ریشههای شکاف اقتصادی در شبهجزیره کره چیست؟
شمال و جنوب یک خط مرزی
اما المپیک ۱۹۸۸ در سئول با یک نقطه عطف پایان یافت. طی ۳۰ سال گذشته، این دو کشور واگرایی شان به لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر شده است. نیویورکتایمز با گزارشی به قلم چهار تن از گزارشگران خود در ۶ فوریه ۲۰۱۸ مینویسد کرهجنوبی به سرعت صنعتی شد و با یکی از سریعترین نرخهای رشد در جهان به پیش رفت اما کرهشمالی عقب ماند و در جا زد.
کرهجنوبی دیکتاتوری نظامی را کنار زد و درهای اقتصاد کشورش را به روی جهان گشود اما کرهشمالی منزوی و اقتدارگرا باقی ماند و وارد دورهای از قحطی شدید شد که نتیجه اش کشته شدن ۲ میلیون نفر است. کرهجنوبی صادرکننده سامسونگ و ماشینهای هیوندای و ... است اما کرهشمالی که زیر فشار تحریمها در حال خرد شدن است همچنان به صادرات زغالسنگ، البسه و محصولات دریایی وابسته است. کار این کشور به جایی رسیده که برای شرکت در بازیهای المپیک و اعزام ورزشکاران خود درخواست کمکرسانی سوختی کرده است. «استیو جورج» و «سوفی جئونگ»، گزارشگران سیانان در گزارش مورخ ۷ فوریه ۲۰۱۸ به نقل از وزیر اتحاد سئول مینویسند که کرهشمالی اعلام کرده برای جابهجایی و انتقال هیات ورزشکاران نیازمند دریافت کمکهای سوختی است. هیات ۱۱۴ نفری ورزشکاران کرهشمالی در کنار خدمه ۹۶ نفری با کشتی «مانگ یونگ بونگ ۹۲» در کرهجنوبی پهلو گرفته است. گفته میشود این کشتی بهعنوان محل استراحت و اقامت این تیم است. «تائه هیون»، سخنگوی وزارت اتحاد کرهجنوبی میگوید: «سئول در حال ارزیابی شرایط و ارائه پاسخ رسمی است. در صورتی که این کمک خلاف تحریمهای آمریکا نباشد، ارائه کمک سوختی مدنظر قرار خواهد گرفت.»
گزارشگران نیویورکتایمز مینویسند: در سال ۱۹۸۸ کرهشمالی در المپیک سئول حضور نیافت و ۱۰ ماه پیش از شروع بازیها یک حمله تروریستی مرگبار انجام داد. این بار اما هیات ورزشی کرهشمالی زیر سایه اما و اگرها و احتمال حضور نیافتن در این بازیها، «کیم یو جونگ»، خواهر رهبر کرهشمالی، هم به کرهجنوبی رفت و قرار است روز جمعه (۲۰ بهمن ماه ۹۶) هیات ورزشی این کشور زیر پرچمی واحد در کنار تیم کرهجنوبی در بازیهای زمستانی «پیونگ چانگ» رژه روند. این اولین بار است که یکی از اعضای خاندان کیم – بخوانید سلسله- از کرهجنوبی دیدن میکند. اکنون هیات ورزشی پیونگ یانگ به ریاست «کیم یونگ نام»، رئیس پارلمان کرهشمالی، در سئول حضور دارند.
«کیم یو جونگ» کیست؟
این دختر به همراه برادرش از یک مادر به دنیا آمدهاند و آخرین بار نامش در سال ۲۰۱۴ شنیده شد که سلسله مراتب ترقی را در پولیتبوروی کرهشمالی به سرعت پیمود. «جیمز گریفیث» و «سوفی جئونگ»، گزارشگران سیانان در گزارش ۷ فوریه ۲۰۱۸ خود مینویسند غیر از مقام رسمی این زن در پولیتبورو هیچ اطلاعات مشخصی از او وجود ندارد. آنها مینویسند: «او نزدیکترین دستیار برادرش است و از زمان دستیابی او به قدرت، تحولات، برنامههای سفر و نیازها و تدارکات لجستیکی و عمومی برادر را مدیریت میکند.» گزارشگران سیانان مینویسند که او بهعنوان عضو علیالبدل در ماه اکتبر به حزب پیوست. «کیم یو جونگ»، در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۷ زاده شد و همچون برادرش در سوئیس ادامه تحصیل داد. گفته شده او در دانشگاه کیم ایل سونگ و مدارس غربی تحصیل کرده است. آنها بر این باورند که او در برهه ای کوتاه در اواخر ۲۰۱۴ زمانی که حال برادرش نامساعد بود اداره کشور را به دست گرفت.
وحدت المپیکی سرآغاز وحدت سرزمینی؟
نمایش وحدت المپیکی میتواند اندکی از شکاف وسیع میان دو کشور بکاهد. کشورهای کمونیستی دیگر در آسیا مانند چین و ویتنام، فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ را به منزله «هشدار» نگریستند. بنابراین، به سرعت اقتصادهای خود را اصلاح کردند و بازارهای خود را گشودند. با این حال، کرهشمالی باز هم بسته ماند. گزارشگران نیویورکتایمز مینویسند این کشور در عوض مبادرت به توسعه تسلیحات هستهای و موشکهای دوربرد کرد بهگونهای که این کشور را در سیبل اهداف بینالمللی قرار داد. آنها بر این باورند اگرچه اقتصاد کرهشمالی در سالهای اخیر روند رو به بهبودی داشت اما تحریمهای کمرشکن مانع از فروش محصولات این کشور شده و اقتصاد این کشور همچنان کوچک میشود. از آنجا که اقتصاد این کشور بسته به شوروی بود، با فروپاشی این کشور، اقتصاد کرهشمالی هم در سراشیبی سقوط قرار گرفت. سیل و خشکسالی وضعیت را بدتر کرد و منجر به قحطی وحشتناک شد. غذا در این کشور هنوز سهمیهبندی میشود. بهترین کالاها فقط میان گروه کوچکی از نخبگان که دارای ارتباطات دولتی هستند، توزیع میشود.
درست در همان زمانی که کرهشمالی قحطی و فلاکت را از سر میگذراند، کرهجنوبی به پایتخت فرهنگی پر رونقی تبدیل شده بود و در پاسخ به «boybands»های آمریکایی، گروه «K-pop» را به سبک خود راه انداخت و آن را به کشورهای متخاصم همچون چین و ژاپن صادر کرد. اکنون کرهجنوبی به صادرکننده مهم و قطب فرهنگی تبدیل شده و محصولات موسیقایی، فیلم و برنامههای تلویزیونی خود را صادر میکند. در یک برهه زمانی، هر دو کشور به لحاظ مالی میتوانستند قطارهای زیرزمینی را در زیر پایتختهای خود به حرکت در آورند اما یک دهه پس از بازیهای المپیک سئول تنها یک دولت از توان مالی اداره منظم و حرکت منظم قطارهایش برخوردار است. نمادهای نظام سرمایهداری در سئول قابل رویت است. بهطور مثال، متروهای این کشور با پوسترها و تبلیغات فیلم به سبک غربی تزئین شده است اما متروهای پیونگیانگ همچنان در عصر جنگ سرد باقیمانده و روی دیوارهای مترو با تبلیغات انقلابی تزئین شده است.
در کرهجنوبی تقسیم قدرت به وضوح دیده میشود اما در شمال هست و نیست یک کشور در دست خاندان کیم است. این خاندان از ۱۹۸۸ بر این کشور حاکم بودهاند و رویکرد اقتدارگرایانه از پدربزرگ به نوه رسیده است. در جنوب مردم در تجمعات و گردهماییها آزادند و خودجوش اما در شمال همه چیز فقط و فقط با سازماندهی دولتی انجام میگیرد. در آن سال و طی بازیهای المپیک سئول، این کشور تنها ۸ سال بود که با دیکتاتوری نظامی وداع کرده بود و به تدریج به حکومت دموکراتیک گذار کرد اما کرهشمالی همچنان در همان مسیر واپسگرایانه گام بر میداشت. آخرین برخورد خشونتبار دولتی با معترضان در کرهجنوبی در سال ۱۹۸۷ بود که ارتش دانشجویان و شهروندان معترض را کشت. اما سال گذشته در اعتراضات سئول «تجمع شمع به دستان» برگزار شد و تظاهرات هفتهها ادامه یافت تا «پارک گئونهای» مجبور شد کاخ ریاستجمهوری را ترک کند بدون اینکه خونی ریخته شود.
این دو کشور دارای دو نگاه هستند: «اون» یک منزوی به تمام معناست اما «جائه این» متعهد به تقویت روابط و ائتلاف خارجی کشورش شده است. با این تفاصیل، حضور هیات ورزشی کرهشمالی در سئول شاید خبر خوبی برای بهبود روابط دو کشور باشد. نشانه خوب این است که دو کشور نه تنها با هم در مسابقات رژه میروند بلکه زیر بیرق واحدی هم حضور یافته و با هم رقابت میکنند.
ارسال نظر