فارن پالیسی، پیشران تحولات قفقاز جنوبی را بررسی کرد
پشت پرده کریدور زنگزور
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: استفاده آذربایجان از حملات مرگبار و دیپلماسی زور علیه ارمنستان، حداقل از زمان موفقیتهای نظامی باکو در سال ۲۰۲۰ در منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی، دیگر به خبری عادی و تکراری تبدیل شده است. از دسامبر ۲۰۲۲، آذربایجان یک محاصره تقریبا یکساله بر اقلیت ارمنی اعمال کرده که از جانب سازمان ملل، غیرقانونی تلقی میشود. باکو بدون اینکه به خاطر اقداماتش وادار به پاسخگویی شود، آتشبس ۲۰۲۰ را شکست و با تسلط نظامی بر منطقه، ۱۲۰هزار ساکن ارمنی بومی را اخراج کرد. مرحله بعدی این درگیری نزدیک است. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان ممکن است اکنون به دنبال تصرف یک کریدور فراسرزمینی از طریق سیونیک، جنوبیترین استان ارمنستان باشد که به اصطلاح کریدور زنگزور نامیده میشود. این کریدور فراسرزمینی، آذربایجان را به منطقه نخجوان که با ترکیه و ایران هممرز است، وصل میکند.
دولت ارمنستان همچنان به این طرح که حاکمیت سرزمینیاش را نقض میکند، معترض است و همچنین از تبدیل شدن این کریدور به بهشتی برای فعالیت و تجارت غیرقانونی نگران است. دولت ارمنستان، در مقابل این طرح، چشمانداز ارتباط منطقهای وسیعتری را ارائه کرده است که شامل بازکردن مرزها و بازسازی جادهها و راهآهنهای فرامرزی دوران شوروی است و همگی در چارچوب قوانین بینالمللی عمل میکنند و تحت حاکمیت کامل کشورهایی که از آن عبور میکنند، خواهند بود. در واقع، باز کردن مرزها سود اقتصادی فوری برای همه کشورهای قفقاز جنوبی به همراه خواهد داشت.
البته چنین چشماندازی تنها با یک معاهده صلح محقق میشود که نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان در ۱۷ اکتبر در سخنرانی خود در پارلمان اروپا در استراسبورگ، بر تعهد دولتش به امضای آن تاکید کرد. این امر مستلزم اذعان به حاکمیت و تمامیت ارضی هر دو کشور است. پاشینیان چند روز بعد، در چهارمین همایش جاده ابریشم که در تفلیس گرجستان برگزار شد، از طرح موسوم به «چهارراه صلح» رونمایی کرد. علیاف در اوایل سال ۲۰۲۱ تهدید کرد: «ما کریدور زنگزور را اجرا خواهیم کرد، خواه ارمنستان بخواهد یا نه.» از سال ۲۰۲۱، نیروهای آذربایجان در سراسر مرزهای شرقی ارمنستان پیشروی کردهاند. پژوهشگران این استراتژی را «الحاق خزنده» توصیف میکنند. در سپتامبر ۲۰۲۲، آذربایجان با حمله به جنوب شرقی ارمنستان و هدف قرار دادن غیرنظامیان، در حال بررسی خط قرمزهای جهان بود.
در پاسخ، اتحادیه اروپا ناظران غیرنظامی غیرمسلح را در سمت ارمنی مرز با آذربایجان مستقر کرد تا بتواند حملات بعدی را مستند کند. کریدور زنگزوری که در کنترل ارمنستان نباشد، آخرین حلقه مفقوده یک پیوند فراسرزمینی و مقاوم در برابر تحریم است که ایران و ترکیه را از طریق آذربایجان به روسیه متصل میکند. جای تعجب نیست که پیشنهاد ارمنستان برای اتصال گسترده منطقهای، از جانب اتحادیه اروپا و ایالات متحده حمایت میشود، در حالی که خواستههای آذربایجان، مورد حمایت روسیه و ترکیه است. ایران به نوبه خود به دنبال استفاده از تمام مسیرهای حملونقل موجود است که به آن در تعمیق روابط تجاری و نظامیاش با روسیه کمک میکند. ساختوساز پروژههای ریلی و جادهای که تهران را از طریق آذربایجان به مسکو متصل میکند و در عین حال مراودات دو کشور را از چشم ناظران تحریمهای غرب دور نگه میدارد، آغاز شده است.
کریدور زنگزور، در صورت تحقق، مستلزم تغییر در جغرافیای استراتژیک در اوراسیا خواهد بود و سیاستهای روانشیسم ترکیه و روسیه به عنوان دو بازیگر نئوامپریالیستی را تقویت میکند. [روانشیسم، در ادبیات علوم سیاسی و روابط بینالملل به معنای سیاست تلافیجویانه برای انتقام و بازپسگیری سرزمینهای ازدسترفته است.] خطرات چنین طرحی برای منطقه و حتی فراتر از منطقه، زیاد است. این کریدور ممکن است به اندازه پروژه کریدور زاپوریژیا که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه آن را مطرح کرد، منافع غرب را به خطر بیندازد. پوتین پروژه کریدور زاپوریژیا را پیشنهاد کرد تا بتواند روسیه را از طریق خاک اوکراین به مناطقی از کریمه که به صورت غیرقانونی به روسیه الحاق شده، متصل کند.
ترکیه از اولویتهای آذربایجان در منطقه از جمله طرح کریدور زنگزور حمایت سیاسی، نظامی و عملیاتی گستردهای میکند. در حال حاضر آنکارا از گرجستان برای دسترسی به بازارهای روسیه استفاده میکند و با عملیاتی شدن کریدور زنگزور، ترانزیت فراقانونی و دور زدن تحریمها، موجب افزایش استقلال استراتژیک ترکیه میشود. همچنین این کریدورِ خارج از کنترل ارمنستان، دسترسی بدون مانع ترکیه به آسیای مرکزی را که آرزوی دیرینه آنکارا بوده است، محقق میکند. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، مرتبا خواستار ایجاد یک کریدور ریلی و جادهای «پیوسته» و در «اسرع وقت» از طریق خاک ارمنستان شده است. او این درخواست را در پاییز امسال از بالاترین تریبون جهانی، یعنی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و همچنین در پارلمان آذربایجان در سال ۲۰۲۱ و در جلسات کابینه خود مطرح کرد.
یکی دیگر از دلایل اشتیاق ترکیه به ایجاد این کریدور، آرزوهای ترکیه برای تبدیل شدن به یک هاب انرژی منطقهای است که موقعیت چانهزنی آنکارا را نسبت به غرب افزایش میدهد. گازی که از آذربایجان، ایران و روسیه میآید، ترکیه را به مرکز قیمومیت ژئوپلیتیک منطقهای در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی تبدیل میکند. در واقع، منطق نئوامپریالیستی در پس فشار برای ایجاد کریدور زنگزور، به وضوح توسط خود اردوغان نیز بیان شده است. برای روسیه، سود چنین کریدوری فراتر از دور زدن تحریمهای غرب است.
روسیه با ادعای عدمتعیین حدود مرزها، بر حملات باکو به مرزهای بینالمللی ارمنستان صحه گذاشت. تسلط آذربایجان بر یک کریدور فراسرزمینی، خطر امنیتی پایدار برای دولت ارمنستان ایجاد خواهد کرد و این به کرملین، اهرم قابلتوجهی برای ادامه فشار بر دموکراسی نوپای ارمنستان میدهد. اتحاد راهبردی روسیه و آذربایجان، در اعلامیه اتحاد بین دو کشور که در ۲۲ فوریه ۲۰۲۲، دو روز قبل از شروع تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین امضا شد، رسمیت یافت. این اعلامیه اتحاد با روسیه، از نظر عمق و دامنه موضوعات تحت پوشش، مشابه بیانیه شوشی است که آذربایجان با ترکیه در سال ۲۰۲۱ امضا کرد. اتحادی که با روسیه تشکیل شده، مانند اتحاد با ترکیه، شامل همکاری و هماهنگی عمیقی است که بر بخش نظامی، رسانههای جمعی و بخش انرژی تاثیر میگذارد. توافق اخیر و قراردادهای گازی متعاقب آن با روسیه، منجر به دور زدن تحریمهای روسیه شد و گاز روسها از طریق آذربایجان به بازارهای اروپایی راه یافت. طرح اتصال منطقهای در قفقاز جنوبی که توسط ارمنستان و با حمایت اتحادیه اروپا و ایالات متحده مطرح شده، کنترل روسیه را بر این منطقه کاهش میدهد.
نکته مهم این است که یک قفقاز جنوبی یکپارچه، مکمل کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یا کریدور آیمِک (IMEC) است که به تازگی رونمایی شده است. در واقع این کریدور، پاسخ واشنگتن به ابتکار کمربند و جاده چین است. جنگ حماس و اسرائیل نشان داد که درگیریهای حلنشده میتواند بهترین طرحهای زیرساختی را از مسیر خود خارج کند. یک اتصال منطقهای پایدار و مبتنی بر قوانین در قفقاز جنوبی، مسیر مهمی را برای ارتباط هند و اروپا ایجاد میکند. منطقه سیونیک جنوبی ارمنستان و پتانسیل ارتباط منطقهای گستردهای که در اختیار دارد، بهویژه برای واشنگتن، بروکسل و دهلینو اهمیت دارد، زیرا رقابتهای ژئوپلیتیک قاره اوراسیا همچنان بیوقفه در حال افزایش است.
حمله نظامی برای ایجاد کریدور زنگزور در ارمنستان، جرقه جنگی بین ارمنستان و آذربایجان میشود و در نهایت میتواند منجر به اشغال جزئی یا کامل منطقه سیونیک در جنوب ارمنستان توسط باکو شود که جهان غرب تا حد زیادی این اشغال را به رسمیت نخواهد شناخت. اما این یک پیروزی استراتژیک برای روسیه، چین و ترکیه خواهد بود. تهاجم به ارمنستان و تشکیل شبکهای از کریدورهای غیرشفاف و تحریمگریز، یک بلوک در حال رشد از خودکامگیهای نظامی و تجدیدنظرطلب در اوراسیا را به هم پیوند میدهد و جسورترشان میکند.
در واقع، برخی از ناظران، شبکه و هماهنگی کشورهای پیشگفته در قاره اوراسیا را «دژ اوراسیا» نامیدهاند که به ظهور مشارکتهای استراتژیک وابسته به هم در سراسر خشکی اوراسیا اشاره دارد. مشارکت راهبردی همهجانبه آذربایجان با روسیه و ترکیه، باکو را تبدیل به واسطه و مجرای گسترش دژ اوراسیا کرده است. بنابراین پایداری یا سقوط منطقه سیونیک جنوبی ارمنستان، نشاندهنده ثبات یا به خطر افتادن نظم مبتنی بر قوانین جهانی است.
کریدورهای فراسرزمینی، چه کریدور زنگزورِ علیاف باشد و چه کریدور زاپوریژیایِ پوتین، هنجار جهانی مخالفت با اشغال را تضعیف کرده و حاکمیت سرزمینی را از بین میبرد. عملیات نظامی محدود و الحاق جزئی، در سرتاسر جهان در حال افزایش است و شرایطی را برای تشدید تنش و تبدیل شدن به جنگهای تمامعیار ایجاد میکند. چنین شرایطی امروز درجنوب ارمنستان وجود دارد. اما فرصت یکپارچگی منطقهای و مبتنی بر قوانین در قفقاز جنوبی نیز واقعی است و در صورت حفاظت از منطقه سیونیک ارمنستان، میتوان آن را محقق کرد.