روایتی خواندنی از یک اقلیت دینی ناشناخته در ایران که طلاق ندارند و گوشت گوسفند نر میخورند
پیروان حضرت یحیی رسوم و سنتهای خاصی دارند که با آیین هزاران ساله، آنها را به جای میآورند. در دین مندایی طلاق وجود ندارد، فقط از گوشت گوسفند نر استفاده میکنند، نمازشان را کنار رودخانه میخوانند، زبان و خطی خاص دارند، دروغ را بشدت نهی میکنند. آب را مقدس میدانند و معتقدند آب به فرمان خدا و از عالم نور برای حیات و زندگی به زمین فرستاده شده است.
منداییان را با لباسهای خاص سفید رنگ میشود صبحهای زود و پیش از غروب آفتاب زیر پل سفید و روبهروی کارخانه قدیم سیلوی اهواز ملاقات کرد. میآیند و به شیوه خودشان وضو میگیرند و نماز میخوانند. آنها را در اهواز به نام «صبی» میشناسند. محل زندگیشان نزدیکی رودخانه کارون است و بیشتر جمعیتشان در حرفه نقرهکاری و میناکاری و زرگری فعالیت دارند.
دکتر مسعود فروزنده، نویسنده کتاب «ایران سرزمین صلح ادیان» در کتابش درباره منداییان چنین مینویسد: «قوم صابئین مندایی پیروان حضرت یحیی هستند که نزدیک به هزار و 950 سال پیش به دلیل اذیت و آزار برخی از اهالی شهر قدس به سوی رودخانه فرات مهاجرت و در شهرهای بغداد، بصره، عماره، خرمشهر و هویزه و شوشتر و اهواز مستقر شدند. صابئین اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی جزو چهار دین پذیرفته شده نیست اما بنا به فتوای رهبری آنها برای برگزاری آیین خود آزادند. حجت الاسلام یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام در این زمینه می گوید: «با توجه به فتوای راهگشای مقام معظم رهبری در اهل کتاب بودن دین صابئین و حقانیت این دین کهن و یکتاپرست و افزودن نظر فقهای دیگر، می توان آن را به عنوان یک ماده الحاقی به ادیان رسمی دیگر ملحق کرد.»
منداییان، در ازدواج و ایجاد رابطه خونی با دیگر ادیان سختگیرند و معتقدند وقتی آدم و حوا خلق شدند و ازدواج کردند، صاحب سه دختر و سه پسر شدند و چون ازدواج برادر و خواهر ممنوع است از دنیای نور و به امر خداوند ۶۰ خانواده مشابه این خانواده هشت نفری به زمین فرستاده شد که اولین اجتماع بشری را شکل دادند.»
با رهبر منداییان ایران
ملاقات یکی از پیروان دین منداییان در کنار کارون که برای نماز آمده بود، بهانهای شد برای مصاحبه با «گنزورا نجاح چحیلی»، رهبر دینی صابئین مندایی ایران. او هم مثل بسیاری از همکیشانش در زمینه میناکاری و زرگری فعالیت دارد. او را در عبادتگاهشان در خیابان شهید غلامپور، نزدیکیهای بلوار ساحلی شرقی که برخی از مراسمهای مذهبی و حتی همایشهایشان را آنجا برگزار میکنند، ملاقات میکنم. ساختمانی یک طبقه که بیشباهت به هیأتهای مذهبی خودمان نیست؛ سالنی فرش شده و بزرگ با تابلوهای بسیاری از رهبران و گذشتگان این قوم روی دیوار که برای هر غریبهای جذاب است. قفسههای باریک شیشهای به دیوار نصب شدهاند که کتابهای مقدس منداییان، لباس ویژه مراسم مذهبی را توی آن چیدهاند.
گنزورا چحیلی 60 ساله با لباسهایی یکدست سفید وسط سالن ایستاده؛ مردی لاغر اندام و نسبتاً قد بلند با ریشی که خیلی وقت است سفیدی در آن دویده. بعد از اجازه گرفتن برای عکاسی و شروع مصاحبه، از او میخواهم درباره آیین و سنتهای منداییان برایم بگوید. برخی در شهرهای دیگر و حتی خود اهواز آشنایی زیادی با منداییان ندارند و برخی تصور میکنند آنها ستارهپرست و آبپرست هستند ولی گنزورا چحیلی درباره دین صابئین میگوید: «قدمت ما از زمان حضرت آدم است. اورشلیم زندگی میکردیم و به خاطر برخی آزارها به ایران و عراق مهاجرت کردیم و به خاطر تقدس آب در کنار رودخانهها ساکن شدیم تا راحتتر بتوانیم فریضههای دینیمان را به جای بیاوریم. پیامبران ما حضرت آدم، حضرت شیت، حضرت نوح، حضرت سام و حضرت یحیی هستند. کتاب مقدس ما «صحف آدم» یا «کنزا ربا» و به خط آرامی قدیمی است. زبان ما منداییان یکی از زبانهای سامی است.»
از چحیلی درباره لباس سفیدی که پیروان این دین میپوشند، میپرسم. به گفته او، لباسی که منداییان هنگام مراسم به تن میکنند از کتان خالص است و هیچ پلاستیکی در آن بکار برده نمیشود. سفیدی نشانه پاکی است و به همین خاطر شریعتشان این رنگ را برای برگزاری مراسم مذهبی برای آنها انتخاب کرده است. لباس پیروان حضرت یحیی از ۵تکه تشکیل شده که در مراسم تعمید استفاده میشود. پیراهن بلند یا همان رسته، شلوار، کمربند یا همیان که از پشم گوسفند است، حمایل و دستار بلندی که آن را همانند عمامه میپیچند و روی سر میگذارند و زنها هم به عنوان روسری از آن استفاده میکنند.
ازدواج و جدایی بین صابئین
میگویند در دین مندایی عروسی با تشریفات خاصی برگزار میشود و چیزی به نام طلاق وجود ندارد. گنزورا درباره مراسم عروسی میگوید: «برای اینکه دو مندایی با هم ازدواج کنند، آنها را در مراسمی خاص در آب رودخانه تعمید میدهیم تا گذشته از طهارت جسم، روح و روان آنها هم پاک شود. این مراسم در حضور خدا، فرشتگان و جمعیتی که برای این مراسم آمدهاند برگزار میشود. عروس و داماد در پیشگاه خدا عهد میبندند به هم دروغ نگویند و خیانت نکنند.»
در مراسم ازدواج منداییان که صبح بسیار زود و در کنار رود کارون حضور داشتم، ابتدا عروس با لباس یکدست سفید از جنس کتان وارد رودخانه کارون شد، سپس تعمیدکننده طی تشریفاتی خاص و با ریختن آب رودخانه روی سر عروس او را تعمید داد و دعایی به زبان مندایی خواند. بعد از عروس نوبت به داماد جوان رسید. وی هم تعمید داده شد و در ادامه گنزورا دعایی برای آنها خواند و سه بار سر عروس و داماد را به نشانه وصال روحانی به آرامی به هم چسباند. پس از این مراسم که در حضور اقوام عروس و داماد و بیش از یک ساعت به طول انجامید، آنها آماده شدند برای مراسم دیگری که در معبد برگزار میشود و عده زیادی از منداییان در آن حضور پیدا میکنند.
اما گذشته از جالب بودن این مراسم ازدواج که نمونهاش را در اقوام و ادیان دیگر در کشورمان ندیده بودم، موضوعی که شاید عجیب به نظر برسد جدایی زوج مندایی است. پیروان حضرت یحیی در شریعت خود سنتی به عنوان طلاق ندارند. گنزورا نجاح درباره این مسأله میگوید: «ما کلمهای به نام طلاق نداریم. در کتاب مقدس ما توصیه شده اگر زوجی باهم تفاهم دارند و میتوانند با هم خوشبخت شوند، ازدواج کنند. ما جماعت صلحطلبی هستیم و بندرت رخ میدهد که بین پیروانمان اختلافی به وجود بیاید. مرد یا زن در دین ما به دو دلیل میتواند متارکه کند، یکی به دلیل دروغی که زندگی را تحت تأثیر قرار دهد و بنیان آن را به هم بزند و دیگری خیانت در زناشویی است که گناهانی نابخشودنی است.»
مقررات خاص برای ذبح حیوانات
منداییان از هر گوشتی برای خوردن استفاده نمیکنند و مراسم خاصی برای ذبح پرندگان یا گوسفند دارند. آنها پرندگانی را ذبح میکنند که از گوشت تغذیه نکنند و چنگال نداشته باشند مثل عقاب و شاهین و قرقی چرا که اعتقاد دارند ذبح آنها حرام است. اما از چهارپایان فقط از گوشت گوسفند نر استفاده میکنند. البته گوسفند قربانی نباید بیمار باشد و هیچ زائده غیرمعمول و غدهای نداشته باشد وگرنه ذبح نمیشود.
رهبر دینی منداییان کشور در این باره عنوان میکند: «اگر گوسفند نری که برای ذبح انتخاب شده دارای نقیصهای باشد آن را ذبح نمیکنیم به این دلیل که احتمال دارد بیماریاش به انسان منتقل شود و ذبح آن را حرام میکنیم. اما ذبح گوسفند یا پرندگان حلال گوشت طی مراسم خاصی صورت میگیرد. گوسفند را در آب جاری غسل میدهیم و بدون اینکه به لباسمان یا زمین بخورد روی نیهایی مخصوص میگذاریم و در حضور شخصی معتمد که شاهد بر اعمال ذبح است، حیوان قربانی میشود. سپس گردن گوسفند با نمک و آتش ضدعفونی میشود.»
آیین دفن و کفن مردگان
منداییان اعتقاد دارند روحی که قرار است از جسم خارج شود و به آسمان برود باید پاک و طاهر باشد به همین دلیل اگر کسی درحال احتضار است و چیزی به مرگش نمانده، او را در رودخانه غسل میدهند و پس از پوشاندن کفن، منتظر میمانند تا خداوند امانت را از آنها پس بگیرد. اما اگر فرد مندایی در اتفاقی غیرمنتظره از دنیا برود، جسد او را در رودخانه غسل میدهند و کفن و دفن او توسط ۴ نفر که به آنها «اشکندا» میگویند، صورت میگیرد. پس از این مراسم غذایی برای آمرزش روح تازه گذشته بین مستمندان توزیع میشود.
نجاح چحیلی از مراسم وفات منداییان میگوید: «صابئین مرگ را تولد ابدی میدانند و برای کسی که از دنیا میرود عزاداری و گریه نمیکنند. وقتی کسی میمیرد روحش از جسم او آزاد میشود و این دنیای فانی را ترک میکند. در آیین ما نباید برای تازه گذشته گریه کرد. ما از این کار نهی شدهایم و لباس سیاه هم نباید بپوشیم.»
اشتراکات دینی با سایر ادیان
از رهبر دینی منداییان میخواهم درباره اشتراکات دین مندایی با سایر ادیان برایم بگوید چراکه آنها مثل برخی ادیان دیگر وضو، غسل، نماز و روزه دارند: «هر دین جدیدی از دینهای گذشته وام گرفته و برخی از آیینها و رسومشان باهم مشترک است. در اسلام بخشی از حرکات وضو با وضوی ما یکی است، در یهود محرماتشان یا ذبح و قربانی کردنشان با ما مشترک است. در مسیحیت غسل تعمید دارند و ماهم تعمید داریم ولی اشتراک اصلی همه ما اعتقاد به وحدانیت خداوند بزرگ است. همه ادیان به معاد اعتقاد دارند و هر کدام به نوعی خدا را عبادت میکنند.»
نجاح چحیلی در ادامه میافزاید: «دین ما با سیاست کاری ندارد و به ما توصیه شده کاری با سیاست نداشته باشیم چراکه سیاست تلفیقی از دروغ و ریا و تزویر است و نمیشود سفید را با سیاه مخلوط کرد. دین و اعتقاد به خدا سفید است و سیاست سیاه.»
ایران وطن اصلی ماست
پیروان حضرت یحیی نزدیک به ۲ هزار سال پیش از اورشلیم به کشورهای دیگر از جمله ایران و عراق که آن زمان بخشی از ایران بود، آمدهاند و آنهایی که در خوزستان و شهرها و استانهای دیگر ساکن شدند، ایران را وطن اصلی خود میدانند و حتی در جنگ تحمیلی هم به دفاع از وطن جنگیدهاند. گنزورا از جنگ ۸ ساله و زمانی که ارتش بعث به نزدیکیهای اهواز رسیده بود برایم میگوید: «ما از ساکنان اصلی ایران هستیم و به آن تعصب داریم و اجازه نمیدهیم کسی به آن نگاهی چپ بیندازد. زمانی که ارتش بعث عراق به ۱۰ کیلومتری اهواز رسید با هر چیزی که دمدستمان بود برای مقابله با آنها رفتیم. پیران و کودکان و زنان را به شهرهای دیگر فرستادیم و با چوب و میله آهنی و هر چیزی که فکر میکردیم به دردمان میخورد همراه با برادران مسلمان به مقابله با دشمن رفتیم.
زمان جنگ، گذشته از اینکه بسیاری از جوانان ما در جبهه حضور داشتند و تعدادی اسیر و جانباز و شهید شدند آنهایی که پشت خط بودند در خطوط مختلف کارخانه یخسازی میزدند. صنعتکاران مندایی با تعمیر یا تولید قطعات ماشینآلات سنگین خاکریز و سنگر درست میکردند. بازاریان ما هم برای تجهیز رزمندگان کمک مالی میکردند.»
در دهه ۸۰ جمعیت منداییان حدود ۷۰ هزار نفر تخمین زده میشد ولی جمعیت آنها در دهه ۹۰ کاهش داشته و بیشتر پیروان حضرت یحیی هماکنون در کشور عراق بسر میبرند.
نماز کنار رودخانه کارون
گفت و گو با گنزورا نجاح چحیلی که به پایان میرسد، میگوید دوست دارد مردم سایر شهرها، منداییان را بشناسند. دین صابئین دینی موروثی است و امکان گرویدن به این دین از سوی غیر منداییان وجود ندارد. بیشتر ساکنان خیابان غلامپور مندایی هستند و پیش از غروب برخی از آنها برای به جای آوردن نماز بسوی کارون میروند. همراه با یکی از آنها بسوی کارون میروم. لباس سفیدی به تن دارد، لب آب مینشیند و به شیوه خودشان وضو میگیرد و رو به شمال کارون نماز میخواند. چون اعتقاد دارند آب از شمال آسمان به زمین فرستاده شده. چند نفری از بالای پل سفید به نظاره مرد مندایی ایستادهاند؛ مرد سفیدپوشی که دستهایش را بالا گرفته و زیرلب دعا میخواند.
نیم نگاه
عروس با لباس یکدست سفید از جنس کتان وارد رودخانه کارون شد، سپس تعمیدکننده طی تشریفاتی خاص و با ریختن آب رودخانه روی سر عروس او را تعمید داد و دعایی به زبان مندایی خواند. بعد از عروس نوبت به داماد جوان رسید. وی هم تعمید داده شد و در ادامه گنزورا دعایی برای آنها خواند و سه بار سر عروس و داماد را به نشانه وصال روحانی به آرامی به هم چسباند
منداییان اعتقاد دارند روحی که قرار است از جسم خارج شود و به آسمان برود باید پاک و طاهر باشد به همین دلیل اگر کسی درحال احتضار است او را در رودخانه غسل میدهند و پس از پوشاندن کفن، منتظر میمانند تا خداوند امانت را از آنها پس بگیرد. اما اگر کسی در اتفاقی غیرمنتظره از دنیا برود، جسد او را در رودخانه غسل میدهند و کفن و دفن او توسط 4 نفر که به آنها «اشکندا» میگویند، صورت میگیرد
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر