منطق پشت پرده اقدامات بیپروا علیه اهداف ایرانی چیست؟
اسرائیل در حال بازی کردن با آتش است
نشریه فارن افرز در یادداشتی به قلم دالیا داسا کایا عضو ارشد مرکز روابط بینالملل UCLA Burkle با اشاره به حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق با عنوان آیا اسرائیل قسر در میرود؟ معتقد است که کمپین گستاخانه علیه اهداف ایرانی میتواند نتیجه معکوس به دنبال داشته باشد. در این یادداشت که ۴ آوریل منتشر شده آمده است: در اول آوریل، اسرائیل آخرین حمله خود را به ایران در چارچوب جنگ سایه بین دو طرف انجام داد. یک حمله هوایی که بخشی از مجتمع سفارت ایران در دمشق را مورد هدف قرار داد و بنابر گزارشها منجر به شهادت دست کم ۱۲ نفر شد. در میان اسامی محمدرضا زاهدی قرار داشت که رهبری عملیات نظامی ایران در سوریه و لبنان را بر عهده داشت و از نزدیکان حزبالله و رهبر آن حسن نصرالله بود.
اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران از خط قرمز جدیدی عبور کرد که ایران و بسیاری از دولتهای دیگر آن را مساوی با حمله به خاک ایران دانستند. تصمیم برای هدف قرار دادن مقامات بلندپایه در آن مکان ممکن است منعکسکننده این باور دولت اسرائیل باشد که اکنون زمان آن است که علیه اهداف نظامی ایران، هر کجا که باشند، اقدام کند. از دیدگاه اسرائیل، ایران به اندازه کافی دست به عصا است و بعید به نظر میرسد به روشی پاسخ دهد که منجر به وقوع غیرقابل کنترل جنگ منطقهای شود. به این معنا که اسرائیل ممکن است به جای محدود کردن جنگ غزه، تشدید آن را فضایی برای مانور علیه ایران و متحدانش بداند. اگر اینگونه باشد، این امکان وجود دارد که اسرائیل پیشبینیناپذیری آب و هوای فعلی منطقه را دست کم بگیرد. ممکن است ثابت شود که این حمله یک اشتباه محاسباتی بوده که منجر به نتایج خطرناکی نهتنها برای اسرائیل بلکه برای کل منطقه میشود.
خارج از سایه
عملیات اسرائیل علیه اهداف مرتبط با ایران در سوریه پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر آغاز نشده، حتی اگر به نظر برسد که از زمان شروع جنگ در غزه حملات اسرائیل تشدید شده است. اسرائیل برای بیش از یک دهه درگیر چیزی بوده است که کارشناسان امنیتی اسرائیل آن را «کارزار بین جنگها» در سوریه مینامند، بخشی از تلاش مستمر برای مقابله با گروههای شبهنظامی مرتبط با ایران. مقیاس و ماهیت حملات اسرائیل در طول سالها از تمرکز بر حمله به سایتها و تاسیسات تسلیحات ایرانی به یک کارزار هدفمندتر برای ترور رهبران کلیدی عملیاتی و اطلاعاتی ایران، از جمله پرسنل نظامی ارشد، تغییر کرده است.
در واقع، حمله اخیر از الگوی حملات اسرائیل به اهداف با ارزش ایرانی در سوریه و فراتر از آن در ماههای اخیر پیروی میکند. در ماه دسامبر ایران، اسرائیل را متهم به ترور یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله هوایی در دمشق کرد و ماه بعد در حمله هوایی اسرائیل به آن مکان یک رئیس اطلاعات ایران و چند تن دیگر از اعضای سپاه را ترور کرد. در ماه فوریه، حملات هوایی اسرائیل در دمشق مجددا اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین حزبالله را هدف قرار داد.
اسرائیل از زمان آغاز جنگ در غزه، فرماندهان ارشد و دست کم ۱۵۰ نیروی حزبالله لبنان را در پاسخ به حملات متعدد پهپادها و موشکهای ضدتانک حزبالله به شمال اسرائیل ترور کرده است. یوآو گالانت، وزیر اسرائیلی در ماه فوریه اذعان کرد که اسرائیل حملات خود را به حزبالله با بمبهای سنگینتر و اهداف عمیقتر در خاک لبنان افزایش داده است. نیروهای اسرائیلی همچنین صالح العاروری معاون رئیس حماس را در حمله پهپادی در بیروت در اوایل ژانویه ترور کردند که نشاندهنده تشدید آشکار تنشها است. حملات قبلی اسرائیل عمدتا به منطقه مرزی بین اسرائیل و لبنان محدود شده بود.
اگرچه اسرائیل سالهاست به اهداف ایران در سوریه حمله میکند، اما حملات این رژیم از ۷ اکتبر در زمانی انجام میشود که کل منطقه در معرض خطر است. گروه شبهنظامی حوثی مستقر در یمن که تحت حمایت ایران است، حمله به کشتیهای بینالمللی از طریق دریای سرخ را ادامه داده است. شبهنظامیان تحت حمایت ایران در سوریه و عراق نیروهای آمریکایی را هدف قرار دادهاند. در همین حال، ادامه درگیریها بین نیروهای نظامی اسرائیل و حزبالله دهها هزار غیرنظامی را در دو طرف مرز اسرائیل و لبنان آواره کرده است. مطمئنا، این هنوز یک جنگ منطقهای همهجانبه نیست، اما تشدید تنش نظامی در همه جبههها ادامه دارد و هر گونه آرامش در خشونت تا زمانی که کشتار و فاجعه انسانی در غزه ادامه دارد، احتمالا موقتی است. در این محیط خطرناک، این خطر فزاینده وجود دارد که حملات اسرائیل به اهداف ایرانی منجر به ضربه زدن متقابل شود.
ببر کاغذی؟
پس از حملات بیسابقه حماس در ۷ اکتبر، اسرائیل میتوانست کمپین منطقهای گستردهتر خود علیه ایران را به دلیل تمرکز بر تهدیدات قریبالوقوع ناشی از غزه کاهش دهد، بهویژه با توجه به اینکه به نظر نمیرسید حزبالله مشتاق پیوستن به نبرد حماس باشد. اسرائیل میتوانست کارزار منطقهای خود را با توجه به افزایش نوسانات منطقهای، به ویژه با توجه به تمایل شدید ایالات متحده برای مهار جنگ و اجتناب از رویارویی مستقیم با ایران، که ترجیح همسایگان عرب اسرائیل است، تنظیم کند.
اما به نظر میرسد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و کابینه جنگ اضطراری او مسیر دیگری را انتخاب کردهاند. با گذشت شش ماه از جنگ، اسرائیل کمپین منطقهای خود را دوچندان کرده است. این بسط چیزی است که نفتالی بنت، وزیر آموزش وقت اسرائیل، در سال ۲۰۱۸ آن را «دکترین اختاپوس» نامید. اسرائیل معتقد است که باید مستقیما با ایران مقابله کند و تنها به دنبال نیروهای نیابتی که به عنوان شاخکهای دشمنش در سراسر منطقه عمل میکنند، نرود. به دنبال این استراتژی، اسرائیل باید ایران را در قبال اقدامات شبهنظامیان منطقهای خود پاسخگو بداند، حتی اگر ایران درجات مختلفی از کنترل بر گروههای مختلف در شبکه غیرمتمرکز خود را داشته باشد. حمایت قوی از سوی افکار عمومی اسرائیل و همچنین در سراسر طیف سیاسی اسرائیل از این رویکرد وجود دارد.
برخی ناظران بر این باورند که اسرائیل در تلاش است ایران را به جنگ تحریک کند. اما منطق مخالف ممکن است در حال اجرا باشد. اسرائیل ممکن است شرط ببندد که ایران در حال حاضر محدود و محدودتر شده است، زیرا برای اقدامات تلافیجویانهای که میتواند جرقه حمله مستقیم اسرائیل را ایجاد کند، محتاط عمل میکند. اسرائیل ایران را در یک موقعیت سیاسی و اقتصادی آسیبپذیر میبیند، حتی با وجود اینکه بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ایران با جنگ غزه و افزایش همسویی نظامی آن با روسیه تقویت شده است.
از زمانی که ایالات متحده سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران را در سال ۲۰۲۰ بهشهادت رساند، سیاستگذاران و تحلیلگران درباره توانایی ایران در پاسخ به حملات بحث کردهاند. ادعای رایج در اسرائیل این است که ترور سردار سلیمانی فاش کرد که ایران ببر کاغذی است. اما تفسیر رقیب این است که ترور سردار سلیمانی در واقع باعث افزایش ستیزهجویی و تهدید علیه اسرائیل و ایالات متحده شد. ظرفیتهای گسترده گروههای شبهنظامی تحت حمایت ایران در سالهای اخیر نشان میدهد که ترور سردار سلیمانی اساسا توانایی بازیگران تحت حمایت ایران را برای ایجاد خسارت قابلتوجه در منطقه کاهش نداده است.
اما اسرائیل روایت دیگری را مطرح میکند. پس از تشدید حملات اسرائیل در سوریه و لبنان در شش ماه گذشته، ایران و حزبالله مقابله به مثل انجام ندادهاند. اسرائیلیها ممکن است این لحظه را که هنوز از حمایت کامل واشنگتن برخوردارند و از قبل بر این باورند که جهان علیه آنهاست، فرصتی برای تضعیف بیشتر ایران و متحدان منطقهای آن بدانند. اسرائیل ممکن است احساس اطمینان کند که میتواند بدون تحریک حزبالله یا ایران به جنگ مستقیم، مرزها را تغییر دهد. به عبارت دیگر، اسرائیلیها ممکن است حملات نظامی خود را برای تحریک ایران برای ورود مستقیم به جنگ افزایش ندهند. در عین حال آنها ممکن است در حال تشدید تنشها باشند، چون فکر میکنند ایرانیها به احتمال زیاد بیرون میمانند.
منطق مشابهی ممکن است محاسبات اسرائیل در مورد واشنگتن را هدایت کند. اسرائیل ممکن است بر این باور باشد که میتواند محدودیتهای تشدید تنش نظامی را ادامه دهد، زیرا انتظار دارد ایالات متحده به طور ضمنی از اقدامات اسرائیل علیه گروههایی که منافع ایالات متحده را نیز تهدید میکنند، حمایت کند. به نظر میرسد سوابق دولت بایدن در حمایت از اقدامات نظامی اسرائیل از ۷ اکتبر چنین فرضیاتی را تقویت میکند. بهرغم نارضایتی دولت بایدن از کمپین اسرائیل در غزه، حمایت نظامی و سیاسی ایالات متحده از اسرائیل بدون تغییر باقی مانده است.
معاشقه با فاجعه
اسرائیل با این فرض که در تلاش برای تضعیف ایران و نیروهای نیابتی آن با محدودیتهای کمی مواجه خواهد بود، ریسک قابلتوجهی را انجام میدهد. ایران ممکن است در مقطعی نیاز به پاسخ مستقیم به اسرائیل را احساس کند و به نظر میرسد که در داخل با فشار فزایندهای برای انجام این کار مواجه است. نیروهای شبهنظامی عراقی هماکنون شروع به حمله به اسرائیل کردهاند و شب قبل از آخرین حمله اسرائیل در دمشق، یک پایگاه دریایی اسرائیل در ایلات را مورد حمله پهپادی قرار دادند. حوثیها در یمن، جنوب اسرائیل را نیز هدف موشک قرار دادهاند.
اسرائیل ممکن است چنین خطراتی را قابل کنترل ببیند. اما افزایش احساس مصونیت از مجازات فقط یک خطر برای اسرائیل نیست. این وضعیت خطرناکی است که میتواند به طور مستقیم منافع و جان آمریکاییها را به خطر بیندازد. پس از حملات قبلی اسرائیل به اهداف ایرانی در سوریه قبل از جنگ غزه، ایران تصمیم گرفت تا از طریق نیروهای شبهنظامی خود در عراق و سوریه علیه نیروهای آمریکایی انتقام بگیرد. از سال ۲۰۲۱، گروههای مورد حمایت ایران بیش از ۸۰ حمله به نیروهای آمریکایی انجام دادند تا اینکه در اواسط سال ۲۰۲۳ یک توافق غیررسمی کاهش تنش بین ایران و ایالات متحده حاصل شد. پس از شروع جنگ در غزه، حملات به نیروهای آمریکایی با شدت بیشتری از سر گرفته شد.
در ماه ژانویه، یک گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران در عراق، حمله پهپادی انجام داد که در آن سه پرسنل نظامی آمریکایی در اردن کشته شدند. در پاسخ، ایالات متحده یکسری حملات تلافیجویانه را علیه گروههای مورد حمایت ایران در عراق و سوریه انجام داد. از زمان حمله آمریکا، آرامشی به سود نیروهای آمریکایی در منطقه وجود داشته است. اکنون با حمله اسرائیل به دمشق، این وقفه ممکن است به خطر بیفتد. چند ساعت پس از حمله اسرائیل، نیروهای آمریکایی مستقر در سوریه یک پهپاد تهاجمی را که در ارتفاع پایین پرواز میکرد، سرنگون کردند.
به نظر میرسد که جنگ غزه انگیزههای قوی اسرائیل را برای تشدید بیشتر و نه کمتر نظامی با ایران تقویت میکند. رهبران اسرائیل چه قبل و چه بعد از جنگ غزه با این فرض کار کردهاند که درگیری با ایران میتواند مهار شود، زیرا اسرائیل به اهداف خود برای مهار محور ایران دست مییابد و در عین حال روابط با کشورهای عربی را بهبود میبخشد. این فرضیات حتی قبل از ۷ اکتبر ناقص بودند. اما در بحبوحه حمله مداوم به غزه و کشتار غیرنظامیان فلسطینی در مقیاسی که قبلا غیرقابل تصور بود، اسرائیل در حال بازی کردن با آتش است. خطر این است که در مقطعی، اسرائیل بهایی بیشتر از آنچه پیشبینی میکند، برای حملات خود بپردازد و در این سناریو، این احتمال وجود دارد که ایالات متحده نیز این بها را پرداخت کند.
ایران در جنگ روانی دست برتر را دارد
ترس و وحشت در اراضی اشغالی
دنیایاقتصاد: پس از آنکه غروب دوشنبه 13 فروردین ماه، رژیم اسرائیل بخش کنسولگری سفارت ایران در دمشق را هدف قرار داد و هفت مستشار ارشد نظامی کشورمان به شهادت رسیدند، جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام کرد که به این اقدام تجاوزکارانه تلآویو پاسخ خواهد داد. این واکنش ایران منجر به هراس و وحشت مردم و نظامیان این رژیم شده است. علاوه بر آمادهباش نیروی نظامی رژیم اسرائیل، برخی سفارتخانههای آن در کشورهای دیگر نیز تعطیل شدهاند.
در این راستا، به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه یدیعوت آحارونوت روز گذشته گزارش داد: «مقامات اسرائیلی به دلیل نگرانی از واکنش ایران به حمله اخیر به ساختمان کنسولگری این کشور در دمشق، ۲۸ سفارتخانه و کنسولگری خود در برخی کشورها را تعطیل کردهاند.» این در حالی است که در روزهای اخیر ارتش رژیم صهیونیستی آمادهباش امنیتی را در اراضی اشغالی به دلیل نگرانی از واکنش ایران به بالاترین سطح افزایش داده است.
رسانههای عبری نیز از شلوغی فروشگاهها در اراضی اشغالی به دلیل نگرانی جامعه صهیونیستی از واکنش ایران خبر دادند که آنها را به ذخیره آذوقه کشانده است. درعین حال رسانههای رژیم صهیونیستی چهارشنبه شب از آمادهباش کامل نیروهای هوایی ارتش این رژیم از بیم پاسخ تلافیجویانه تهران به حمله به کنسولگری ایران در سوریه خبر دادند. به گزارش «ایرنا» از خبرگزاری سما فلسطین، شبکه کان رژیم صهیونیستی گزارش داد، نیروی هوایی ارتش این رژیم از بیم پاسخ تلافیجویانه ایران به حمله به کنسولگری این کشور در سوریه، به حالت آمادهباش کامل درآمده است. در همین رابطه سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد، به عنوان بخشی از ارزیابی وضعیت، تصمیم به تقویت و فراخواندن نیروهای ذخیره برای سامانههای پدافند هوایی گرفته شد.
از سوی دیگر عاموس یدلین رئیس سابق بخش اطلاعات نظامی رژیم صیهونیستی گفته است که ایران میتواند (رژیم) اسرائیل را با موشکهای کروز، موشکهای بالستیک یا پهپاد هدف قرار دهد. وی با بیان اینکه ایران در کوتاهمدت پاسخ خواهد داد، گفت: «من اصلا تعجب نمیکنم که اگر ایران ما را از داخل خاک خود بمباران کند.»
جنگ روانی
همچنین رسانههای عبری گزارش کردند که اسرائیل روز جمعه همزمان با روز جهانی قدس، از بیم حمله تلافیجویانه ایران یا حزبالله لبنان، وضعیت هشدار را به اوج خود رسانده است. به گزارش «ایسنا»، رژیم صهیونیستی به دلیل ترس از پاسخ ایران به حمله تروریستی علیه بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، در وضعیت اضطراری و نگرانی بهسر میبرد. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» اذعان کرد که ایران اگرچه هنوز یک پهپاد هم در واکنش به هدف قرار دادن کنسولگری خود ارسال نکرده، اما در جنگ روانی دستاوردی را رقم زده است.
این روزنامه در گزارشی به قلم «یوسی یهوشع» تحلیلگر امور نظامی خود فاش کرد که فضای ترس و وحشت بر اراضی اشغالی حاکم است، زیرا «اسرائیلیها سردرگم هستند که آیا ابتدا باید به شبکههای مواد غذایی حمله کنند یا دستگاههای خودپرداز». این تحلیلگر اسرائیلی با اشاره به شتاب شهرکنشینان برای خرید ژنراتور از ترس قطعی برق برای دورههای طولانی در صورت گسترش جنگ، افزود: «فروشندگان ژنراتور سود خوبی به جیب میزنند.» این روزنامه درباره ترس و واهمه شهرکنشینان توضیح داد: «آنها شروع به اعمال فشار به مقامات محلی برای باز کردن پناهگاهها کردهاند. این روزنامه همچنین تاکید میکند که تهران در واکنش به هدف قرار دادن کنسولگری خود نظارهگر و بیتفاوت نخواهد ماند.»
بحران اطلاعاتی بیسابقه
یدیعوت آحارونوت توضیح داد که ترس شهرکنشینان ناشی از این واقعیت میشود که واحد اطلاعاتی ارتش صهیونیستی از بدترین بحران در تاریخ خود رنج میبرد. این روزنامه ادامه داد: «پس از ارزیابی نادرست درباره حمله گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اعتماد مردم به واحد اطلاعاتی کاملا از دست رفته است.» همچنین «عمیت ساعر» رئیس تیپ تحقیقات در سازمان اطلاعات نظامی ارتش رژیم اسرائیل (امان) روز پنجشنبه با برعهده گرفتن مسوولیت شکست اطلاعاتی این رژیم در حمله حماس در روز ۷ اکتبر، از سمت خود استعفا کرد. طبق گزارش خبرگزاری سما، این دومین استعفا در تیپ تحقیقاتی امان طی چند ماه اخیر است. رسانههای اسرائیلی تصریح کردند که سرتیپ ساعر عالیترین افسر صهیونیستی است که تاکنون در بین مسوولان شکستها و ناکامیها در جنگ غزه به ماموریت خود پایان داده است.