هشت نکته درباره تجمع های پراکنده اخیر
«این گفتار قصد ندارد به ماهیت تجمعهای اعتراضی در دو روز اخیر بپردازد. در همین حد میتوان اشاره کرد که اعتراضات و تجمعها با هر ماهیت و هر انگیزه یک واقعیت است و بدیهی است که هر جریانی قصد بهرهبرداری یا تفسیر خود را دارد اما اصل رخداد و پارهای مطالبات یک واقعیت است. این را هم میدانیم که اینجا ایران است و فرانسه نیست که طی دو هفته تظاهرات در اعتراض به تغییر قانون کار، شعارها سیاسی و ضد ساختاری نشد و درباره همان موضوع خاص و مورد بحث اعتراض بود و گر چه حاشیههای اجتنابناپذیر داشت اما اصل موضوع که بحث قانون کار بود تا پایان در متن ماند.
این گفتار در پی آن است که از زاویهای دیگر به موضوع تجمعهای اعتراضی - و نه حمایتی - بنگرد و این موارد را مطرح کند:
۱- اگر مردم به موضوعی - که الزاما یا در تصور آنان ربطی هم به اصل دیانت و امنیت کشور ندارد - اعتراضی داشته باشند و بخواهند در یک جای مشخص و در یک زمانی معین، این صدا را به گوش مسئولانی برسانند - که اتفاقا همواره از جانب آنان سخن می گویند - چنین امکانی دارند یا نه. اگر باید مجوز بگیرند، روند اعطای مجوز چگونه و در چه بازه زمانی است؟ اشخاص باید درخواست بدهند یا احزاب یا اصناف؟ اطلاع کافی است یا مجوز باید گرفت یا اساسا برگزاری هر تجمع غیر حمایتی خلاف مصالح و غیر قابل بحث است؟
۲- طی قریب ۴۰ سال گذشته و به مناسبتهای مختلف در صداوسیما تصاویر مردمی را که در اعتراض به سیاستهای کشورهای دیگر مانند تصمیمات دولتهای آمریکا و عربستان یا توافق داخلی فلسطینیها یا کشتار در میانمار تظاهرات میکنند، دیدهایم. این تظاهرات را معمولا شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سازماندهی میکند. طبیعی است که تظاهرات اعتراضی به یک تصمیم یا مصوبه داخلی را این شورا نمیتواند سازماندهی کند. آیا تنها در تأیید سیاستهای رسمی میتوان به خیابان آمد و هر چه غیر آن مطرود است؟
۳- اگر برخی از این خواستها از زبان نمایندگان مجلس شورای اسلامی بیان شود، شاید افراد دیگر احساس نکنند به حضور خودشان در خیابان نیاز است. آیا بهتر نیست شورای نگهبان در تأیید صلاحیتها قدری آسانگیرتر باشد تا صدایی را که از زیر هرم پارلمان میشنویم به صدایی که هر روز در کوچه و خیابان میشنویم، نزدیکتر ببینیم؟
۴- در تاریخ ایران یکی از نمادهای تظلمخواهی زنجیر نوشیروانی است. همه این قصه را شنیدهایم که مدتی صدای زنجیر نمیآمد و این تصور درگرفت که دیگر شکوه از بیداد نیست تا روزی انوشیروان صدا را شنید و مأموران رفتند و خری را دیدند که خود را به زنجیر میزند. در صحت این گونه روایتهای تاریخی البته تردید وجود دارد و حتی درباره دادگری انوشیروان اما این نماد و فرهنگ در تاریخ ما هست.
پیش از انقلاب دو ستون مقابل مجلس سنا در خیابان سپه – ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی در خیابان امام خمینی – را به شکل همین زنجیر طراحی کردند تا با عدل نسبت داشته باشد. حمیدرضا صدر البته در کتاب خواندنی «سیصد و بیست و پنج» تعبیر «گیسوی بافته» را برای این دو نماد به کار میبرد اما خود طراح و معمار سالها قبل از ایده زنجیر نوشیروانی گفته بودند. آیا بهتر نیست جایی در مقابل مجلس تعبیه شود تا افراد بتوانند با رعایت همه هنجارها نظر خود را مطرح کنند؟ پیشتر نیروی انتظامی ایده ایجاد سکویی برای این کار را داده بود اما پیگیری نشد.
۵- نمیتوان در هر انتخابات بر تنور انتظارات و مطالبات دمید و یکی بحث ۴درصدیها و ۹۶درصدیها را به میان بکشد و دیگری وعده دهد برای حاشیهنشینان سند ملکی صادر میکند و سومی قول دهد وکیل ملت باشد ولی فردای انتخابات انگار نه انگار و برای انتخاب وزیر زن هم اظهار عجز شود. اینها همه با هم است. اگر انتخابات برگزار میکنیم به تبعات آن هم باید وفادار باشیم. آرتور کوستلر میگوید آگاهی را نمیتوان بازپس گرفت. وقتی سخنی درمیاندازیم نمیتوانیم بگوییم فراموش کنید.
۶- رسانههای رسمی عادت دارند تا در کشوری دیگر خاصه غربی تظاهراتی مثلا با هماهنگی اتحادیه صنفی یا سندیکای کارگری درمیگیرد پوشش دهند و به گونهای وانمود کنند که انگار انقلابی دیگر در آن سامان در جریان است. نمیتوان یک سره در ستایش هر اعتراضی در هر جای دیگر در این کره خاکی سخن راند و به محدوده سرزمین خودمان که میرسد جز سرزنش و نکوهش نگفت.
۷- انگیزههای معترضین متفاوت است. یکی به دنبال دریافت اصل یا سود سپرده خود در فلان مؤسسه تعطیل شده اعتباری است. دیگری از گرانی ارزاق مینالد. سومی به اصل نظام وفادار است ولی دولت را قبول ندارد. چهارمی تفکیک نمیکند و کلا معترض است. پنجمی از سر کنجکاوی رفته ولی چنانچه بازداشت شوند، چگونه قابل تفکیک هستند و قانون درباره آنها چه حکمی صادر کرده است؟
۸- این واقعیت را هم در نظر داشته باشیم که نطفه ماجراها در مؤسسات مالی غیر مجاز بسته شد. اگر جلوی برخی تخلفات گرفته نشود، بهمنوار حرکت میکنند. دو هفته است اسامی ابربدهکاران یک بانک خصوصی منتشر شده و به جز یک نفر که به خاطر مسایل ورزشی مشهور است، دیگران زحمت تکذیب یا تهدید به شکایت هم به خود ندادهاند و یعنی همین که هست!
اینها روح جامعه را میخراشد و یکی مینویسد و یکی داد میزند و در هر دو امکان زیادهروی و خطا هست. اما آیا سازوکاری هم هست که بگوییم از این ساز و کار تخطی شده است؟»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر