چرا چین به جبهه ضد ایرانی پیوست؟
این در حالی است که سابقه مناسبات دو طرف خبر از گسترش تدریجی روابط میان چین و جهان عرب در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی میدهد.» بیات ادامه داد: «در همین راستا قریب به یک سال پیش امین الناصری، مدیر اجرایی شرکت آرامکو در سخنرانی سالانه خود خبر از برنامه این شرکت برای تامین انرژی چین در ۵۰ سال آینده داد. ترسیم چنین چشماندازی نشان از نگاه راهبردی حکام پادشاهی سعودی به روابط میان ریاض- پکن دارد.» به گفته این پژوهشگر، طرح «یک کمربند-یک جاده»، سرمایهگذاری در طرح «چشمانداز توسعه ۲۰۳۰»، مشارکت در طرحهای زیربنایی (راهآهن، بنادر، فناوری اطلاعات، انرژیهای تجدیدپذیر، ساخت نیروگاه اتمی، آب شیرینکن و...) از دیگر حوزههای فعال در روابط اقتصادی میان دو کشور است. در حوزه نظامی چینیها طی سالهای اخیر درباره فروش سامانههای موشکی مدرن CSS-۶ با برد ۳۷۳ مایلی، CSS-۵ سوخت جامد با برد ۱۱۱۸ و CC-۲ با برد ۳۴۱۸ مایلی و پهپادهای CH-۴، Wing-Long و Wing-Long ۲ با طرف عربستانی به توافق رسیدند. بیات معتقد است که با بستهتر شدن حلقه رژیم تحریمها علیه ایران، طی سالهای اخیر حجم روابط اقتصادی میان تهران- پکن از ۴۰ میلیارد دلار (۱۳۹۰ شمسی) به ۸/ ۱۴ میلیارد دلار (۱۴۰۰ شمسی) کاهش یافته است! با مشاهده این اعداد و ارقام میتوان فهمید که چرا چین سیاست سنتی «بیطرفی فعال» را تغییر داده و راضی به درج نام خود بر پای بیانیهای ضد ایرانی شده است. وی ادامه داد: «کشورهای عرب منطقه پس از تغییر سیاست خاورمیانهای آمریکا، جهت نمودار سیاست خارجی خود را به سمت گسترش روابط با قدرتهای نوظهور روابط بینالملل، بهویژه چین، روسیه و هند هدایت کردند. تداوم غفلت دستگاه سیاست خارجی درباره تغییر نظم جهانی و سیاست کشورهای حوزه خاورمیانه سبب انزوای ایران در نظم آتی منطقه- بینالمللی شده و آسیب جدی به جایگاه تاریخی ایران در منطقه غرب آسیا وارد خواهد کرد.»