ترور همحزبی صدراعظم؛ حمایت از سیاستهای مهاجرتی قربانی گرفت
نئـونـازیها اسلحه به دست گرفتند
یک ویدئو هم صدها هزار بار از او به اشتراک گذاشته شد که با ایموجیهای اسلحه وی را تهدید به مرگ میکردند و برخی اوقات نیز به صراحت تهدید به قتل میشد و در این ویدئو گفته میشود: به این حرامزاده همین الان شلیک کنید و بعد کسی واقعا چنین کاری کرد. در دوم ژوئن، لوبکه در ایوان خود با یک گلوله که به سرش اصابت میکند، کشته میشود و به نظر میرسد این اولین قتل نئونازیها پس از عصر نازیسم است. مظنون که ماه پیش به جزئیات اعتراف کرد دارای سابقه کیفری و گرایشهای نازیستی است و با این قتل حالا انتقادها از دستگاه امنیتی آلمانها اوج گرفته و با سابقه طولانی که این کشور در افراطگرایی دارد، آنگونه که باید این تهدیدها را جدی نمیگیرد.
راست افراطی در آلمان دوباره احیا شده و عقاید کهنه را در قالبی نو ریخته است و به طرزی دهشتناک صادقانه به گذشته مرگبار کشورش افتخار میکند. زبان تهدید و خشونت در فضای آنلاین بهشدت درحال افزایش است و بهطور روزافزون سیاستمداران تهدید میشوند و برخی آنها هماینک نیاز به محافظت دارند. هایکو ماس، وزیر امورخارجه آلمان که در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کرده بود، گفت: «قتل لوبکه مرا شوکه کرد. مردم هم از این قتل بسیار شوکه شدند.» او افزود: «از خودم میپرسم چه بلایی سر کشورمان آمده است. نگاه که میکنید میبینید فضای اینترنت پر از آزار و اذیت و تنفر شده است. بسیاری از آنها بهطور مستقیم بهدست سیاستمداران، بوروکراتها، ورزشیها و باشگاههای فرهنگی میرسد. به نظرم بهتر است برخیزیم و بلند بگوییم بس است و این دیگر قابل تحمل نیست.»
سخنان نفرتپراکنانه به سرعت در اروپا در حال رشد است و سیاستمداران در راس قربانیان آن قرار دارند. در بریتانیا جو کاکس که گلوله خورد و کشته شد، پیش از آن هم چندبار از سوی طرفداران برگزیت و یک هفته پیش از برگزاری رفراندوم با چاقو مجروح شده بود. در لهستان، پاول آداموویچ، شهردار لیبرال گدانسک در ماه ژانویه بهشکل بیرحمانهای کشته شد. برای وی از مدتها پیش کارزار تنفر و مرگ به راه انداخته بودند و حتی از رادیو و تلویزیون دولتی هم مورد تهدید قرار گرفته بود.
آژانس اطلاعاتی آلمان که بهعنوان اداره فدرالی برای محافظت از قانون اساسی شناخته میشود، پس از جنگ جهانی دوم به این دلیل تاسیس شد تا مانع شکلگیری گروههای افراطی و غیردموکراتیک مانند نازیها شود. اما با ورود بیش از یک میلیون مهاجر و پناهجو به آلمان که عمدتا از کشورهای مسلمان بودند، این اداره تمرکز خود را روی گروههای تروریستی سلفیها گذاشت.
امروزه تخمین زده شده است که در حدود ۲۴ هزار و ۱۰۰ نفر در آلمان بهعنوان افراطگرایان دست راستی شناخته شدهاند و گفته میشود که ۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر از آنها بالقوه توان اعمال اقدامات خشونتآمیز را دارند. هورست سیهوفر، وزیر کشور آلمان که ریاست آژانس را بر عهده دارد، این مساله که آنها چشمان خود را روی راست افراطی در آلمان بستهاند، تکذیب کرد، اما به این موضوع هم اقرار کرد که باید روی موضوع لوبکه اقدامات بیشتری صورت میگرفت. سیهوفر تصریح کرد: «لحظه مرگ یک سیاستمدار نوعی سیگنال است. چراکه یکراست فرهنگ دموکراتیک ما نشانه گرفته شده است.»
استفان ارنست، مظنون ۴۵ ساله یک چهره نامآشنا برای مقامات است. او در دایره نئونازیها قرار دارد و در سال ۱۹۹۲ یک مهاجر را تا سرحد مرگ چاقو زده بود. او مدتی را هم به اتهام تلاش برای بمبگذاری، پشت میلههای زندان گذراند و ۵ قبضه اسلحه نیز از او کشف شد که یکی از آنها یک اسلحه خودکار با کالیبر ۳۸ بود و لوبکه نیز با سلاحی مشابه به قتل رسیده است. او پیش از به قتل رسیدن لوبکه نیز در یک پست اینترنتی پیشبینی کرده بود: «برخی از مردم خواهند مرد.» وی پس از اینکه از زندان آزاد شد در رادار نیروهای امنیتی قرار گرفت، اما زمانی که نیروهای اطلاعاتی تمرکز خود را روی سلفیها بنا نهادند، توانست از نظارت نیروهای امنیتی آلمان فرار کند.
استفن کرامر، رئیس آژانس محلی در شرق آلمان، ایالت تورینگیا میگوید: «او نباید از رادار نیروهای امنیتی خارج شود.» او افزود: «این احتمال وجود دارد که نیروهای امنیتی از تروریسم دست راستی در سطح فدرالی غفلت کرده باشند.» از نظر سیاسی آلمانیها پس از ورود سیلوار مهاجران در سال ۲۰۱۵ درگیر خشونت دست راستیها شد. حزب دست راستی آلترناتیو برای آلمان همه را شوکه کرد و پس از جنگ جهانی دوم برای اولین بار توانست با بهدست آوردن آرای مکفی به بوندستاگ (پارلمان آلمان) راه یابد. در سال گذشته حمایتها از این گروه افراطی از رشد چندانی برخوردار نبود، در عوض، لیبرالهای سبز آلمانی از نظر رشد میزان آرا در صدر احزاب قرار گرفتند. با این حال تحلیلگران میگویند که خود حزب آلترناتیو برای آلمان بهطور مستقیم درگیر این خشونتهای سیاسی نیست، اما این حزب در فضای سیاسی آلمان نسبت به توزیع و عادیسازی زبان خشونتآمیز و مشروعیت بخشیدن به خشونت نقش موثری دارد.
برای برخی سیاستمداران خلق و خوی عصبانی سیاسی معنای خطرناکی دارد. شهردار شهر شمالی آلتنا در سال ۲۰۱۷ از یک حمله با چاقو جان سالم به در برد. در سال ۲۰۱۵، هنریک رکر، شهردار کولون، توسط یک کارگر از کار بیکار شده چاقو به گلویش خورد و آن کارگر گفت که قصد داشته تا به این طریق یک پیغام اعتراضی نسبت به سیاستهای پناهجویی کشورش ارسال کند. خانم رکر در یک مصاحبه گفت: «خشونتهای قبل از سال ۲۰۱۵ نادر بودند اما از آن زمان به یک واقعیت هر روزه تبدیل شده و وی حالا مجبور است از یک نیروی امنیتی خصوصی در خارج از ادارهاش استفاده کند.» رکر افزود: «مردمی که در خط مقدم دفاع از جامعه باز هستند مورد هدف هستند.»
پس از اینکه لوبکه کشته شد، رکر نیز یک ایمیل دریافت کرد که در آن نوشته شده بود: «هایل هیتلر.» در ایمیل اشاره شده بود که جریان پاکسازی از لوبکه آغاز شده است و در آن اشاره شده بود که رکر نیز در فهرست قرار دارد و زندگیاش در سال ۲۰۲۰ پایان خواهد یافت.
در دهههای اخیر راستهای افراطی متهم به قتل خیلیها شدهاند. یک تحقیقات نشان میدهد آنها از سال ۱۹۹۰ به تنهایی ۱۶۹ نفر را به قتل رساندهاند، اما لوبکه نخستین سیاستمداری بود که به دست راست افراطیها به قتل رسیده است. تانجف شولتز، کارشناس مسائل افراطگرایان دست راستی به نیویورکتایمز گفت: «تهدیدهای جدید علیه سیاستمداران انعکاسدهنده جمهوری وایمار است که بین دو جنگ جهانی شکل گرفت و به موجب آن عدهای از راست افراطیهای تروریست سیاستمداران را به قصد بیثبات کردن دموکراسی جوان آلمان کشتند و بهطرز غریبی نیز موفق شدند.» شولتز افزود: «بیثبات کردن دولت همیشه راهبرد نازیها بوده است اما دولتمردان به این ماجرا هرگز اینگونه نگاه نکردهاند.» شولتز تصریح کرد: «دولتمردان همواره میگویند که خشونتهای راستگرایان تصادفی و بدون برنامه بوده و این قبیل اقدامات خودسرانه صورت گرفته است.» شولتز بر این باور است که بین آگاهی جمعی قوی آلمانیها از گذشته نازیشان قطع ارتباطی قوی صورت گرفته است و مردم گذشته آنها و نئونازیها را فراموش کردهاند. شولتز هشدار میدهد که در باب دوره نازیها، اصلا در کتابهای درسی آلمانیها یا دورههای درسی عمومی اشارهای نشده است. به همین منظور برخی سیاستمداران از این فرصت استفاده کردند و آگاهانه از ارزش آن کاستند.
رکر که خود قربانی دست راستیهای افراطی است تئوری خود را درباره کوری دستهجمعی مردم آلمان دارد. او میگوید: «شاید تاریخ ما بهراستی نگاه ما را محدود میکند. آلمانها تمایل دارند، فکر کنند که قطعا با آن سابقه برخورد شده است و بعد خودفریبانه شعار میدهند: آنچه نباید باشد، نمیتواند باشد.» برخی بر این باورند که مرگ لوبکه زنگ بیدارباش را به صدا در آورده است و این یک چرخش فکری آشکار در مورد خشونت دست راستیها در یک دهه اخیر را نشان میدهد، لذا میگویند که باید از نو درباره آن فکر کرد. در دهه ۲۰۰۰ میلادی، طی ۷ سال از آن دهه، نئونازیها ۹ مهاجر را کشتند و حتی توانستند با کمک برخی نیروهای اطلاعاتی رهبران خود را مخفی نگاه دارند و شبکههایشان را تاسیس کنند. این پرونده به رسوایی «N.S.U» شهره شد. کرامر، رئیس اطلاعات تورینگیا در جهت اصلاح اساسی ساختار به این سمت منصوب شد. دبیر سابق شورای مرکزی یهودیان در آلمان میگوید تغییر نگرش مقامات همچنان سخت است. او میگوید وقتی به مقامات اطلاعاتی آلمان گفتیم که تهدیدها علیه یهودیها در آلمان از سوی نیروهای دست راستی افزایش یافته است آنها گفتند که اصلا ما چیزی به اسم تروریسم راست افراطی در آلمان نداریم و آنها (یهودیها) را متهم به بزرگنمایی کرده بودند.
سال گذشته وقتی شورشهای دست راستی یکی پس از دیگری خیابانهای شهر شرقی آلمان یعنی چیمنیتز را در نوردید، هانس گئورگ ماسن، رئیس اطلاعات منطقه، اهمیت این خشونتها را چندان بالا توصیف نکرد و آشکارا در تضاد با آنگلا مرکل صحبت میکرد. از قضا او مجبور به استعفا شد. شواهدی وجود دارد که دست راستیها در بین نیروهای پلیس و ارتش این کشور نفوذ کردهاند. در فرانکفورت، یک افسر پلیس این هفته به دلیل اینکه به وکیل قربانیان پرونده «N.S.U» ایمیلی تهدیدآمیز فرستاده بود، دستگیر شد. در آن ایمیل وی تهدید کرده بود که دختر دوساله وکیل را سلاخی خواهد کرد. آرمین لاشت، یکی از سیاستمداران برجسته محافظهکاران میگوید: «از لحظه موجودیت آلمان، هیچگاه تا این اندازه جمهوری این کشور از سوی دستراستیها تحت فشار قرار نگرفته است.»
ارسال نظر