ادبیات راست افراطی در حال نفوذ به گفتمان احزاب اصلی فرانسه است
تقسیم شهروندان به متمدن و وحشی
«اوینشی- مهیوت» نوشتند: دیگرانی در دولت هستند که مخالف این کلمهاند و نخستوزیر «ژان کاستکس» هم میخواهد سرپوشی بر آن بگذارد. اما این قبل از آن نبود که استفاده از این کلمه موجب جدال سیاسی و بحثهای داغ شود- هم سیاسی و هم معنایی- و بر این مساله تاکید کند که ایدههای راست افراطی چقدر در جریانهای اصلی سیاسی در فرانسه خزیدهاند آن هم در زمانی که فرانسه در تلاش است به مقابله با شکافهای نژادی، قومی و مذهبی گسترده بپردازد. بحث و جدال بر سر این واژه- که از آغاز ورود دوباره (re-entry) پس از تعطیلات مرسوم آگوست مشتعل شده است- اکنون به نظر میرسد که میتواند زمینه را برای فصل سیاسی بعدی آماده کند، در حالی که احزاب سیاسی اصلی در فرانسه کمکم برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۲ آماده میشوند. برای مکرون- که رقیب اصلی او در حال حاضر رقیب وی در انتخابات گذشته است یعنی مارین لوپن، رهبر مجمع ملی که استفاده از کلمه وحشی را عمومی کرد– این یعنی دوری از «میانه» و حرکت به «راست» تا دشمن از جناحین به او ضربه نزند.
اگرچه مکرون سخت کوشیده از این کلمه استفاده نکند و از آن احتراز جوید اما برخی متخصصان میگویند تصادفی نیست که برخی از متحدان اصلی او شروع به صحبت در مورد «وحشی» کردهاند، درست زمانی که راست و راست افراطی در حال حاضر نهتنها از «جرم» میترسند بلکه در مورد آن جار و جنجال به پا کرده و آن را به موضوع «تم» اصلی انتخابات ریاستجمهوری بعدی تبدیل کردهاند. «کلوئه مورین»، کارشناس افکار عمومی در بنیاد «ژان ژورس»، یک گروه تحقیقاتی مستقر در پاریس، میگوید: «تردیدی نیست که مکرون بزرگترین تهدید در انتخابات ۲۰۲۲ را از جانب راستها میداند و بنابراین، این فضایی است که او باید آن را کوچک کرده و پر کند». هفته گذشته مجله Valeurs Actuelles که مجلهای متعلق به جناح راست افراطی است جلدی را منتشر کرد با سرتیتری که «وحشی» نوشته شده بود و زیر آن هم چنین آمده بود:«۶۰ روز در فرانسه بربرهای جدید». تصویر روی جلد گروهی از مردم را نشان میداد که عمدتا سیاهپوست بودند یا منشأ شمال آفریقایی داشتند که در حال تخریب خودرویی بودند که ظاهرا اقدامشان نوعی اقدام اعتراضی بود.
در همین شماره، این مجله یک قانونگذار سیاهپوست را به مثابه یک برده آفریقایی به تصویر کشیده بود. یک روایت افسانهای در مورد این قانونگذار سیاهپوست او را به قرن ۱۸ منتقل کرد جایی که او از سوی آفریقاییهای دیگر به بردگی گرفته شده، به یک تاجر عرب برده فروخته و در نهایت از سوی یک میسیونر فرانسوی آزاد شد که او را به سرزمین تمدن یعنی فرانسه آورد. این شماره مجله به ویژه از سوی مکرون محکوم شد و دادستانها تحقیق در مورد اتهام توهین نژادپرستانه را آغاز کردند. اما سال گذشته، در یک درخواست هماهنگ با خوانندگان مجله، مکرون با این مجله یک مصاحبه نادر و البته جامع کرد، آن هم طی پروازی طولانی از اقیانوس هند. در این مصاحبه، مکرون این مجله را «یک مجله بسیار خوب» توصیف کرد. همچون بسیاری از موارد در فرانسه، کلمه «وحشیگری» با تاریخ حل نشده استعماری پیوندهایی دارد. «پاسکال بلانچارد»، مورخ استعمار فرانسه و تاثیر پایدار آن بر جامعه فرانسه، میگوید، این کلمه نتیجه مستقیم استعمار و گذشته تجارت بردهدارانه است؛ تاریخی که فرانسویها هنوز با آن سازگار نشدهاند و ترجیح میدهند آن را نادیده بگیرند و سرسری از آن بگذرند. این مورخ میافزاید، بیش از هر قدرت استعماری دیگری، فرانسه استعمارگری را با توصیف آن به منزله «رسالتی تمدنساز» توجیه کرد. او میافزاید: «ایده هدایت وحشیان از تاریکی به روشنایی ایدهای بود که همه جا در گفتمان فرانسویها وجود داشت. ایده وحشی هنوز ریشههای عمیقی در جامعه فرانسه دارد». مجله The Spectator هم پیش از این در گزارشی نوشته بود که فرانسه «مجمعالجزایری از حاشیهها»ست که درحال غلبه بر متن هستند. این اقلیتها که عمدتا سیاهپوست بوده و تباری آفریقایی دارند بهدلیل فقر، بیکاری و تبعیض در حاشیهها سکنی دارند و به بمبی میمانند که هر لحظه ممکن است منفجر شود. (دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان « پاتوق فرانسوی برای سامیستیزی» مورخ ۷ مردادماه ۹۷ به تفصیل به این مساله پرداخته بود).
«ایمه سزار»، نویسنده ضد استعمار از مارتینیک، حتی سعی کرد کلمه «وحشیگری» (ensauvagement) را علیه اروپاییها در دهه ۵۰ بهکار ببرد. او در «گفتمانهایی در مورد استعمار» نوشت که اروپاییها از طریق خشونت عریان استعمارگری در آفریقا وجههای غیرانسانی از خود نشان دادند و اینکه خودشان به وحشی تبدیل شدند. «پاپ ندیای»، مورخی که کوشید مطالعات سیاهان را در فرانسه جا اندازد، میگفت: «سزار با گفتن اینکه نازیسم محصول توحش اروپاست پا را فراتر گذاشت». او افزود که نسلکشی ارتکابی از سوی آلمانها در مستعمره سابقشان در آفریقا در اوایل قرن ۲۰ یعنی در آنچه که اکنون نامیبیا نامیده میشود بهطور گستردهای پیش زمینه هولوکاست آنها بود. اما این وحشیگری با تهی شدن از معنای تاریخیاش میتواند تحتاللفظی به زبان فرانسه «وضعیت وحشی شدن» معنا دهد. بلانچارد میگوید: «این واژه از ابهام بهرهمند است و در وجدان جمعی فرانسه کارساز است و اجازه میدهد فرد استفادهکننده، از اینکه مستقیما نژادپرست نامیده شود احتراز کند». او میگوید، به همین دلیل است که این کلمه به تازگی در جریانهای اصلی سیاسی هم وارد شده است. آقای دارمانین، وزیر کشور، به روزنامه «لو فیگارو» در اواخر ژوئیه گفت:«لازم است که جلوی وحشیگری بخش مشخصی از جامعه فرانسه گرفته شود». او به برخی رویدادها اشاره داشت که در تمام تابستان برافروخته شده بود، از جمله نزاع مسلحانه با گروههای چچنی و خشونت طی مراسم روز باستیل. این حوادث ترس از جرائم اتفاقی (یا تصادفی) را بیشتر کرده است، اگرچه متخصصان و سیاستمداران از جمله کاستکس تصریح میکنند که نرخ جرم واقعی افزایش نیافته است. استفاده دارمانین از این کلمه بلافاصله موجب واکنش از سوی اعضای حزب خودش شد. «ساشا هولیه»، یکی از قانونگذاران، به وزیر در پارلمان گفت:«هیچ توحشی در فرانسه نیست. بلکه فقط شهروندان هستند». این وزیر از خود دفاع کرد و گفت که استفاده او از این کلمه ارتباطی با مهاجرت یا قومیت ندارد و افزود:«من مایلها با آن فاصله دارم». هولیه در مصاحبهای در هفته جاری گفت که مکرون و حزب او در سال ۲۰۱۷ با وعده آشتی با فرانسویها به قدرت رسیدند اما به گفته او، با استفاده از وحشیگری «ما موجب برقراری دوباره شکافها میشویم و خراشها و شکافهای جدیدی خلق میکنیم».