کیسینجر و کلاوزویتس
تهاجم روسیه با واکنش منفی در عرصه بینالمللی مواجه شد و از سوی دیگر مقاومت نیروهای اوکراین با حمایت لجستیکی و تسلیحاتی قدرتهای اروپایی و آمریکا این جنگ را از جنگ بین دو کشور به جنگ قدرتهای اروپایی و آمریکا با روسیه مبدل کرد. واقعیتهای موجود بیانگر آن است که جنگ سرد جدیدی بین آمریکا و روسیه به وجود آمده است. در جنگ سرد ۲۰۲۲ نشانههایی از ستیزش منطقهای با الگوی رقابتی مشاهده میشود. روسیه تلاش دارد تا موقعیت خود را بهعنوان بازیگر منطقهای تثبیت کند؛ درحالیکه ایالاتمتحده و اروپا بر این اعتقادند که افزایش قدرت روسیه در حوزه «قلب زمین» چالشهای جدید ژئوپلیتیک را به وجود میآورد. هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق ۹۸ ساله در تازهترین اظهارنظر خود در مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس پیرامون جنگ اوکراین گفت: باید قبل از بروز تنشهای دامنهدار که دیگر نمیتوان به آسانی بر آنها غلبه کرد، مذاکره را آغاز کند. وی افزود: در حالت ایدهآل خط جداکننده باید بازگشت به وضعیت قبلی (قبل ۲۴ فوریه) باشد. وی گفت ادامه جنگ فراتر از آن نقطه به معنای آزادی و رهایی اوکراین نبوده، بلکه جنگی جدید علیه روسیه محسوب میشود.
کیسینجر همچنین تاکید کرد غرب نباید در «حال و هوای لحظهها» غرق شود و نباید موقعیت تاریخی روسیه در اروپا را فراموش کند. به گفته وی روسیه برای ۴ قرن بخش اساسی اروپا بود و رهبران نباید از روابط درازمدت غافل شوند و روسیه را به دامن چین سوق دهند. کیسینجر افزود امیدوار است اوکراینیها قهرمانی در جنگ را با خرد ترکیب کنند. پیش از این نیز همزمان با آغاز تهاجم روسیه به اوکراین مقاله هنری کیسینجر در روزنامه واشنگتنپست در سال۲۰۱۴ دوباره مورد توجه کارشناسان و رسانهها قرار گرفت توصیههای و راهکارهای پیشنهادی کیسینجر در سال۲۰۱۴ میتوانست از به وجود آمدن بحران فعلی جلوگیری کند. سخنان اخیر کیسینجر را باید در ادامه سنت رئالیستی روابط بینالملل دانست که از سال ۱۶۴۸ به بعد محور اصلی سیاستگذاری راهبردی بین بازیگران برای حداکثرسازی منافع ملی بوده است. اما برای به اصطلاح رمزگشایی و تبیین صحبتهای کیسینجر باید صحبتهای کارل فون کلاوزِویتس (۱۸۳۱-۱۷۸۰) از استراتژیستهای برجسته تاریخ رجوع کرد.
کلاوزویتس جنگها را به دو دسته تام و محدود تقسیم میکند که «جنگ تام»با هدف پایان بخشیدن به استقلال سیاسی دشمن و «جنگ محدود» برای تعیین شرایط صلح مطلوب صورت میگیرد. جمله معروف کلاوزویتس که جنگ را ادامه سیاست به شیوه دیگر میدانست، ناظر به وضعیت جنگ روسیه و اوکراین است، تهاجم روسیه با هدف تغییر رویکرد در سیاست خارجی اوکراین در نگاه به غرب صورت گرفت (جنگ محدود) اما با واکنش وسیع کشورهای اروپای غربی، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپای شرقی جدا شده از سلطه شوروی سابق مواجه شد.
بنابراین میشود جنگ فعلی را ادامه سیاست گسترش ناتو به شرق دانست که نتیجه آن هم به موازنه و توازن قدرت در عرصه سیاست بینالملل بستگی دارد و هم تاثیر میگذارد. هر چند در صحنه نبرد اوکراین در مقابل تهاجم روسیه در وضعیت دفاعی قرار دارد اما از نظر کلاوزویتس دفاع شیوه جنگی قویتری از حمله است. حفظ و حراست اراضی متصرفی آسانتر از تصرف آن است. نیروی ضعیفتر، مگر از سر استیصال، به نیروی قویتر حمله نمیکند، بلکه در وضعیت دفاعی میماند و با حداکثر استفاده از موقعیت دفاعی به ترمیم ضعف خود میپردازد. مقصود کیسینجر از اینکه «اوکراینیها قهرمانی در جنگ را با خرد ترکیب کنند.» از نظر کلاوزویتس یعنی جنگ به علت وضعیت سیاسی رخ میدهد و بنابراین جنگ یک عمل سیاسی است؛ سیاست «عقل راهگشا» و جنگ فقط وسیله است. برای متخصص استراتژی درگیریهای پیروزمندانه وسیلهای است برای دستیابی به صلح یا وضعیت مطلوب در روابط دو کشور، کیسینجر خواسته به اوکراین هشدار بدهد بدون در نظر گرفتن کمک و پشتیبانی کشورهای اروپایی و آمریکا، واقعبینانه محدودیتهای قدرت نظامی و اقتصادی خود را در نظر گرفته و با توجه به جایگاه و وزن سیاسی این کشور در ساختار نظام بینالملل جنگ فعلی را که بر اساس آموزههای کلاوزویتس یک جنگ محدود است، مبدل به جنگ تام که منجر به از دست رفتن استقلال سیاسی اوکراین میشود، نکند.