تاثیر رویکردهای توازنبخش بغداد بر موقعیت این کشور
گفتوگوی راهبردی سران عراق و ایالات متحده محل بحثها، امیدواریها و همین طور انتقادات زیادی بود؛ مسالهای که البته نشان از حساسیت این رخداد و تاثیرات منطقهای آن دارد. حرف جو بایدن در این دیدارها این بود که ایالات متحده نقش سازندهای در بغداد دارد، دولت آمریکا به همکاریهایش ادامه خواهد داد و همچنان در عراق خواهد ماند.
در مقابل مصطفی الکاظمی نیز ضمن قدردانی از نقش و تعامل آمریکاییها، بر وجود روابط استراتژیک بین دو کشور تاکید کرد. خواسته اول ملت و احزاب سیاسی عراق، خروج نیروهای آمریکایی از خاک این کشور و توقف درگیریهای حاصل از وجود این نیروها بود؛ در حالی که بازگردانده شدن آثار باستانی عراق، به ماحصل دیدارهای تیم مذاکرهکننده بغداد با دولت جو بایدن تبدیل شد!
نکته مهمتر کاغذی بود که بایدن جلوی لنز دوربین خبرنگاران برد و مرکز ثقل این گفتوگوها را از بغداد، به تهران انتقال داد. هدف رئیسجمهور آمریکا این بود که بگوید فعلا در عراق خواهیم ماند و دلیل ما برای این بقا نیز ایران و گروههای وابسته به مقاومت است. قطعا چنین نتیجهای از گفتوگویی در این سطح و این بازه زمانی، مورد قبول اغلب مردم و جریانهای سیاسی قرار نخواهد گرفت. عراقی که مرکز توازنهای منطقهای و حتی جهانی است، نمیتواند میزبان نیروهایی باشد که متهم اصلی احیای داعش، تحرکات نظامی در مرزهای عراق با سوریه و عامل ترور فرماندهان محور مقاومت هستند.
شایان ذکر است که روند خروج نیروهای آمریکایی از عراق و مطالبه حقوقی این مساله، فقط از سوی دولت بغداد امکانپذیر است. چرا که حضور این نیروها بنا به درخواست قبلی دولت است؛ حالا که مردم خواهان خروج شده و نمایندگان پارلمان نیز درخواست آن را تصویب کردهاند، دولت باید مجری چنین قانونی باشد. توافقنامهای که بین بایدن و الکاظمی درباره پایان ماموریت جنگی ایالات متحده تا اواخر سال ۲۰۲۱ امضا شد، باید نتایج خود را بر صحنه عمل نیز بگذارد. این امر هم ربطی به حضور آموزشی ناتو در نیروهای مسلح، برنامههای اقتصادی و تعاملات دیگر بغداد-واشنگتن نخواهد داشت اما گام مهمی برای ایجاد ثبات در مرزهای عراق، اعتماد عمومی به دولت و رضایت جریانات سیاسی خواهد بود. رویه اعتدالی در این خصوص، توجه به حقوق تمام طرفها و اتخاذ بهترین تصمیم نسبت به امنیت و آرامش عراق است.
در بُعد منطقهای نیز مشاهده میکنیم که هر گاه بغداد رویکردهای توازنبخش خود را در قبال منطقه پیگیری کرده، جایگاه بهتری داشته است. میزبانی و مدیریت گفتوگوهای منطقهای بین تهران- ریاض نمونه بارز و مثبت چنین تلاشهایی است. مذاکراتی که به گفته فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق تا پایان دور سوم گفتوگوهای موفق و راضیکنندهای بودهاند. وی ضمن یادآوری تاثیر مستقیم روابط آمریکا و ایران بر عراق و خبر از سفرهای سیاسیون عراقی به تهران، ابراز امیدواری کرده که در دولت جدید ایران روابط با همسایگان به خوبی تقویت شود. راز موفقیت بغداد و حمایتهای همهجانبه از نقش میانجیگرانهاش این است که عراق برای سیاستهای توازنبخش غرب آسیا بهترین گزینه است و همزمان بیشترین سود اقتصادی، سیاسی و امنیتی را کسب میکند.اما در مقابل هر گاه بغداد از چنین رویکردی دور شود، اثرات سلبی آن در داخل عراق و خارج از آن منعکس میشود. نشست سهجانبه عراق، اردن و مصر نشستی بود که عراق را از موقعیت خود در توازنبخشی دور ساخت. این نشست که با حمایت ایالات متحده و طرح پیشنهادی آنها تحت عنوان «ائتلاف شام جدید» برگزار شد، مضمون و اهدافی جز کاهش تعاملات اقتصادی تهران-بغداد و بازگرداندن عراق به آغوش کشورهای عربی نداشت. سلب نقش توازنبخش عراق در معادلات منطقهای و خصوصا روابط ایرانی-عربی کمترین پیامد اجرای چنین طرحهایی است. نکته مهمتر اینکه در شرایطی روی حل مسائل اقتصادی از طریق این طرح مانور میدهند که خود مصر و اردن وضعیت مناسبی ندارند.خصوصا در حوزه انرژی و برقی که نیاز اساسی مردم عراق است؛ مصر واردکننده انرژی از اروپا و اردن هم به لحاظ مسافت آنچنان از عراق دور است که عملا حتی پس از صرف هزینه و ایجاد زیرساختهای لازم، سودی به دست نخواهد آورد. آنچه با هدف دورکردن عراق از ایران انجام میشود، نه تنها موفق نخواهد بود بلکه ملل منطقه را نیز متحمل آسیب خواهد کرد. بنابراین بغداد باید به روابط ایرانی و عربی خود به سازندهترین شکل ممکن ادامه دهد و پل ارتباطی خود بین این دو طرف را حفظ کند و از مسیر اعتدال و همگرایی خارج نشود. همکاریهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی نیز زمانی کاملتر خواهند بود که عقلانیتی قابل دفاع داشته باشند.