مرکز پژوهشهای مجلس عنوان کرد
۶ دلیل برای لغو بومیگزینی
بلای بومیگزینی و تشدید محرومیتها
جالب است بدانیم که بومیگزینی، دانشجویان را ناعادلانه و ناهمگون در کشور توزیع کرد. ۵۰درصد دانشجویان در سال ۹۸ در دوره روزانه و به ترتیب حدود ۸۰ و ۷۰درصد قبولیهای دانشگاههای پیامنور و غیرانتفاعی بهصورت استانی قبول شدهاند، ۱۸درصد قبولشدگان هم بر مبنای پذیرش کشوری پذیرفته شدهاند.
این گزارش حاکی است که اوضاع در استانهای مرزی، پررنگتر و بدتر است؛ مثلا در دو استان سیستان و بلوچستان و آذربایجانشرقی ۲/ ۸۹درصد و ۳/ ۶۴درصد از قبولشدگان دوره روزانه به صورت استانی پذیرفته شدهاند. این در حالی است که با استناد به نظرات کارشناسان مرکز پژوهشها، «بومیگزینی» برای داوطلبان تهرانی و سایر استانهای برخوردار امتیاز قابلتوجهی محسوب میشود و آنها میتوانند در دانشگاههای برتر کشور قبول شوند؛ زیرا دانشگاههای برتر در مناطق برخوردار قرار دارند.در هر حال، به زعم کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس، «بومیگزینی» عملا امتیازی برای محرومان، داوطلبان شهرستانها و مناطق کمتر برخوردار نیست و در مقابل، امتیازی برای داوطلبان بومی مناطق برخوردارتر کشور نظیر تهران و سایر کلانشهرهاست.«بومیگزینی» برای بیشتر رشتهها اعمال میشود و از بومی استانی شروع شده، سپس به بومی ناحیهای و قطبی تبدیل میشود و درنهایت برای معدودی از رشتهها که بسیار کمیاب هستند، پذیرش به صورت کشوری است. با استناد به گزارش این مرکز، یکی ازعللی که به توزیع ناعادلانه در مناطق محروم کمک کرده، این است که برخی از داوطلبان کنکور در مناطق کمبرخوردار این است که برخی از آنها رغبت نداشتند در شهر یا استان محل زندگی خود تحصیل کنند. در این میان، آمارهای موجود حاکی است که فقط ۶۵/ ۵درصد داوطلبان منطقه۳ (کمتر برخوردار) که دارای بیشترین تعداد داوطلب (۳۸درصد کل داوطلبان) است، در دوره روزانه با آزمون پذیرفته شدهاند. بنابراین، کمترین شانس قبولی در این دوره متعلق به داوطلبان منطقه۳ است. این در حالی است که منطقهیک (برخوردار) کمترین تعداد داوطلب یعنی ۱۸درصد کل داوطلبان را داشته است؛ یعنی به میزان نیمی از تعداد داوطلبان منطقه۳، دارای بالاترین شانس قبولی در دورههای روزانه با آزمون به میزان ۵۵/ ۹درصد بوده است که بومیگزینی مهمترین عامل موثر در این پدیده است.یافتههای این گزارش نشان میدهد، داوطلبان مناطق محروم و کمتربرخوردار اکثرا در همان منطقه محروم پذیرفته شدهاند و از پذیرفته شدن در دانشگاههای سایر شهرها بهخصوص شهرهای بزرگ مانند تهران محروم ماندهاند. این امر موجب تشدید محرومیت، بهویژه در برخورداری از امکانات آموزشی و دانشگاههای تراز اول کشور میشود که در ادامه نیز این دسته از دانشجویان و فارغالتحصیلان از دستیابی به امکانات و فرصتهای شغلی کشور بازمیمانند.