هشدار کارشناسان: جامعه آمریکا به شدت دوقطبی شده است
غریبهها در سرزمین خودی
در نظرسنجیهای قبل از انتخابات این کتاب پیشبینی کرده بود که این طبقه به شدت از دونالد ترامپ حمایت خواهد کرد. در تجزیه و تحلیلهای آرای رایدهندگان در فردای انتخابات نیز همچنان همان حس ادامه دارد. این خلق و خو با دولت ترامپ در دو سال گذشته تبدیل به یک حس فراگیر شده و درحال گسترش است. در رقابتهای پیش انتخابات نوامبر که قرار است انتخابات کنگره در آن ماه برگزار شود، نظرسنجی نیویورکتایمز نشان میدهد که دموکراتها کمی بیشتر از جمهوریخواهان دارای چنین حسی هستند. ۴۷ درصد از کسانی که عملکرد ترامپ را تایید میکنند، میگویند که حس میکنند در کشور خود غریبه هستند، درحالیکه ۴۴ درصد از کسانی که ترامپ را تایید نمیکنند میگویند دارای چنین حسی هستند. نزدیک به نیمی از زنان نیز همین حس را دارند. نزدیک به ۶۰ درصد آفریقایی-آمریکایی و آسیایی-آمریکاییها نیز دارای چنین حسی هستند. اکثریت رایدهندگان در ویرجینیای غربی و منطقه کنتاکی بهشدت محافظهکار نیز میگویند چنین حسی دارند. همین حس را نیز کسانی که دارای تحصیلات عالیه در اورنجکانتی کالیفرنیا هستند، دارند.
این سوال در ۷ منطقه مطرح شد و ۳۵۵۵ نفر از رایدهندگان کالیفرنیا، ایلینویز، کنتاکی، مینهسوتا و ویرجینیای غربی به آن پاسخ دادند و شاید این افراد نماینده کل کشور نباشند اما اینها میتوانند شاخص خوبی برای بررسی حرکتهای دموگرافیکی در آینده باشند. این ایالات همچون آینهای کل ملت را نشان میدهد.
یافتههای این نظرسنجی انعکاسی از یافتههای سوالی است که پیش از انتخابات سال ۲۰۱۶ مطرح شده بود و بررسی هر دو نظرسنجی نشان میدهد که یک نگرانی بین مردم درحال رشد بوده و آن این است که هر دو گروه دموکرات و جمهوریخواه نمیدانند که قرار است چه اتفاقی برای کشور (آمریکا) بیفتد.
استفانی مککوری، استاد تاریخ در دانشگاه کلمبیا میگوید: «بهطور معمول، در یک جامعه سیاسی قطبی شده، یک طرف برنده میشود و آنهایند که خوشحال هستند.» او میافزاید: «طرف دیگر احساس میکند که کاملا از قدرت به بیرون پرت شده است.» او این شرایط را با دهه ۱۸۵۰ مقایسه میکند، زمانی که آمریکاییها به دو دسته شمالیها و جنوبیها تقسیم شده بودند و جامعه آمریکا روی مبحث اخلاق بردهداری قفل شده بود. مککوری تصریح میکند: «بسیاری از شمالیها از تصمیم درد اسکات در سال ۱۸۵۷ وحشتزده شده بودند و آمریکا را مطلوب چنین جایگاهی توصیف کردند. جنوبیها نیز از واکنش شمالیها وحشتزده شده بودند.»
این مورخ میگوید: «در آن زمان، چیزی که شما دنبال آن هستید این حس بیعدالتی است که در گوشه و کنار نهادها و سازمانها وجود دارد و دیگر این یک درگیری سیاسی نیست، بلکه درگیری بر سر ارزشهای اساسی است.» او چنین شرایطی را با زمان حاضر منطبق میداند و میگوید که جامعه امروز آمریکا نیز با مشکلاتی از آن جنس دست و پنجه نرم میکند. مککوری جنجال تایید قاضی کاوانا در سنا را مثال میزند و میگوید این بدبینیها مانع حلوفصل اختلافات میشود.
در دو سالی که از انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری ایالاتمتحده آمریکا میگذرد، سیاستمداران و معترضان چپ از نابودی ارزشها در باب رواداری و تکثرگرایی داد سخن سر دادند. راستها نیز برای از دست رفتن مذهب و ارزشهای خانوادگی که هسته مرکزی ارزشهای آمریکایی است مویه و زاری کردهاند.
خانم هاچشیلد که خود را بهعنوان یک لیبرال میشناساند به نیویورکتایمز میگوید که پس از انتخاب دونالد ترامپ یک خانم از محافظهکاران با یک ایمیل به وی یک پیغام میفرستد. او در این پیام به هاچشیلد نوشته بود: حالا وقت آن است که شما بهعنوان یک غریبه در کشور خود زندگی کنید.
این پیغام نشان میدهد که خود آن خانم نیز تا همین اواخر چنین حسی داشته است و حالا این هاچشیلد است که چنین حسی را تجربه میکند و به تماشای دونالد ترامپی نشسته است که رسانه آزاد را دشمن میپندارد و استقلال قوه قضائیه را قبول ندارد. او میگوید که واقعا نمیداند چه بلایی قرار است بر سر کشور (آمریکا) بیاید. او میافزاید: برخی از ستونهای فرهنگ ما بهشدت تکان خوردهاند. این دقیقا همان حسی است که در لوییزیانا وجود داشته است.
در سوالات دیگر نظرسنجی، در باب موضوعات مختلف، دو حزب دیدگاههای خود را در زمانی که در قدرت بودهاند تغییر دادهاند. برای مثال جمهوریخواهان در مورد مسائل اقتصادی و امور مالیشان، در زمانی که در قدرت هستند خوشحالتر هستند و دموکراتها از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شده است کمتر از این حس برخوردار هستند.
اما بهنظر نمیرسد با حضور ترامپ در قدرت این جابهجایی دیدگاهها بین دو حزب در آمریکا با آن شدت و حدت قبل وجود داشته باشد و این همان چیزی است که این لحظه تاریخی را خاص و غیرمعمول میکند. در شرایطی که ریاستجمهوری ترامپ زندگی کسانی که به وی رای ندادهاند را به سختی انداخته است، رئیسجمهوری آمریکا همچنان سعی میکند همان شعارهایی را تکرار کند که همین افرادی که به وی رای ندادهاند بیش از پیش از وی ناراضی شوند. این درحالی است که او و رایدهندگانش میگویند که آنها تنها توسط صنایع سرگرمکننده، رسانهها و قشر دانشگاهی مورد تایید نیستند.
دنیل کاکس، مدیر تحقیقاتی مذهب مردمی میگوید: ترامپ مدام با دامن زدن به این حس ناخوشایند خشم مردم را افزایش میدهد. او میافزاید: اگر شما از پیش دچار چنین حسی (ناخوشایندی) شده باشید، کمکم به آن باور پیدا خواهید کرد.
در یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۶ توسط موسسه مذهب عمومی صورت گرفت مشخص شد که در بین سفیدپوستان طبقه کارگر نسبت به این سوال که آیا در کشور خود احساس غریبی میکنند اختلاف شاخصی نسبت به سال ۲۰۱۷ به وجود نیامده است. در سال ۲۰۱۶ این رقم ۴۹ درصد بود و در سال ۲۰۱۷ این رقم به ۴۸ درصد رسید و حتی با ریاستجمهوری دونالد ترامپ، اختلاف شاخصی نسبت به این دیدگاه بهوجود نیامد. این درحالی است که در بین آفریقایی-آمریکاییها این رقم افزایش داشته و از ۴۸ درصد در سال ۲۰۱۶ به ۵۹ درصد رسیده است.
کاکس میگوید که این قبیل نظرسنجیها نشان میدهد چیزی که برای رایدهندگان جمهوریخواه مهم است اصلا برای دموکراتها حائز اهمیت نیست و عملا جامعه دو قطبی شده است. برخی کارشناسان بر این باورند که جامعه آمریکایی دچار مشکل بزرگی شده است.
کاس ریچاردسون، مورخ و استاد تاریخ در دانشگاه بوستون میگوید: این نشانه از سلامت فرآیند است. زیرا با بررسی دو برهه تاریخی در دهه ۱۸۵۰ و ۱۹۲۰ چنین ناخشنودیهایی منجر به نهضتهایی شد که در یکی از آنها حزب جمهوریخواه شکل گرفت و در دیگری فرانکلین دلانو روزولت به مسند قدرت رسید.
ارسال نظر