکا و چین، با مساله تاثیر این تراز منفی بر کشاورزان آمریکایی، بهجای ارتباط این تراز منفی با موضوعات ژئوپلیتیکی بود. مساله مهاجرت نیز موضوع دیگری بود که با پیامدهای داخلی مهاجرت برای آمریکا پیوند داده شده بود تا رایدهندگان آمریکایی را تحتتاثیر قرار دهد و البته که نتیجه آن، سیاست «اول آمریکا» شد. پس از ترور سردار سلیمانی، ایران به موضوع اصلی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل و توجهی ویژه به غرب آسیا در رویکرد آمریکا مشاهده شد. از نظر رایدهندگان آمریکایی، سیاست خارجی ترامپ درمقابل ایران بینتیجه است و دموکراتها باید سیاستهایی متفاوت را ارائه دهند. آنها باید بتوانند تنش با ایران را از نظر راهبردی، دیپلماتیک و نظامی مدیریت کنند و بهویژه با موضع گرفتن درمورد آینده پرونده هستهای ایران، راهحلی برای رفع بحران در روابط دو کشور بیابند. مسلم است ایران نشان داده که تنها راه کاهش تنش از خلال حذف تحریمها است و احتمالا دموکراتها درصدد اعلام برنامه رفع تنش با ایران هستند که این موارد در آن لحاظ خواهد شد.
در تحلیل دیگری از فرانک هافمن، کارشناس اندیشکده نیروهای متحد سلطنتی (روسی)، عنوان شده است صرفنظر از اینکه چه کسی در نوامبر موفق به اخذ رای شود، مساله بروز بحران کرونا موجب خواهد شد رئیسجمهور جدید با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه باشد و درنتیجه، نفوذ ژئوپلیتیکی آمریکا بیشازپیش کاهش خواهد یافت. ضعف اقتصادی، موجب کاهش حمایت داخلی از ایفای نقش بینالمللی آمریکا خواهد شد و درنتیجه، هژمونی آمریکا بیشتر از گذشته زیرسوال خواهد رفت.
ازطرفدیگر، حضور نیروهای ترقیخواه در رأس قدرت در آمریکا که احتمالا باتوجهبه مطالبات مردمی درمورد امنیت سلامت و بهبود درآمد رای خواهند آورد، موجب خواهد شد برنامههای دولت آتی، بیشتر بر تابآوری بهتر اقتصادی و زیرساخت تمرکز داشته باشد. بودجه دفاعی آمریکا نیز بهشدت منقبض خواهد شد. به گفته اندیشکده روسی، بریتانیاییها با این دیدگاه کیسینجر همنظر هستند که بحران کرونا، تغییر خاصی در نظم جهانی ایجاد نخواهد کرد، بلکه برخی مسائل عمده را شتاب خواهد بخشید که از آن جمله میتوان به ملیگرایی، بهویژه در میان بازیگران اصلی عرصه بینالمللی اشاره کرد. بههرحال، بحران کرونا و تلفات انسانی چشمگیر آن، بر ژئوپلیتیک، راهبرد امنیتی، و بودجه دفاعی اثرگذار خواهد بود.