بخش پنجاه و دوم
آفتابپرستهای چشم آبی
استراتژی عمده بسیج یا تحرک از سوی «حزب آزادی اتریش» شامل تغییر (shift) به سوی درکی خصومتورزانه از روابط «ما» و «آنها»ست که در وجود مهاجران نمود مییابد. گفتنی است در اتریش دو مفهوم شکل جدیدی یافت: «ابتدا اتریش» و «نواتریشیها». عبارت «ابتدا اتریش» که در سال ۱۹۹۳ مورد استفاده قرار گرفت از یکسو اشاره به اهمیت سیاستهایی دارد که در راستای نیازهای «مردم ما» بهکار گرفته میشود. از سوی دیگر، «مردم ما» را به همان شکل مشترکی که درک میشود برمیسازد. نواتریشیها هم کسانی هستند که یا اتریشی شدهاند، یا ادغام شدهاند یا کار میکنند اما مجرم نیستند.
مسلمانان
نژادپرستی ضداسلامی نهتنها روشنترین شکل از نژادپرستی است که از سوی FPÖ و «ابتکارات شهروندان» وینی به آن دامن زده میشود، بلکه به مهمترین شکل از پیکربندی نژادپرستی در میان راست اروپایی تبدیل شده است. اگرچه هم FPÖ و هم «ابتکارات شهروندان» از نژادپرستی ضداسلامی استفاده میکنند اما استدلال ما این است که این مهمترین مساله برای «ابتکارات شهروندان» است؛ درحالیکه FPÖ درحال برساختن «دشمنان» خود به شیوهای متفاوتتر (که در بالا توضیح داده شد) در قالب «نژادپرستی درون گروهی» است. بحث نابرابری در شکل بخشیدن به تفاوت برطرفنشدنی مسلمانان عیان است؛ نابرابریای که مشروعیت بخش طرد نمادینشان عمل میکند. آنها بهدلیل ارزشهای متفاوت ادعاییشان (مثل برابری جنسیتی، روشنگری، آزادی)، عادت و سنتهای متفاوتشان (غذا، مسیحیت، مناسک هر روزه دینی) و رفتار و ظاهر متفاوتشان (پوشش بدن زنان) با فرهنگ اتریش جور درنمیآیند.
یکی از مقامهای FPÖ میگوید: «نمیپذیرم که ما باید تغییر و تعدیلهایی بهوجود آوریم. گوشت خوک از کودکستانها جمع شد اما نه بهخاطر دلایل و انگیزههای مربوط به بهداشت و سلامتی زیرا بدتر از گوشت گاو یا بوقلمون نیست... مصلوب شدن هم در مدارس از میان رفته است. مراسم نیکولو [که در مدارس و کودکستانها برای پاس داشتن و ارج نهادن به سن نیکولوس میرا برگزار و اجرا میشود- نویسنده] نیز تقریبا کنار گذاشته شده زیرا کودکان میترسند... این بخشی از سنت ماست.» بسیج ضداسلامی FPÖ از سال ۲۰۰۹ بر زنان برقعپوش متمرکز بوده است. آنها هم بهعنوان قربانیان خانواده پدرسالار خود جلوه میکنند و هم بهعنوان مجرم زیرا تمایلی به ادغام در جامعه ندارند. شعار «زنان آزاد به جای برقع اجباری» که یکی از شعارهای منتخب حزب در سال ۲۰۰۵ بود، نهتنها زن مسلمان را بهعنوان «دیگری» برمیساخت؛ بلکه گروه «ما» را هم [از قید و بند] رها میکرد. این ساختارها [constructions] میتوانند با برچسب عناصر نژادپرستی ضداسلامی مشخص شوند زیرا تمایل دارند تا تفاوتها را «طبیعی» [naturalise] جلوه دهند و-لااقل- به شکل سمبلیک نشان دهند که مسلمانان از جامعه اتریش طرد شدهاند. این چارچوببندی همچنین نشان میدهد که چگونه خصومت پوپولیستی دستراستی از تفاوت جنسیتی و مساله هویت جنسی برای برساختن [معادل این واژه در انگلیسی construct است. اما constructivism یا برساختگرایی یا ساختگرایی یک نظریه جامعهشناختی در زمینه شناخت است که بر مبنای آن رشد انسان بهصورت اجتماعی انجام میشود و دانش از طریق کنش متقابل با دیگران برساخته میشود. این اصطلاح بهوسیله پیتر برگر و تامس لاکمن در کتاب «ساخت اجتماعی واقعیت» ابداع شد. نظریه آنها براساس تلفیقی از جامعهشناسی معرفت آلفرد شوتس و مفهوم نهادهای دورکیم بنیاد شده و میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه معنای ذهنی به واقعیتی اجتماعی تبدیل میشود] و طرد «دیگری» و ادغام «ما» استفاده میکند.
حزب آزادی اتریش» (FPÖ) به شکل موفقیتآمیزی احساسات نژادپرستانه ضداسلامی را گسترانده است. بهعنوان یکی از عواقب آن، «ابتکارات شهروندان» علیه مساجد در چندین شهر اتریش ظهور یافته و نژادپرستی ضداسلامی به تنها مساله محوری برای «ابتکارات شهروندان» تبدیل شده است. آنها چندین دلیل میآورند که چرا ساخت مراکز و مساجد اسلامی در وین یک مشکل است. برای مثال، یک بحث «آلودگی صوتی» [noise pollution] است که به خاطر تجمع مردم و حجم ترافیک طی اوقات نماز در جایی که این مراکز ساخته میشوند بهعنوان مشکل تلقی میشوند. با این حال، چنانکه اظهارات زیر نشان میدهد، حضور صرف افراد «خارجی» نیز مشکل تلقی میشود و بار دیگر دلالت دارد بر تفاوت طبیعی میان «مردم»ی که «ترسیده»اند با «خارجیان»: «مشکل [مراکز فرهنگی اسلامی- نویسنده] مزاحمت و ناراحتی است. به این ترتیب... وقتی از مردم خواسته میشود که سر و صدای کمتری به خرج دهند، رفتارشان تا حدی تهاجمی میشود. در این صورت، هیچ صلحی وجود ندارد اما پای رفتار تهاجمی به میان میآید و بنابراین مردم احساس تهدید میکنند.»
یک مصاحبه شونده از FPÖ نیز استدلال مشابهی داشت: «مردم اکنون میترسند که بسیاری گردهم خواهند آمد. آنها شاهد بسیاری از خارجیانی هستند که از آنها میترسند... این در کنار تجمع افرادی با ظاهری خارجی ویژگیای نمادینتر است که مردم را میترساند. آنها واقعا از این تجمعات وحشت دارند.» «تفاوتی» که بیان میکنیم با گفتمان پوپولیستی دستراستی تشدید میشود. مسلمانان تهدید و مزاحم تلقی میشوند چراکه آنها «ذاتا پر سر و صداتر هستند، ضمن صحبت اشارات سر و دست زیاد بهکار میبرند و غالبا در گروهها کنار هم هستند» به همین دلیل «آنها از کشورهای جنوب و مدیترانه میآیند.» در این اظهارات، مقامهای FPÖ و «ابتکارات شهروندان» به حس مشترکی از خشم و حس خطر برای مردم اتریش اشاره میکنند؛ مهاجران و بهویژه مسلمانانی که از سوی جامعه اتریش «مهاجم» پنداشته میشوند؛ بنابراین، اتریشیها از مسلمانان میترسند.
ارسال نظر