e9ddf40_b84bcdffa60b49528538ea4d copy

برای بیش از یک دهه، غرب دوباره در برابر شرق در آنچه به‌‌‌طور گسترده‌‌‌ای «جنگ سرد جدید» نامیده می‌شود، صف‌‌‌آرایی کرده است. اما با بازگشت ترامپ به قدرت، آمریکا این تصور را ایجاد کرده که می‌تواند این صف‌‌‌آرایی را تغییر دهد. حتی درحالی‌که مذاکره‌‌‌کنندگان آمریکایی و روسی سه سال پس از تهاجم تمام‌‌‌عیار مسکو به اوکراین، روز سه‌‌‌شنبه‌‌‌‌(30‌‌‌بهمن) برای نخستین‌بار با یکدیگر دیدار کردند. ترامپ نشان داده که حاضر است متحدان آمریکا را کنار بگذارد تا با ولادیمیر پوتین مذاکره کند و اشتراکاتی بیابد.

«پیتر بیکر» در گزارش 18 فوریه در نیویورک‌‌‌تایمز نوشت، تا جایی که به ترامپ مربوط می‌شود، روسیه مسوول جنگی نیست که همسایه‌‌‌اش را ویران کرده است. در عوض، ترامپ می‌گوید که اوکراین مقصر حمله روسیه به آن کشور است. گوش دادن به صحبت‌های ترامپ با خبرنگاران در روز سه‌‌‌شنبه درباره این درگیری سه ساله، شنیدن نسخه‌‌‌ای از واقعیت بود که در اوکراین قابل تشخیص نبود و مطمئنا هرگز از هیچ رئیس‌‌‌جمهور آمریکایی دیگری هم شنیده نمی‌شد.

به گفته ترامپ، رهبران اوکراینی در جنگ به‌دلیل عدم موافقت با تسلیم قلمرو مقصر بودند. بنابراین به گفته رئیس‌‌‌جمهور آمریکا، آنها سزاوار یک صندلی بر سر میز مذاکرات صلحی که او به تازگی با پوتین آغاز کرده نیستند. ترامپ با اشاره به رهبران اوکراینی که در واقع آغازکننده جنگ نبودند، گفت: «شما هرگز نباید آن را شروع می‌‌‌کردید. باید می‌توانستید معامله‌‌‌ای انجام دهید.» او که در ملک خود در «مار-آ-لاگو»ی فلوریدا صحبت می‌‌‌کرد، چنین ادامه داد: «شما اکنون رهبری دارید که اجازه داده جنگی ادامه یابد که هرگز نباید اتفاق می‌‌‌افتاد.» در مقابل، ترامپ حتی یک کلمه تقبیح یا سرزنش علیه پوتین یا روسیه به زبان نیاورد؛ روسیه و پوتینی که برای نخستین‌بار در سال2014 به اوکراین حمله کرد، در تمام چهار سال دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ یک جنگ کم شدت علیه اوکراین به راه انداخت و سپس در سال2022 با هدف تسخیر کل کشور دست به حمله‌‌‌ای تمام‌عیار علیه آن کشور زد.

ترامپ در میانه اجرای یکی از خیره‌کننده‌‌‌ترین محورهای سیاست خارجی آمریکا در طول نسل‌‌‌هاست؛ چرخشی 180درجه‌‌‌ای که دوستان و دشمنان را وادار می‌‌‌کند تا سیاست‌های خود را به شیوه‌هایی بنیادین از نو تنظیم کنند. از زمان پایان جنگ جهانی دوم، صفی دراز از روسای جمهور آمریکا ابتدا اتحاد جماهیر شوروی و سپس، پس از یک دوره کوتاه، جانشینش روسیه را به عنوان «نیرویی که – حداقل - باید مراقبش بود» می‌‌‌نگریستند. ترامپ به هر شکلی به روسیه به‌عنوان یک همکار در سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های مشترک آینده می‌‌‌نگرد. او روشن کرد که ایالات‌متحده منزوی کردن پوتین را به‌دلیل تجاوز بی‌‌‌دلیل او به همسایه ضعیف‌ترش و کشتار صدها هزار نفر به پایان رسانده است. ترامپ که همیشه علاقه‌‌‌ای عجیب به پوتین داشته است، می‌خواهد روسیه را دوباره در «باشگاه بین‌المللی قدرت‌ها» بپذیرد و آن را به یکی از بهترین دوستان آمریکا تبدیل کند.

«کوری شاک»، مدیر مطالعات سیاست خارجی و دفاعی در موسسه امریکن اینترپرایز و دستیار امنیت ملی جورج بوش گفت: «این یک چرخش شرم‌آور 80ساله در سیاست خارجی آمریکاست.» او ادامه داد: «در طول جنگ سرد، ایالات‌متحده از مشروعیت بخشیدن به تسخیر کشورهای بالتیک توسط شوروی سر باز زد و به مردمی که برای آزادی خود می‌‌‌جنگیدند انگیزه می‌‌‌داد. اکنون ما تهاجم را برای ایجاد حوزه‌های نفوذ مشروعیت می‌‌‌بخشیم. هر رئیس‌‌‌جمهور آمریکا در 80 سال گذشته با مواضع ترامپ مخالفت خواهد کرد.» در حلقه ترامپ این باور وجود دارد که چنین چرخشی اصلاحی ضروری برای سال‌ها سیاست نادرست است. او و متحدانش هزینه دفاع از اروپا را با توجه به نیازهای دیگر بسیار زیاد می‌‌‌دانند. در این دیدگاه، رسیدن به نوعی توافق با مسکو، به ایالات‌متحده این امکان را می‌دهد که نیروهای بیشتری را به خانه بازگرداند یا منابع امنیت ملی را به سمت چین سوق دهد، چنان‌که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا ماه گذشته چین را «بزرگ‌ترین تهدید» اعلام کرد.

معکوس شدن رویکرد ایالات‌متحده قطعا در هفته گذشته اعلام شد. تنها چند روز پس از آنکه معاون رئیس‌‌‌جمهور «جی‌دی ونس» از متحدان اروپایی انتقاد کرد و گفت که «تهدید از داخل» نگران‌کننده‌‌‌تر از روسیه است، روبیو با سرگئی لاوروف، همتای روس خود دیدار و در مورد «فرصت‌‌‌های باورنکردنی که برای شراکت با روس‌‌‌ها وجود دارد» صحبت کرد، البته در صورتی که آنها بتوانند از جنگ اوکراین خلاص شوند. هیچ یک از رهبران اوکراینی در نشستی که در ریاض برگزار شد، حضور نداشتند؛ حتی اروپایی‌‌‌ها هم نبودند، اگرچه روبیو پس از آن با چندین وزیر خارجه اروپایی تماس گرفت تا آنها را در جریان بگذارد. در عوض، در ظاهر، این «جلسه دو قدرت بزرگ بود» که حوزه‌های نفوذ را بین خود تقسیم می‌‌‌کردند؛ کنگره امروزی وین یا کنفرانس یالتا.

ترامپ مدت‌هاست پوتین را یک همفکر، یک بازیگر قوی و «بسیار باهوش» می‌‌‌دانست که تلاشش برای «خواباندن باد قلدری اوکراین برای گرفتن امتیازات سرزمینی» چیزی جز «نبوغ» نبود. پوتین از نظر او فردی شایسته تحسین و احترام است، برخلاف رهبران و متحدان سنتی ایالات‌متحده مانند آلمان، کانادا یا فرانسه که ترامپ نسبت به آنها به دیده تحقیر می‌‌‌نگرد. در واقع، ترامپ ماه اول دوره دوم ریاست‌جمهوری خود را صرف سخت گرفتن برای متحدان کرده است؛ نه تنها آنها را از مذاکرات اوکراین کنار گذاشته، بلکه آنها را تهدید به اعمال تعرفه کرده و از آنها خواسته است که هزینه‌های نظامی خود را افزایش دهند و ادعاهایی را بر برخی از سرزمین‌‌‌هایشان مطرح کرده است. ایلان ماسک، حامی میلیاردر او نیز علنا از حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» ((AfD حمایت کرده است.

«ایان برمر»، رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره بین‌المللی گفت: «در حال حاضر، اروپایی‌‌‌ها این را به‌عنوان عادی‌‌‌سازی روابط با روسیه از سوی ترامپ می‌‌‌دانند و در عین حال با متحدانش، یعنی اروپایی‌‌‌ها را غیرقابل اعتماد می‌‌‌داند. حمایت از AfD که رهبران آلمان آن را یک حزب نئونازی می‌‌‌دانند، ترامپ را همچون دشمن بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا جلوه‌‌‌گر می‌‌‌سازد. این یک تغییر فوق‌العاده است.» ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی وعده داد که می‌تواند جنگ اوکراین را در 24 ساعت پایان دهد، کاری که نتوانست انجام دهد و در واقع گفت که حتی قبل از مراسم تحلیف خود صلح را برای اوکراین به ارمغان خواهد آورد که در این کار نیز موفقیتی نیافت. پس از یک تماس تلفنی تقریبا 90 دقیقه‌‌‌ای با پوتین در هفته گذشته، ترامپ به روبیو و دو مشاور دیگر - مایک والتز و استیو ویتکاف- ماموریت داد تا مذاکرات را دنبال کنند.

امتیازاتی که ترامپ و تیمش ارائه کردند همچون فهرست آرزوهای کرملین به نظر می‌‌‌رسد: روسیه می‌تواند تمام اراضی اوکراین را که به‌‌‌طور غیرقانونی با زور تصرف کرده است، حفظ کند؛ ایالات‌متحده به اوکراین ضمانت‌‌‌های امنیتی ارائه نخواهد کرد، چه رسد به اینکه اجازه ورود به ناتو را بدهد؛ تحریم‌های روسیه برداشته خواهد شد؛ ترامپ حتی پس از اخراج روسیه از گروه 7 به دلیل تهاجم به اوکراین در سال 2014، پیشنهاد کرد که مجددا این کشور در گروه 7 پذیرفته شود. پوتین برای یک معامله باید از چه چیزی چشم‌پوشی کند؟ او باید از کشتن اوکراینی‌‌‌ها دست بردارد در حالی که پیروزی را به یدک می‌‌‌کشد. 

ترامپ امتیازات دیگری را که بر آن پافشاری می‌‌‌کرد برجسته نکرده است. او همچنین نگفته که چگونه می‌توان به پوتین برای حفظ توافق اعتماد کرد، با توجه به اینکه او پیمان 1994 را که حاکمیت اوکراین را تضمین می‌‌‌کرد و دو قرارداد آتش‌بس که در مینسک‌(بلاروس) در سال‌های 2014 و 2015 مذاکره شد، نقض کرد. «ایان باند»، معاون مرکز اصلاحات اروپایی در لندن می‌گوید: «بعضی از شرم‌‌‌آورترین اظهارنظرهای یک رئیس‌‌‌جمهور در طول زندگی‌‌‌ام. ترامپ در کنار متجاوز قرار می‌گیرد و قربانی را مقصر می‌‌‌داند. در کرملین حتما از خوشحالی بالا و پایین می‌‌‌پرند.»