رقابت آمریکا و چین به اقتصاد محدود نمیشود
جنگ سیاسی اژدها و عقاب
اگرچه بسیاری تمایل دارند تا این لفاظیها را «فقط حرف» یا «عبارات توخالی» تلقی کنند، اما قالببندی پویاییهای «بینادولتی» میتواند چنان تاثیرات عمیقی داشته باشد که حتی آحاد شهروندان هر دو کشور و تمامیت قدرت سیاسی را در سطوح بالا تحتتاثیر قرار دهد. «النور آلبرت»، دانشجوی دکترای علوم سیاسی در دانشگاه جورج واشنگتن در مقالهای تحلیلی در ۱۹ ژوئیه برای پایگاه اینترنتی The Diplomat مینویسد: اوایل ماه جاری تعدادی از محققان سیاست خارجی و رهبران تجاری نامهای به دولت ترامپ نوشتند و سیاست فعلی آمریکا در قبال چین را تقبیح کرده و به تصویرسازی از چین بهعنوان «دشمن» هشدار دادند. برخی دیگر استدلال میکردند که هیچگونه سیاست «مشارکتی» هرگز بهطور کامل با چین به اجرا در نیامده است. برخی دیگر هم خاطر نشان کردند که رویکرد ترامپ – که سیاست همکاریجویانه پیشین را رها کرده است- به معنای ارسال یک سیگنال روشن به چین است که «وضع موجود» بینالمللی که به ظهور چین کمک کرد هم اکنون «شکسته» شده است. به عبارت دیگر، برخی دیگر از موضع ترامپ چنین برداشت میکنند که ایالاتمتحده به آرامی تن به جایگاه و نفوذ جسورانه چین نخواهد داد.مصادیق و نمونههای لفاظیهای خصمانه فراوان است. یک نمونه روشن همان استراتژی امنیت ملی سال ۲۰۱۸ است که فضای بینالمللی فعلی را صحنه «رقابت سیاسی بنیادین» میان جوامع سرکوبگر و جوامع آزاد نامیده بود. در اکتبر سالجاری، مایک پنس معاون رئیسجمهور آمریکا، در سخنانی انتقادی ابراز کرد: «پکن یک کمپین فراگیر و هماهنگ را برای تضعیف حمایت از رئیسجمهور، برنامههای ما و ایدهآلهای ارزشمند ملیمان دنبال میکند.» به تازگی هم «کیرون اسکینر»، مدیر برنامهریزی سیاسی وزارتخارجه آمریکا، هم گفت که نبرد چین و آمریکا «نبرد یک تمدن متفاوت با یک ایدئولوژی متفاوت است.» با این حال، این وخامت در روابط فقط محصول دولت ترامپ نیست؛ در عوض، استفاده از لفاظیهای تند و بیاعتمادی و سوءظن ابراز شده به چین تبدیل به یک رویکرد فراگیر در گفتمان سیاسی آمریکاییها شده است. اعضای کنگره آمریکا و نامزدهای دموکرات ریاستجمهوری هم به اتفاق رویکرد تندی نسبت به مواضع چین اتخاذ کردهاند.
«مایک گالاگر»، نماینده ویسکانسین، در ماه ژوئیه نوشت که برای پیروزی در رقابت قدرتهای بزرگ «ایالاتمتحده باید هنر گمشده جنگ ایدئولوژیک را از نو بیاموزد.» نهادهای دیگری که توصیههای سیاسی به قانونگذاران آمریکایی میدهند از جمله «کمیته اجرایی کنگره در مورد چین» (CECC) و «کمیسیون بازنگری اقتصادی و امنیتی ایالاتمتحده آمریکا» (USCC) رویکرد دقیقتر و البته سفت و سختتری در قبال چین اتخاذ کردهاند. گزارش سالانه CECC میگوید «اقتدارگرایی چین در داخل بهطور مستقیم آزادیهای ما و ارزشهای عمیق ما و منافع ملیمان را تهدید میسازد»؛ گزارش USCC هم میگوید: «در گفتار و رفتار، حزب کمونیست چین هرگونه تمایل برای آزادسازی سیاسی و اقتصادی را کنار گذاشته است.» چین هم به نوبه خود به زبانی گزنده روی آورده است. زمانی که پای مسائل حساس سیاسی مانند انسجام سرزمینی چین – بهطور خاص تایوان یا سیاستهای داخلی چین- به میان میآید این مساله بهطور خاص مطرح میشود. «چویی تیانکای»، سفیر چین در آمریکا، از توییتر و هر فضای دیگری استفاده میکند تا رسما به آمریکا در مورد تایوان هشدار دهد و بگوید چنین اقداماتی موجب مقابله به مثل تند و شدید چین خواهد شد. تردیدی نیست که این پیام برای مخاطبان زیادی گفته شده زیرا تایوان خود را برای انتخابات ۲۰۲۰ آماده میکند و آمریکا هم در همین مسیر حرکت میکند و همزمان دست به فروش تسلیحاتی به این جزیره میزند. «چویی» در توییت خود نوشته بود: «تایوان بخشی از چین است. هیچ تلاشی برای پاره پاره کردن چین موفقیت نخواهد یافت. آنها که با آتشبازی میکنند خودشان خواهند سوخت.» از سوی دیگر، «ژائو لی جیان»، یک مقام چینی دیگر در پاکستان، یک توفان توییتری دیگر داشت. او از سابقه حقوق بشری آمریکا بهشدت انتقاد کرد و بهطور اخص به مواردی در خاورمیانه، اسلامهراسی، نژادپرستی، مهاجرت، نابرابری در درآمد، خشونت مسلحانه در آمریکا، نابرابری جنسیتی و تجاوزات جنسی اشاره میکند. او و سوزان رایس به دلایلی یکدیگر را به نژادپرستی متهم کردند. با این حال، استفاده روزافزون از رسانههای اجتماعی انگلیسی زبان (نه آن رسانههایی که در چین با «دیوار آتشین» مسدود شدهاند) نشان میدهد که دیپلماتها و روزنامهنگاران چینی تمایل زیادی دارند تا صدای خود را به گوش دیگر جهانیان برسانند. چنین است که «گلوبال تایمز» مینویسد «رسانه و دیپلماتهای چینی فعالانه میخواهند واقعیات عریان را در مورد تعصبات غربی برای همگان روشن سازند.»
ارسال نظر