آقای مقدسی؛ منتظر تماستان هستم!

خبر آنلاین : فائزه جمالی‌عالم- سلام آقای مقدسی خوبید؟ هنوز منتظر تماستان هستم. یک ماه پیش که شنیدم بیماری‌تان عود کرده است و عکس‌های بیمارستان‌تان با آن پیکر نحیف و نازکتان منتشر شد دلم نیامد بیایم بیمارستان در آن حال ببینمتان. پیامک دادم و جویای احوالتان شدم و کسی از طرف شما تشکر کرد و پیغام داد که بعد از بهبودی خودتان تماس می‌گیرید....

آقای مقدسی مرد اخلاق و رسانه! مطمئنم اگر حالتان بهتر می‌شد تماس می‌گرفتید، اعتبار ١٥ سال همکاری با شما این را می‌گفت در عالم همکاری همیشه می‌شد پای حرفتان حساب کرد. از همان پانزده سال پیش که شما ضمیمه طپش جام‌جم را درمی‌آوردید و اجرای آن با من بود تا آن موقع که شما قائم مقام همشهری بودید و من سردبیر همشهری خانواده بودم و اولین یادداشت سردبیرم که چاپ شد تماس گرفتید و تبریک گفتید و سراغ کبوترهای پشت پنجره دفتر مجله را گرفتید، یا بعدتر که شدید مدیرعامل خبرگزاری مهر و من به دلگرمی مدیریت حرفه‌ای شما شدم سردبیر مجله مهر و شاهد روزهای پرکارتان و ایده‌های بزرگتان و فشارهای تحمیلی به شما و حرص و جوش خوردن‌هایتان بودم که می‌خواستید بهترین کار را ارائه دهید و حمایت لازم را نداشتید و درد را در چهره‌تان و بی‌توقعی از بی‌مهری‌ها را در روزهای سختتان می‌دیدم و آخرش در حالی از مهر خداحافظی کردید که خیلی با شما مهربان نبودند و این بیماری لعنتی هم در جانتان نشسته بود.....

آقای مقدسی مدیر بیشترین سال‌های کار مطبوعاتی من کاش بودید و دوباره برای پرینت‌های اضافی که سهوا از کامپیوتر من در روزنامه جام‌جم گرفته شد و چند تا ورق کاغذ بیت‌المال حرام شده بود جریمه‌ام می‌کردید. کاش بودید و برای اشتباه شدن اسم نویسنده یک مطلب توبیخم می‌کردید و همان موقع باز هم در نگاهتان می‌دیدم که می‌گفتید جریمه جای خود، ما هنوز همکاریم من هنوز به کار تو اعتماد دارم روی حضور من حساب کن من در کار پشتت را خالی نمی‌کنم...

آقای مقدسی مرد متعهد رسانه چقدر باور نبودن شما سخت است برای من که هم روزهای سخت‌کوشی و لبخندتان را در کار دیده‌ام هم روزهای ناامیدی و اندوهتان را...

آقای مقدسی بگذارید فکر کنم هنوز هم هستید! اصلا شاید همین روزها دوباره این همه آدمی که در روزهای تلخ بیماری سراغتان آمدند و با شما که روز به روز نحیف‌تر می‌شدید و لبخندتان کمرنگ می‌شد عکس یادگاری می‌گرفتند دوباره یادشان می‌آمد رضا مقدسی مرد کارهای بزرگ است او می‌تواند برای قامت نحیف رسانه قوت قلبی باشد. ما آدم به صداقت و سلامت او زیاد نداریم قدرش را باید بدانیم .رضا مقدسی باید همیشه نرم لبخند بزند و سخت کار کند...

آقای مقدسی می‌خواهم تلفنتان را بگیرم و بگویم ببخشید که این چند ماه اخیر عیادتتان نیامدم من تحمل دیدن آب شدن شما را نداشتم اصلا آقای مقدسی دیگر نمی‌خواهم این همه عکس شما روی تخت بیمارستان را ببینم... الان وقت کار است. رسانه به شما احتیاج دارد. منتظرم کار جدیدی را شروع کنید و باز هم من را دعوت به همکاری کنید.... تلگرام را باز می ‌کنم یک نفر به جای عکس پروفایلتان انا لله و انا الیه راجعون را گذاشته است... بلند بلند گریه می‌کنم....