دونالد ترامپ وعده داده است که سیاره سرخ را جزو خاک ایالات متحده کند؛
«مریخ» ایالت پنجاهویکم آمریکا؟

رویای انسانها از دیرباز حضور در سیارههای دیگر بوده است؛ سیارهای که بتواند انسانها را در خود جای دهد و مشکل کمبود آب و غذای روی زمین را حل کند. بر کسی پوشیده نیست که مریخ یک هدف خوب برای اینگونه تحقیقات است و زمینیها تلاش زیادی برای شناخت از این سیاره دارند. ایلان ماسک نیز چند سالی است که روی این سیاره تمرکز کرده است.
چندی پیش هم او گفت که قصد دارد مریخ را بخشی از خاک آمریکا کند. بر کسی پوشیده نیست که ماسک اهداف جاهطلبانه زیادی دارد و یکی از آنها برقراری ایستگاه دائمی در سیاره سرخ است. ادعای ماسک، این سوال را مطرح کرد که آیا کشورها میتوانند اراضی فراسیارهای بهدست آوردند؟ در حال حاضر چندین کشور تحقیقات خود را روی مریخ، یا آنگونه که انگلیسیزبانها «مارس» میگویند، متمرکز کردهاند؛ از جمله امارات که آنها نیز تلاشهایی را برای ساخت ایستگاه در مریخ آغاز کردهاند. ترامپ اگر روی زمین به کانادا و گرینلند چشم دارد، در فضا نیز به مریخ چشم دوخته است.
کسی که میتواند او را در این زمینه یاری کند، ایلان ماسک است. روزنامه بریتانیایی دیلیمیل مینویسد: از وعده خرید گرینلند گرفته تا تهدیدش به «پس گرفتن» کانال پاناما؛ به نظر میرسد دونالد ترامپ در نظر دارد که قلمرو ایالات متحده را در سراسر جهان گسترش دهد. اما ترامپ در جریان سخنرانی تحلیف خود همچنین قول داد که پرچم آمریکا را در سمت و سویی جدید و جسورانه حمل کند. ترامپ مدعی شد که «سرنوشت آشکار» آمریکا این است که «ستارهها و خطوط راهراه (پرچم آمریکا) را در سیاره مریخ بکارد.» بنابراین سوال این است: «آیا مریخ واقعا میتواند تبدیل به پنجاهویکمین ایالت آمریکا شود؟» متاسفانه برای ترامپ، قوانین بینالمللی کاملا در این مورد روشن است. با توجه به اساسیترین قوانین حاکم بر نحوه عملکرد کشورها در فضا، تلاش برای تصرف مریخ بهعنوان قلمرو ایالات متحده غیرقانونی است. به همین ترتیب، همین قوانین میگوید که هرگونه قرارداد برای خرید قطعه زمین در ماه یا مریخ چیزی بیش از کلاهبرداری نیست.
با این حال، این به آن معنا نیست که رویای ترامپ برای مستعمره آمریکا در سیاره سرخ قبل از شروع به پایان رسیده است. بهویژه اینکه ترامپ کمترین اهمیت را به قوانین بینالملل میدهد. ترامپ در اولین سخنرانی خود بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده از آمریکا خواست تا به یک «ملت در حال رشد» تبدیل شوند. از نظر او این به معنای تبدیل شدن به کشوری است که «ثروت ما را افزایش میدهد، قلمرو خود را گسترش میدهد، شهرهایمان را میسازد، انتظارات ما را بالا میبرد و پرچم ما را در افقهای جدید و زیبا بالا میبرد.» ترامپ سپس افزود: «و ما سرنوشت آشکار خود را در ستارگان دنبال خواهیم کرد و فضانوردان آمریکایی را برای کاشت ستارهها و راهراهها در سیاره مریخ به فضا پرتاب خواهیم کرد.» با توجه به اتحاد اخیر ترامپ با ایلان ماسک، میلیاردر شیفته مریخ و بنیانگذار اسپیسایکس، بسیاری این را به این معنا میدانند که آمریکا سعی خواهد کرد بخشهایی از سیاره سرخ را بهعنوان قلمرو ایالات متحده ادعا کند.
با این حال، ادعای ارضی بر سیاره دیگر به این سادگی نیست که اولین نفری باشید که پرچم را نصب کردید. دکتر جیل استوارت، کارشناس قانون اکتشافات فضایی از LSE، به دیلیمیل گفت: «ماه در حال حاضر چندین پرچم مختلف روی خود دارد: ۶پرچم تنها از ایالات متحده، اما همچنین پرچمهای کشورهای دیگر مانند ژاپن، چین و اتحادیه اروپا هم روی آن قرار گرفته است.» او ادامه میدهد: «این به معنای مالکیت نیست، بلکه بیشتر نمادی از موفقیت است - به پرچمهایی فکر کنید که به بالای قله اورست برده شدهاند.» برای ادعای ارضی نسبت به منطقهای روی زمین، کشورها باید حضور فیزیکی ثابت، توانایی کنترل قلمرو و ظرفیت وضع قوانینی که درباره قلمرو و مردم ساکن در آنجا اعمال میشود، داشته باشند.
ایلان ماسک بارها پیشنهاد کرده است که انسانها ممکن است در اوایل سال۲۰۲۸ یک مستعمره در مریخ ایجاد کنند که حضور فیزیکی ثابتی را تشکیل میدهد. اگر آن مستعمرهنشینان تحت کنترل قوانین ایالات متحده باشند، به نظر میرسد که آمریکا میتواند معیارهای لازم را برای شروع ادعای بخشهایی از کره زمین بهعنوان «اراضی متعلق به خود» برآورده کند.
مارس میتواند بخشی از آمریکا باشد؟
حتی اگر ترامپ بتواند یک مستعمره فعال در مریخ راهاندازی کند، ایالات متحده بیش از آنچه اکنون دارد حق ادعای قلمرو مریخ را نخواهد داشت. به این دلیل که فضا و زمین توسط مجموعه قوانین کاملا متفاوتی اداره میشوند. در سال۱۹۶۷، گروهی از کشورهای فضانورد از جمله ایالات متحده و روسیه در تلاش برای فرونشاندن تنش پیرامون اکتشافات فضایی، پیمان فضایی را امضا کردند. این معاهده علاوه بر ممنوعیت استفاده از تسلیحات هستهای در فضا و الزام فضانوردان به کمک به سایر کشورها، قوانینی را برای مالکیت در فضا نیز وضع کرد. بهویژه در ماده۲ این معاهده آمده است: «فضای ماورای جو، از جمله ماه و سایر اجرام آسمانی، با ادعای حاکمیت، از طریق استفاده یا اشغال یا به هر وسیله دیگری، مشمول تصرف ملی نمیشوند.» با وجود اظهارات ترامپ درباره گسترش قلمرو ایالات متحده، تفسیر از این معاهده به سود آمریکا قابل قبول نیست. سعید مستشار، استاد حقوق دانشگاه لندن و مدیر موسسه سیاست فضایی لندن به دیلیمیل گفت: «همه کشورها توافق دارند که حداقل هرگونه ادعای سرزمینی یا گسترش صلاحیت اجرام آسمانی از جمله مریخ جزو حریمهای ممنوعه است.» این کارشناس در ادامه میگوید: «بنابراین هرگونه ادعای ارضی ایالات متحده درباره مریخ بر اساس قوانین بینالمللی غیرقانونی است و توسط سایر کشورها بهرسمیت شناخته نخواهد شد.»
این اصل برای کل ساختار حقوق بینالملل برای فضا آنقدر ضروری است که به چالش کشیدن آن میتواند عواقب ناگواری داشته باشد. دکتر فابیو ترونچتی، دانشیار حقوق دانشگاه نورثاومبریا به دیلیمیل گفت: «این یک اصل اساسی است که برای همه کشورهای بزرگ فضاپیما اعمال میشود.» وی افزود: «برای ادعای ارضی بر مریخ، آن کشور باید قوانین بینالمللی را زیر پا بگذارد. این در نهایت به این معنی است که کشورها از این معاهده خارج خواهند شد که فروپاشی کل سیستم خواهد بود.» بنابراین، تا زمانی که ترامپ قصد دارد به قوانین بینالمللی احترام بگذارد و از تخریب اصل حاکم بر همکاری در فضا اجتناب کند، مریخ بخشی از ایالات متحده نخواهد شد.
آیا اسپیس ایکس میتواند ادعای ارضی داشته باشد؟
البته، دیگر فقط کشورها نیستند که راه خود را به فضا باز میکنند. اکنون، شرکتهای خصوصی مانند «اسپیسایکس» و «بلو اوریجین» از بزرگترین بازیگران اکتشافات فضایی هستند. بلو اوریجین همین چند روز پیش برای ۱۰دقیقه یک سفر فضایی کاملا زنانه ترتیب دارد که کیتی پری، خواننده و سلبریتی معروف آمریکایی نیز جزو مسافران آن بود. برای همین فضا دیگر از اختیار کشورها خارج شده است و شرکتهای خصوصی هم میتوانند فضانوردی کنند. اگر یک شرکت معدنی را روی زمین تصور کنید، نیازی نیست که برای استخراج مواد معدنی و جلوگیری از ورود دیگران گوشزد کند که منطقهای که از آن بهرهبرداری میکند، قلمرو ملی است.
به همین ترتیب، برخی از مردم بر این باورند که یک شرکت خصوصی ممکن است بتواند به همین روش در مریخ فعالیت کند. زمانی که معاهده فضای بیرونی نوشته شد، این ایده که یک شرکت خصوصی بتواند به فضا برود تقریبا ناشناخته بود. اصطلاحا گفته میشود که قانون در این زمینه «سکوت» کرده است. از سویی، قوانین معاهده درباره بهرهبرداری از منابع فضا فقط بهطور خاص به دولتها اشاره دارد. این باعث شده است که برخی افراد به این نتیجه برسند که در قانون شکافی وجود دارد که به شهروندان و شرکتهای خصوصی اجازه میدهد تا بخشهایی از فضا را متعلق به خود بدانند.
در سال۱۹۸۰ یک بطنشناس و فروشنده خودرو به نام دنیس هوپ نامهای به سازمان ملل ارسال و ادعا کرد که ماه و سیارات منظومه شمسی متعلق به او هستند. از آن زمان، اعتقاد بر این است که هوپ حدود ۱۰میلیون دلار (۶ میلیون پوند) از حراج قطعات آنچه او «سندهای قمری» مینامد، درآمد داشته است. با این حال، پیشنهاد هوپ آن پیشنهاد سرمایهگذاری درخشانی نیست که بهنظر میرسد. برای اینکه بتوانید چیزی را داشته باشید، این حقوق مالکیت باید در یک دادگاه قابل حمایت باشد. به همین ترتیب، حتی اگر اسپیسایکس بخواهد بخشی از مریخ را برای خود بخرد یا ادعا کند، راهی برای پیشبرد این ادعا در دادگاه وجود ندارد.
با این حال بزرگترین مساله این است که معاهده فضای ماورای جو در واقع حاوی مقرراتی برای نحوه عملکرد شرکتهای خصوصی در فضا است. دکتر ترونچتی میگوید: «وضعیت دولتها و شرکتها تحت قوانین بینالمللی فضایی متفاوت است؛ به این معنا که یک شرکت باید برای انجام کاری که میخواهد در فضا انجام دهد، مجوز داشته باشد.» ماده ۶معاهده فضای ماورای جو به این معنی است که همچنان این دولت ایالات متحده خواهد بود که از مریخ عکسبرداری میکند و تصمیم میگیرد که شهروندانش چگونه مجاز به استفاده از آن باشند. این به آن معناست که ارزش یک سند قمری بیشتر از کاغذی نیست که روی آن چاپ شده است، مگر اینکه دولت برنامههای شما را تایید کند.
چرا مریخ جذاب است؟
درحالیکه معاهده فضای ماورای جو تصویر نسبتا هماهنگی از اکتشافات فضایی را ترسیم میکند، واقعیت آنقدرها هم بد نیست. رفتار شرکتهایی مانند اسپیسایکس باید بر اساس کشور مبدأ آنها کنترل شود که در تئوری، از بهرهبرداری یا آلودگی فضا جلوگیری میکند. اما وقتی کشورها بیش از حد سهلگیر هستند یا شرکتها بیش از حد قدرتمند هستند، قانون عملا راهی برای انواع فعالیتهای مشکوک فراهم میکند.» دکتر ترونچتی میگوید: «وقتی مجوز داده میشود، همه چیز بهدست دولت میافتد، بنابراین این یک گذرنامه رایگان برای شرکت است.» او میافزاید: «برای شرکتی مانند اسپیسایکس، آنها اکنون بیش از حد قدرتمند هستند و نه گفتن به آنها سختتر و سختتر میشود.» این به آن معناست که اگر ایلان ماسک تصمیم بگیرد از بخشهایی از مریخ برای اهداف خود استفاده کند، واقعا هیچکس نمیتواند درباره آن کاری انجام دهد.
به همین ترتیب، به نظر میرسد کشورهایی مانند چین و آمریکا اکنون آمادهاند تا بخشهایی از فضا را بدون توجه به آنچه پیمان فضای ماورای جو میگوید، تصاحب کنند. دکتر ترونچتی میگوید: «برای اینکه با شما صادق باشم، او [ترامپ] اطلاعات کمی از آنچه دربارهاش صحبت میکند، دارد.» وی ادامه میدهد: «هیچکس ادعای تصاحب سرزمینی ندارد، شما فقط ادعای حق خود برای استفاده از بخشی از مریخ یا ماه را دارید.» ماده یک معاهده فضای ماورای جو میگوید: «فضای ماورای جو، از جمله ماه و سایر اجرام آسمانی، برای اکتشاف و استفاده توسط همه کشورها بدون هیچگونه تبعیض آزاد است.» اما کلمه «استفاده» آنقدر مبهم است که دولتها قادر به توجیه طیف گستردهای از فعالیتها در فضا هستند.
تا زمانی که ملتی ادعای مالکیت آن منطقه را نداشته باشد، قانون به آنها اجازه میدهد پایگاهی بسازند، منابعی را که در آنجا پیدا میکنند استخراج کنند و از آنها در جهت ساخت یک مستعمره استفاده کند. با گسترش این تفسیر حتی بیشتر، میتوان فعالیتهایی مانند استخراج تجاری را با همان کلمه «استفاده» توجیه کرد. علاوه بر این، همانطور که دکتر ترونچتی اشاره میکند، قانون همچنین ایجاب میکند که اکتشاف بهگونهای انجام شود که مانع یا تاثیری بر هیچ کشور دیگری نداشته باشد. او میگوید: «کشوری که ابتدا به آنجا میرسد، ممکن است این حق را داشته باشد که بگوید: شما نباید پایگاهی را در جایی که ما اکنون هستیم ایجاد کنید؛ زیرا این امر در فعالیتهای ما اختلال ایجاد میکند.»
در سالهای اخیر، آمریکا با تصویب مجموعهای از قوانین به نام توافقنامه آرتمیس در سال۲۰۲۰، این تفسیر از قانون را دوچندان کرده است. این قوانین اعلام میکند: «استخراج و استفاده از منابع فضایی میتواند انجام شود و انجام خواهد شد.» توافقنامه آرتمیس همچنین به دولتها این اختیار را میدهد که «مناطق ایمنی» برقرار کنند؛ مناطق انحصاری که اعضای سایر کشورها نمیتوانند بدون اجازه مالک وارد آن شوند یا از آنها استفاده کنند. درحالیکه ایالات متحده اصرار دارد که این مرزها «زمانی که عملیات مربوطه متوقف شود» پایان خواهد یافت، برای یک مستعمره دائمی این مرزها تقریبا مانند مرزهای یک قلمرو مستقل باقی خواهد ماند. بنابراین، بدون نیاز به ادعایی درباره حاکمیت یا قلمرو، دولتها میتوانند تقریبا هر چیزی را که این حقوق در واقعیت ارائه میدهند، بهدست آورند. بنابراین، مریخ ممکن است در نهایت متعلق به کسی باشد که ابتدا به آنجا برسد.
چرا متخصصان نگراناند؟
چیزی که این وضعیت را برای کارشناسان حقوق فضایی بسیار نگرانکننده میکند این است که یک منطقه خاکستری قابل توجهی ایجاد میکند که کشورها باید در آن حرکت کنند. درحالیکه زمانی اختلافات درباره پایگاههای فضایی کاملا فرضی به نظر میرسید، جهان بهسرعت به نقطهای نزدیک میشود که ممکن است مشکلات واقعی ایجاد شود. هم ایالات متحده با برنامه آرتمیس و هم برنامه فضایی چین همان منطقه قطب جنوبی ماه را هدف قرار میدهند تا به آب یخزده موجود در آنجا دسترسی پیدا کنند. دکتر استوارت میگوید: «زمانبندی ارسال انسان به مریخ در آینده بسیار دور است؛ قطعا فراتر از دوره دولت ترامپ.»
او ادامه میدهد: «ما قبل از سکونتگاههای مریخ، پایگاههایی روی ماه خواهیم داشت و این پایگاههای قمری و بحثهای قانونی در جامعه بینالمللی است که نحوه اداره شهرکهای آینده را تعیین میکند.» اما اگر هر دو کشور تلاش کنند تا یک قطعه زمین را ادعا کنند، هیچ چیزی در حقوق بینالملل وجود ندارد که تعیین کند چگونه آن مناقشه باید حل شود. این شکافها در متن معاهدات بینالمللی، فضایی برای گروههایی از کشورها فراهم میکند که قوانین خود را وضع کنند. دکتر ترونچتی این فرآیند را بهعنوان «شکاف» قانون فضایی توصیف میکند. این به معنای سوالات بزرگی مانند «مالک مریخ کیست؟» بهطور فزایندهای به کشورها بستگی دارند که خودشان پاسخگو باشند. در همین حال، هنوز هیچ راه روشنی برای حل و فصل وجود ندارد که چه اتفاقی میافتد، زمانی که آن پاسخها قابل توجه نیستند. او میافزاید: «اگر گروههای مختلفی از کشورها تحت قوانین متفاوتی فعالیت میکنند، این بذر درگیری قطعا کاشته خواهد شد.»