بخش شصت و چهارم
آفتابپرستهای چشم آبی
مشخصه سبک و سیاق [رهبری] «لارس هدگارد»، رهبر TS، برانگیزاننده، متضاد و پرمناقشه و اغلب با لفاظیهای افراطی و حاشیهای همراه است: مواضع رادیکال او در مورد اسلام و مسلمانان، در مورد نفرتپراکنی و «دیگرسازی» صریحتر از مواضع DPP است. مصاحبههای ما نشان میدهد که هر دو سازمان از نقش خود و نقشی که رسانههای اصلی در عرصه ارتباطات سیاسی ایفا میکنند، کاملا آگاه هستند. تمام مخبرین ما خود را با عنوان مدافعان سرسخت آزادی بیان و حامی لغو «پاراگراف نژادپرستی» توصیف میکنند که نژادپرستی و نفرتپراکنی را از تعقیب کیفری مصون میسازد.
در اینجا نژادپرستی و اسلامهراسی کنار هم گذاشته میشوند و هر دو با یک استدلال نفی میشوند؛ استدلالی که «واقعیت» یا «ارتباط»شان در جوامع معاصر و بهویژه در دانمارک را منکر است. تصور بر این است که اتهامات نژادپرستی و اسلامهراسی برای مباحث عمومی مُضر است و بنابراین، بهطور خودکار برای آزادی بیان- بدون تامل در مورد اینکه آیا مساله واقعا این است یا خیر- هم مضر است. چندین مخبر با این واقعیت مشکل داشتند که قانون کیفری بحث باز و آزاد در مورد مسائل مناقشهانگیز مرتبط با اسلام، مهاجرت و ادغام مسلمانان در جامعه دانمارک را ممنوع میسازد. یک نمونه خوب از این از سوی نماینده پارلمانی DPP داده میشود: برای این نماینده، حق آزادی بیان یعنی «حق توهین/ آزار دیگر مردمان.» محدودیتهای قانونی مردم را از شروع بحثهای مناقشهانگیز بهخاطر ترس از محکوم شدن بهخاطر توهین به احساسات مردم باز میدارد: «من فکر میکنم که پاراگراف نژادپرستی §۲۶۶b اشتباه است و آزادی بیان را محدود میکند. این پاراگراف مدافع مردم از نژادپرستی نیست بلکه مدافع گروههایی است که احساس توهین میکنند. اگر چیزی درباره گروهی بگویید، میتوانید متهم شوید حتی اگر آن چیز درست باشد. این پاراگرافی است درباره توهین نکردن به احساسات مردم. اگر این پاراگراف را حفظ کنیم تنها باید در صورتی متهم شوید که آنچه میگویید درست نباشد.»
استدلالهای مشابهی برای نفی و رد اتهامات مربوط به پوپولیسم استفاده میشود. برای مثال، عضو دیگری از DPP تمام اتهامات مبنی بر اینکه حزب باید حزبی پوپولیست باشد را نفی کرده و میپرسد: «آیا پوپولیسم یعنی درک خوبی از افکار عمومی داشتن؟ یعنی اینکه شما میتوانید آن را در نظر بگیرید و بگویید که ما با همان باورها و نگرشها در قالب «مردم» اشتراک داریم؟ درک من این است که ما میتوانیم نگرشها و باورهای خود را از موردی به مورد دیگر تغییر دهیم و یک روز یک معنا از آن را مدنظر داشته باشیم و روزی دیگر معنایی دیگر. در این صورت میتواند درست باشد. تمام احزاب درجه ای از پوپولیسم را دارند زیرا وقتی زمان مناسب است شما چیزهایی میگویید. اما زمانبندی ما بهتر از زمانبندی احزاب دیگر است زیرا افرادی داریم که به ما کمک میکنند که تعیین کنیم چه زمانی خوب است که خود را بروز دهیم. ما عقاید را عوض نمیکنیم اما مستقیم به این مساله میپردازیم و وقتی موردی مثل تجاوز یا دزدی در خانه یک فرد سالمند رخ دهد راهحلهایی ارائه میدهیم. وقتی این را میگوییم احساسات/ باورهای مردمی در پشت ماست اما این همواره سیاست ما بوده است.» پوپولیسم بهعنوان یک مفهوم در اینجا دوباره فرمولبندی میشود آن هم با اشاره به نزدیکی میان حزب و رایدهندگان، حزب و مردم و نیز سازگاری و اعتبار سیاستهای حزب در طول زمان، در مقایسه با احزاب دیگر. حزب TS تا حد زیادی به خطر اسلام و اسلامی شدن برای آینده جوامع دموکراتیک غربی اشاره دارد. مصاحبهشوندگان در مورد نقش مواضع «سافو» (مجله این حزب) در مورد اسلامهراسی صریح بودند: «سافو از اسلام بحث میکند. این بحث در مورد فرهنگ، آزادی و در مورد آینده جوامع غربی است. ما نژادپرست نیستیم؛ ما به نژاد علاقه نداریم. ما به آزادی بیان، حقوق بنیادین در یک جامعه آزاد دموکراتیک علاقهمند هستیم. اما مضحک است که مرا نژادپرست بنامید.
اسلامهراسی نیز مضحک است اما فرضیه پس این مفهوم را نمیپذیرم. معتقدم اسلامهراسان بزرگ - البته اگر این کلمه را جدی بگیرید- کسانی هستند که میکوشند بحث در مورد اسلام را تعطیل سازند زیرا آنها از انتقام اسلامگرایان سخت میترسند. این مردم بودند که نمایشگاه لارس ویکس [نویسنده و کارتونیست سوئدی] را تعطیل کردند زیرا او مشکل تصور میشد. آنها از آنچه رخ خواهد داد میترسند. آنها ناشرانی هستند که جرأت چاپ نقاشیها در مورد پیامبر اسلام را نداشتند. آنها اسلامهراس هستند.» تمام مصاحبه شوندگان TS مدافعان سرسخت آزادی بیان هستند اما نگرشهای متفاوتی در مورد اسلام و اسلامی کردن دارند. پاراگرافهای بالا نشان میدهد که سازمانهای دست راستی پوپولیستی آزادی بیان را هدفی فیالنفسه میپندارند نه ابزاری برای خلق یک جامعه دموکرات؛ این مساله توضیح میدهد که چرا سیاست رسمیشان محدود است به حذف «پاراگراف نژادپرستی.» برای مصاحبه شوندگان این سازمانها، دفاع از آزادی بیان ارزشی مطلق است که حق توهین و آزار به «دیگری» و «دشمن» را قانونی میشمرد و در قاموس آنها «دیگری» و «دشمن» همان مهاجران، پناهجویان یا اسلام است. آزادی بیان نیز نه تنها برای نفی و رد اتهامات مربوط به پوپولیسم که برای نژادپرستی و اسلامهراسی استفاده میشود. بحثهایی وجود دارد در مورد اینکه آیا پاراگراف «ضدنژادپرستی» همچنان مفید است یا نه اما براساس نظرسنجی سال ۲۰۱۰، اکثریت دانمارکیها (حدود ۶۹ درصد) خواهان حفظ آن بهخاطر حقوق فردی یا گروهی بوده و میخواهند مباحث عمومی را «استوار و متین» نگه دارند. تمام مصاحبهشوندگان منتقد جریان اصلی رسانهای بوده و احساس خجالت و خواری از سوی رسانهها میکنند. این دو سازمان – DPP و TS- برای لغو پاراگراف نژادپرستی توافق دارند. با این حال، در ادبیات دو حزب تفاوت چشمگیری وجود دارد؛ مصاحبهشوندگان DPP امروزه مایلند که در مورد نقد اسلام محتاطتر از اعضای TS باشند. نقلقولهای بالا نشان میدهد که TS اسلام را به منزله تهدید مهمتری برای آزادی بیان تلقی میکند.
ارسال نظر