بخش یازدهم
محرمانههای کرهشمالی
رستورانهای دولتی کرهشمالی هم در بسیاری از شهرهای آسیایی و اروپایی فعال هستند، فقط در چین ۴۰ رستوران کرهای هست و مجموعه پرتعداد دیگری هم در آسیای جنوب شرقی. در این رستورانها میهمانان هنگام صرف شام که گوشت خوک کبابی است با اجراهایی از قطعات قدیمی موسیقی کرهای مورد استقبال قرار میگیرند. این رستورانها در کرهجنوبی بسیار مورد توجه هستند. در قاموس جنوبیها، این رستورانها هم آشنا هستند و هم عجیب. گاهی، مقامهای کرهشمالی از این رستورانها سوءاستفاده میکنند و در میان خدمه و گارسونها جاسوسهایی میگمارند تا به هر دلیلی اطلاعاتی از کرهجنوبیهایی که از این رستورانها بازدید میکنند و مورد توجه قرار میگیرند تهیه کنند. اما دلیل اصلی وجود این رستورانها غیر از جاسوسی، تهیه «چندر غاز» برای رژیم است و نیز شکل دادن به جبههای که از طریق آن پولهای نقدی که قانونی به دست میآید، با درآمد حاصل از فعالیتهای غیرقانونی آمیخته میشود.
یک منبع موثق و مطمئن میگوید که یک رستوران معمولی کرهای در خارج از این کشور از سوی زن یا زنانی که وابستگی به مقامها دارند، مثلا معاون وزیر، افتتاح میشود. این زن به همراه تنی چند از دوستانش برای بالا بردن سرمایه ابتدایی [جهت شروع به کار] باشگاه یا انجمنی را تشکیل میدهد. از این سرمایه دو جور استفاده میشود: پرداخت «حق امتیاز» [franchise fee] ۶ رقمی به دلار به حساب خاندان کیم و هزینه واقعی افتتاح رستوران. دولت کارکنانی را در این رستورانها منصوب خواهد کرد که هم به شدت رصد میشوند و هم بیشتر درآمدشان را به داخل میفرستند. افزون بر این، ۲۰تا۳۰ درصد از عایدیها نیز باید برای تعطیلات ملی اختصاص داده شود. در کرهشمالی مرسوم است که مردم معمولا پولدارهایی را ببینند که بستههای بزرگی از پول نقد را از طریق فرودگاهها در چنین برههای از سال [تعطیلات ملی] جابهجا میکنند. نپرداختن این مبالغ کاری غیرمنطقی است، زیرا میتواند موجب دشواریهای طاقتفرسایی برای خانوادههای باقی مانده در کرهشمالی شود. تهدید به زندان و اردوگاههای کار اجباری برای عزیزان و بازماندگان این سفر کردگان در داخل ابزاری است که باعث میشود به واسطه آن کرهایهایی که در آن سوی آبها کار و زندگی میکنند دست از پا خطا نکنند و از این طریق، رژیم بر آنها نظارت داشته باشد. برخی مقامها نسبت به دیگران در جایگاه بهتری برای کسب درآمد هستند. آنهایی که از فرصت یادگیری و دستیابی به مهارتهای زبانی خارجی برخوردارند و تجربیاتی از آن سوی آبها دارند، مزیت بالاتری دارند چراکه از توانایی برقراری تماس و ارتباطات برای انجام بده بستانهای خارجی برخوردارند. از این رو شنیدن این مساله مرسوم است که مردم برای رسیدن به مشاغل دیپلماتیک یا نهادهای دولتی که دارای قدرت واقعی هستند، رشوه میدهند. به همین ترتیب، اعضای اتحادیه جوانان کیم ایل سونگ [Kim Il Sung Youth League]، که در رویدادهای کمونیستی مربوطه در اقصی نقاط جهان شرکت میکنند، میتوانند از مزیت ارتباطات جهانیشان برای مشارکت در سوداگری سودآور استفاده کنند. اتحادیه جوانان مذکور قبلا و پیش از سقوط شوروی اردوگاههای تابستانی را برای کودکان در تمام دنیای کمونیست برگزار میکرد؛ امروز، آنها یک شرکت تعاونی سوداگرانه به نام «Paekam» به علاوه چندین رستوران و هتل را در پیونگیانگ اداره میکنند.
صنعت ساختوساز
ارتش بهعنوان منبع کار ارزان برای ساخت مجتمعهای آپارتمانی، هتلها، جادهها، پلها و ...، بهشدت درگیر ساختوساز است. بر خلاف تصویر معمول از سربازان کرهشمالی بهعنوان وفادارانی که به شکلی راست و همچون آدم کوکی رژه میروند، شست و شوی مغزی میشوند و بهعنوان ماشین کشتار بیرحمانه تلقی میشوند، اما این مردان معمولی نظامی احتمالا زمان بیشتری را صرف ساختوساز میکنند تا سرکوب و تار و مار کردن رژیم «دست نشانده» در سئول. حتی رسانههای دولتی اغلب به آنها با عنوان «سرباز- سازنده» [soldier-builders] اشاره میکنند. واحدهای نظامی اکنون چیزی در حد و اندازه تیمهای کارگری رایگان [free labor teams] هستند. اگر دولت نیاز به ساخت جاده داشته باشد، تنها هزینه عمدهاش مصالح خواهد بود. هزینه کارگر هم همان مبلغ پولی است که برای تغذیه سربازان داده میشود؛ با درنظر گرفتن اینکه برخی سرباز- سازندگان خودشان وظیفه یافتن غذا برای خود را به عهده دارند و هزینه غذا درفهرست کلی هزینهها لحاظ نمیشود. اگر گروهی از مدیران جاهطلب در یک وزارتخانه دولتی بخواهند بلوکهای آپارتمانی علم کنند، میتوانند نیروهای نظامی را برای ساختن آن اجیر کنند. در حقیقت حجم زیادی از ساختوسازهای دولتی- خصوصی «سرباز- سازندگان» امروز در کرهشمالی رخ میدهد. از آنجا که ساخت یک ساختمان بزرگ کاری دشوارتر و گرانتر از مثلا واردات دارو از چین است، تقریبا تعداد معدودی هستند که میتوانند با وجود مشکلات بهکار خود ادامه دهند و کار را به پایان رسانند. اما در میان آنها که میتوانند، ظاهرا درجهای از رقابت وجود دارد تا پروژه را از روی زمین بردارند. دو دلیل برای این مساله وجود دارد: اول، سود فراوانی که میتواند از بهرهکشی از کار کثیف ارزان حاصل شود. دوم، پرستیژ. یک پروژه موفق ساختوساز میتواند موجب تقدیر دولتی از بنگاه مربوطه شود و بنابراین میتواند فرصتها و درهای بیشتری را به روی او بگشاید تا آنجا که همه سهم خود را دریافت دارند. این در دوران کیم جونگ اون مصداق بیشتری دارد که دولت تمایل دارد تا بر توسعه و رفاه اقتصادی در پروپاگاندایش تاکید ورزد.
ارسال نظر