نگاه دیگران-بخش دویست و شصت و پنجم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
به همین ترتیب، او معتقد بود که هرچه قویتر شود، توانایی بیشتری در واگذاری قلمرو برای روانسازی روند صلح و در نتیجه کمک به مشروعیت بخشیدن به نظم خواهد داشت. البته عکس این موضوع نیز صادق است: هرچه اسرائیل قویتر شود، توانایی بیشتری در مقاومت در برابر فشار ایالاتمتحده برای تسلیم قلمرو خواهد داشت. اما به نظر نمیرسد این بخشی از استدلال کیسینجر باشد.ابتدا تعهدات نظامی مطرح شد. در سال ۱۹۷۳، قبل از جنگ یوم کیپور، اسرائیل سالانه کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار کمک نظامی و اقتصادی از ایالاتمتحده دریافت میکرد. برای کمک به پرداخت هزینههای جنگ، نیکسون یک تخصیص تکمیلی یکباره به مبلغ ۳٫۳ میلیارد دلار کمک بلاعوض و وام را تصویب کرده بود که ۲٫۸ میلیارد دلار آن برای کمک نظامی بود.
طبق قضاوت جامعه اطلاعاتی ایالاتمتحده، آن کمک نظامی به ارتش اسرائیل این توانایی را داده بود که در یک جنگ چهار هفتهای با همان شدت جنگ یوم کیپور بجنگد و ظرف دو هفته تواناییهای تهاجمی مصر و سوریه را نابود کند. اکنون رابین به دنبال تعهد ایالاتمتحده برای تامین مالی یک اقدام نظامی ۱۰ ساله بود که تعداد نیروهای رزمی اسرائیل را دو برابر میکرد، پیشرفتهترین سیستمهای تسلیحاتی موجود را در اختیار اسرائیل قرار میداد و نسبت به بازدارندگی موثر در برابر حملات هوایی یا موشکی به مراکز جمعیتی اسرائیل اطمینان میداد.در سپتامبر ۱۹۷۴، فورد موافقت کرده بود که فوریترین نیازهای موجود در فهرست رابین را به وی ارائه دهد. کیسینجر بر اساس یک تخمین دقیق اطلاعاتی میدانست که کل فهرست مورد نیاز تسلیحات رابین در مرحله دوم، همانطور که در «متمون بی» بهتفصیل آمده است، میتواند با کمک نظامی اضافی ۱٫۷ میلیارد دلاری محقق شود. قبل از این مذاکرات، کیسینجر قبلا موافقت فورد را تا سطح کلی ۲٫۱میلیارد دلار، از جمله کمک اقتصادی، تضمین کرده بود.
بر اساس برآوردهای اطلاعاتی، این امر ذخایر ارزی کافی و حمایت از تراز پرداختها را فراهم میکند تا اسرائیل بتواند به برنامه واردات نظامی عظیم خود و بیشتر واردات غیرنظامی خود ادامه دهد، «تجملی که ایالاتمتحده از آن برخوردار نیست». بنابراین، کیسینجر در تلاش برای کمک ۲٫۱میلیارد دلاری بود، اما رابین با اکراه آن را پذیرفت.کیسینجر این را برای فورد به عنوان گامی استوار ستود، اما این در واقع هدیهای بزرگ به اسرائیل بود؛ هدیهای که پیامدهای طولانیمدتی داشت. همانطور که جامعه اطلاعاتی هشدار داد، این نخستین مورد از فهرست دهگانه سالانه مورد انتظار بود. پاسخ فورد زمینه را برای سطوح کمکهای آینده اسرائیل فراهم میکند. فراتر از سطوح کمک نظامی، رابین همچنین به دنبال دسترسی به پیچیدهترین سیستمهای تسلیحاتی بود که ایالاتمتحده در آن زمان درحالتوسعهاش بود. این سیستمها شامل اف۱۶، موشکهای لنس، دستگاههای مادونقرمز پیشرو و موشکهای پرشینگ بود. پرشینگ بهویژه حساس بود، زیرا یک موشک بالستیکِ سوختِ جامد بود که به عنوان تسلیحات در سطح هستهای عمل میکرد.
توسعه آن تنها در سال ۱۹۷۴ تکمیل شده بود. ازآنجاکه در آن زمان تصور میشد اسرائیل زرادخانه هستهای خود را تولید کرده است، پرشینگ میتوانست به عنوان یک ابزار بسیار موثر استفاده شود. «اوزی عیلام»، رئیس اداره تحقیق و توسعه ارتش اسرائیل در آن زمان، خاطرنشان کرد، با وجود انکار مخالفان اسرائیل، درخواست برای به دست آوردن پرشینگها، «تا آنجا که به ما مربوط میشود، کاملا استراتژیک بود». حتی با داشتن یک کلاهک معمولی، قابلیتهای هدفیابی دقیق و بُرد ۴۵۰ مایلی آن به ارتش اسرائیل امکان حمله به قاهره از اسرائیل و سد اسوان از سینا را میدهد.در نامه محرمانهای از فورد به رابین که همراه با توافق اسرائیل و مصر بود، رئیسجمهور ایالاتمتحده را متعهد به انجام یک مطالعه مشترکِ زودهنگام در مورد فناوری پیشرفته و موارد پیچیدهای که رابین درخواست کرده بود «با هدف دادن پاسخ مثبت» کرد. این تعهد بهطور خاص در مورد موشک پرشینگ، البته با کلاهک معمولی، قابلیت کاربرد داشت.
به پیوست C مراجعه کنید. بهمنظور جبران کردن برای اسرائیل به خاطر واگذاری میدانهای نفتی ابورودیس، درصورتیکه اسرائیل نتواند نیازهای خود را بهتنهایی برآورده کند، ایالاتمتحده نیازهای انرژی اسرائیل را تامین خواهد کرد و به دنبال بودجه پنج ساله از کنگره برای پوشش هزینههای خرید نفت و ذخیرهسازی ذخایر یکساله در اسرائیل خواهد بود. رابین در اوایل نگرانی خود را از اینکه پس از تکمیل این توافقنامه، درخواستهای آمریکا برای خروج بیشتر از سینا، کرانه باختری و جولان به اسرائیل ارائه خواهد شد، ابراز کرد. اگرچه این منطقِ دیپلماسی گامبهگام کیسینجر بود، اما رابین اکنون کیسینجر را متقاعد کرد که در «تفاهمنامه» (MOA) موافقت کند که مذاکره بعدی با مصر باید برای توافق نهایی صلح باشد. اینکه چرا کیسینجر با این کار موافقت کرد درحالیکه قبلا به رابین گفته بود که گام بعدی پیگیری یک توافق عدم خصومت با مصر است، همچنان یک راز باقیمانده است.
به همین ترتیب، «طبق شرایط سیاسی موجود»، این تفاهمنامه ایده توافق موقت با اردن را رد کرد. کیسینجر ناراحتی خود را از این تعهد اعلام کرد، اگرچه هیچ چشماندازی برای چنین معاملهای نمیدید. رابین گفت که به دلایل داخلی به این اطمینان نیاز دارد؛ مخالفت با واگذاری اراضی کرانه باختری در چارچوب خروج از سینا قویتر شده بود. کیسینجر در زمانی که گزینه اردنی مورد بررسی جدی قرار گرفته بود گفته بود: ما شما را تحتفشار قرار نمیدهیم. تفاهمنامه در مورد آنچه در جبهه سوریه اتفاق میافتد ساکت بود. به دلیل نگرانی برای به حداقل رساندن هرگونه واکنش نامطلوب به توافق از سوی دمشق، کیسینجر به اسد و سادات قول داده بود که در مرحله بعدی به دنبال توافق دیگری بین اسرائیل - سوریه خواهد بود. این وعده در نامه فورد به سادات بیان شد که با توافق اسرائیل - مصر نیز همراه بود. رابین مایل بود با این نیرنگ بازی کند تا زمانی که کیسینجر درک کند که اسرائیل میتواند حرکت بسیار محدودی در جولان انجام دهد و تحت هیچ شرایطی انتظار نمیرود از آنجا پایین بیاید.
تفاهم اخیر یک هدف دیرینه اسرائیل بود که با درخواست مکرر مایر از کیسینجر در چارچوب توافقنامه جدایی جولان آغاز شد. کیسینجر موفق شده بود این درخواست را رد کند، درست همانطور که در برابر درخواست اسد برای تعهد آمریکا به خروج کامل اسرائیل از جولان مقاومت کرده بود. بااینحال، نیکسون در سفرش به دمشق در ژوئن ۱۹۷۴ به اسد اطمینان شفاهی مبنی بر حمایت ایالاتمتحده برای خروج کامل از جولان داده بود. در سپتامبر ۱۹۷۴ هم فورد به رابین تعهد شفاهی داده بود که اسرائیل میتواند در آنجا بماند. اکنون کیسینجر تا حدی با درخواست رابین برای تضمین کتبی موافقت کرد. رئیسجمهور در نامه محرمانهای که تعهدات نظامی حساس را نیز شرح میداد، همانطور که کیسینجر بارها اعلام کرده بود، خاطرنشان کرد که ایالاتمتحده موضع نهایی در مورد مرزها را ایجاد نکرده است. فورد به رابین نوشت: «اگر این کار انجام گیرد، به موضع اسرائیل اهمیت زیادی خواهد داد که هرگونه توافق صلح با سوریه باید بر اساس باقی ماندن اسرائیل در بلندیهای جولان باشد».