هدایتی: اقرار میکنم کل بدهی به گردن من است
قاضی مسعودی مقام در ابتدای چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی و ۱۰ متهم به اخلال در نظام اقتصادی کشور مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت و به متهمین تفهیم کرد و گفت: در جلسه قبل تعدادی از متهمین دفاعیات خود را ارائه دادند و امروز هم سایر متهمین دفاعیات خود را ارائه می دهند و پس از آن وارد آخرین دفاعیات خواهیم شد.
قاضی رسیدگی کننده به پرونده پس از تفهیم اتهام به حسین حدادان به عنوان یکی دیگر از متهمان پرونده به اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور خواست تا با حضور در جایگاه به دفاع از خود بپردازد و از او پرسید آیا اتهامات انتسابی به خود را قبول دارد؟
حسین حدادان پس از حضور در جایگاه، پاسخ داد: خیر. اتهامات را قبول ندارم. من مدیرعامل شرکت جیحون بودم و کارهای آژانس را انجام می دادم. آقایان از طرف نماینده خود پیشنهاد دادند میخواهیم شرکتی بزنیم و کار اقتصادی انجام دهیم. به ما گفتند شما حالت فیزیکی دارید و کاری انجام نمیدهید.
قاضی از حدادان پرسید: چه میزان دریافتی داشتی؟
متهم پاسخ داد: ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان.
قاضی در واکنش، اظهار کرد: برخی اشخاص هستند و اسناد موجود است که مبالغی مانند ۶۰۰ میلیون تومان دریافتی داشتند.
حدادان،گفت: مجموع دریافتیهای من در سال ۹۱، ۳۵ میلیون تومان هم نمیشود.
قاضی مسعودی مقام از وی پرسید شما چه کاری انجام میدادید؟ سند تجاری امضا نمیکردید؟
حدادان پاسخ داد: ما کار بازرگانی نمیکردیم. خدا شاهد است که نمیدانستم کار اقتصادی انجام میدهند. سند امضا کردم اما مرا برای افتتاح حساب به بانک بردند. نیما مقدم نماینده حاج آقا بودند.
قاضی پرسید؟ حاج آقا چه کسی است؟ نگو حاج آقا. اسم او را بگو.
متهم پاسخ داد: حاج آقا، آقای اکبر یقینی هستند. ایشان و موسوی نژاد مرا به بانک بردند. ما با اطمینان به آقای یقینی امضا می کردیم.
وی افزود: من به آقای هدایتی گفتم زن و بچه دارم ما را تعویض کنید. میگفتم چرا ما باید چک سفید امضا کنیم؟ من نمیدانستم چه کاری انجام میشود. من نمیدانستم اینها میخواهند وام بگیرند. مگر میشود در حد ٢٠ دقیقه این میزان وام گرفت؟
نماینده دادستان در توضیح اتهامات حدادان گفت: این شرکت تسهیلات نگرفته است، ضمانتنامه دریافت کرده تا ضمانتنامه تبدیل به پول شود. برای مثال در یک مورد با ضمانتنامه از فولاد خوزستان، فولاد خریداری شده است.
در ادامه وکیل این متهم در دفاع از موکل خود این اتهام را یک تبانی میان هدایتی و موسوی نژاد دانست و عنوان کرد: موکل من هیچ اطلاعی از ارتباط آقایان یقینی و هدایتی نداشت. موکل من یک راننده تاکسی بود که با معرفی فردی به نام نیما مقدم که نقطه کور این پرونده است به یقینی معرفی شده است. موکل من فریب خورده است و در این رابطه هیچ منفعتی به جز ماهیانه ٦٠٠ هزار تومان دریافت نکرده است.
وی ادامه داد: هدایتی به این علت که می خواست تسهیلات بگیرد این شرکت را از آقای یقینی خریده است. اظهارات آقای هدایتی در دادگاه نیز موید همین صحبت است که ایشان به آقای یقینی گفته به چند شرکت احتیاج دارم. مدیرعامل وقت بانک سرمایه شعبه فرمان نیز در جلسه قبل گفتند که مصوبه را برای ما می آوردند و می گفتند اجرا کن. این مساله یعنی همه امور قبلتر انجام شده بود.
در ادامه این جلسه، قاضی از مهدی فتحی خواست تا با حضور در جایگاه در رابطه با اتهام انتسابی معاونت در اخلال در نظام اقتصادی از خود دفاع کند.
قاضی اتهامات را قبول دارید؟ متهم: ضابطین زحمت کشیدهاند، بگویم نه درست نیست
فتحی با حضور در جایگاه در پاسخ به این سوال قاضی که آیا اتهامات انتسابی را قبول دارد یا نه؟ گفت: با وجود زحمات ارگانهای مختلف و ضابطین اینکه یکباره بگویم نه، درست نیست. به نظر من سوء تفاهم شده است و با احترام به همه این اتهامات را انکار می کنم.
وی در توضیح دفاعیات خود، عنوان کرد: در سال ۸۱ در آژانس تلفنی مشغول بودم و گاهی از طریق آقای مقدم کارهای شرکت را انجام می دادم ایشان مورد اعتماد آقای یقینی و دوست چندین ساله من بودند. راننده آژانس یک پراید اجاره ای بودم. یک روز ایشان تماس گرفتند و گفتند تو زمین خوردهای با حاج آقا (یقینی) صحبت کردم شما را در شرکت استخدام کند.
فتحی، ادامه داد: گفتم کار شرکت بلد نیستم. گفتند به مرور یاد می گیری. به من سمت مدیرعاملی شرکت عمران تجارت امین را پیشنهاد داده بودند. این پروسه چند ماه طول کشید و من مدام با دیگران مشورت می کردم. از حاج آقا (یقینی) تعریف کردند، گفتند چند هیئت دارد و هر سال اربعین با هزینه خود چند نفر را به کربلا می فرستد و حدود ۱۲ روز نذری می دهد. حتی چند ماه مبالغی مانند یک میلیون تومان تا چهار میلیون تومان به اسم آقای یقینی به من میدادند و لیست افرادی در پایین شهر میدادند و میگفتند برای آنها خواروبار تهیه کنم. خودم هم حدود ۵۰ یا ۶۰ تومان روی آن مبالغ می گذاشتم و خرید میکردم.
این متهم به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی، عنوان کرد: با پیشزمینهای که از آقای یقینی داشتم و با این نیت که میخواهند دست مرا بگیرند و به امید اینکه کار تجاری یاد بگیرم و در آینده با سرمایه اندک خود آن را ادامه دهم این کار را پذیرفتم اما تا آخرین لحظه در مورد وام و تسهیلات چیزی نمی دانستم. برای ما دفتر گرفتند و حتی منشی استخدام کردند. از دارایی، اداره بیمه، شهرداری می آمدند و نظارت میکردند اما من منتظر کار بودم. نهایت کار ما رفت و آمد به اداره ثبت شرکتها بود یا چک بردن و آوردن.
وی، افزود: یک روز به مقدم گفتم من آمده ام اینجا کار یاد بگیرم. چند ماه گذشت و احساس رضایت نداشتم و می خواستم بروم. حقوق من اوایل ۶۰۰ هزار تومان و بعدها یک میلیون تومان بود. گفتند آقای یقینی گفته با وجود تحریم ها توان کار تجاری نداریم و می خواهم شرکت ها را جمع کنم. گفتم چه بهتر! یک روز گفتند می خواهند این شرکت ها را به آفای هدایتی بفروشند. خرداد ماه سال ۹۲ ب من تماس گرفتند و آدرس یک دفترخانه در پاسداران را به من دادند و گفتند به آنجا بروم. آن روز آقایان مقدم، کیان پیشه و موسوی نژاد در دفترخانه بودند. این کار تا حدود ساعت ۳ عصر طول کشید. به ما گفتند آقای هدایتی ملکی خریده و می خواهد آن را به نام شرکت ها کند و افراد مورد وثوق هدایتی جای ما را بگیرند و کار کنند.
فتحی، در ادامه بیان کرد: گفتند فروشنده سریع پولش را می خواهد شما نگران نباشید کار خلافی نمی کنید و این اوراق را امضا کنید. در این حین به ما گفتند راستی چند دقیقه به بانک سرمایه در انتهای کوچه برویم و از ما خواستند افتتاح حساب کنیم. گفتند کار خاصی نیست و به محض جابجایی دست چک ها به شما بازمی گردد. اصلا در جریان تسهیلات و ضانت نامه و وام گرفته شده خبر نداشتم. تنها وامی که من گرفتم مربوط به دهه ۸۰ و وام ازدواج بوده است که آن هم پس از چهار بار به بانک رفتن از گرفتن آن منصرف شده بودم. کار ما در بانک سرمایه ۲۰ دقیقه یا نهایت نیم ساعت طول کشید بعدها متوجه شدیم که وام گرفته شده است.
این متهم به معاونت د اخلال در نظام اقتصادی کشور ، عنوان کرد: پس از آن ما همچنان در دفاتر بودیم. یک روز در سال ۹۲ آقای رفیعی به همه بچه ها تماس می گیرد و می گوید فلانی چه نشسته اید که بدبخت شدیم. اینها وام گرفتند و گفت این را پس ازمراجعه به بانک و زمان گرفتن پرینت حسابش متوجه شده است. رییس بانک به او گفته تو ۷۰ میلیون تومان وام گرفتی حداقل می گذاشتی یک میلیون تومان در حساب بماند.
وی، ادامه داد: به دفتر یقینی رفتیم و او از موضوع اظهار بی اطلاعی کرد. گفت شما بروید من پیگیری می کنم. بعدها گفت نگران نباشید آقای هدایتی وام گرفته. مشهور، معروف و متمکن است و اقساط را پرداخت می کند. من هدایتی را دورادور می شناختم اما بابت کار او را از نزدیک ندیده بودم. کمی آرام شدیم اما سوال بود چرا با نام ما این کار را کردند. از آن روز یک روز خوش ندارم.
فتحی خطاب به نماینده بانک سرمایه پرسید: شما برای استخدام در یک سمت سازمانی در بانک چقدر تحقیق می کنید؟ من که حتی پول خرید یک ماشین نداشتم و با ماشین اجاره ای کار می کردم قرار است ۶۵ میلیارد تومان ضمانت نامه به نامم صادر شود. من کجا درخواست ضمانت نامه و وام داده بودم؟مگر می شود در عرض ۲۰ دقیقه کاری به این وسعت انجام داد؟
این متهم، خطاب به فردی که این اقدامات را انجام داده است،گفت: آقایی که این کارها را انجام داده مدیون خانواده ما است. آقایی که جرءت عذرخواهی در عموم مردم را ندارد حداقل به ما زنگ می زد و می گفت این افراد با امضای من به این دفاتر رفتند و بدبخت شدند از آنها عذرخواهی کنم.
وی، افزود: یک روز به مقدم گفتم من آمدهام اینجا کار یاد بگیرم. چند ماه گذشت و احساس رضایت نداشتم و می خواستم بروم. حقوق من اوایل ۶۰۰ هزار تومان و بعدها یک میلیون تومان بود. گفتند آقای یقینی گفته با وجود تحریم ها توان کار تجاری نداریم و می خواهم شرکت ها را جمع کنم. گفتم چه بهتر! یک روز گفتند می خواهند این شرکت ها را به آقای هدایتی بفروشند. خرداد ماه سال ۹۲ با من تماس گرفتند و آدرس یک دفترخانه در پاسداران را به من دادند و گفتند به آنجا بروم. آن روز آقایان مقدم، کیان پیشه و موسوی نژاد در دفترخانه بودند. این کار تا حدود ساعت ۳ عصر طول کشید. به ما گفتند آقای هدایتی ملکی خریده و می خواهد آن را به نام شرکت ها کند و افراد مورد وثوق هدایتی جای ما را بگیرند و کار کنند.
فتحی، در ادامه بیان کرد: گفتند فروشنده سریع پولش را می خواهد شما نگران نباشید کار خلافی نمی کنید و این اوراق را امضا کنید. در این حین به ما گفتند راستی چند دقیقه به بانک سرمایه در انتهای کوچه برویم و از ما خواستند افتتاح حساب کنیم. گفتند کار خاصی نیست و به محض جابجایی دست چکها به شما بازمی گردد. اصلا در جریان تسهیلات و ضانت نامه و وام گرفته شده خبر نداشتم. تنها وامی که من گرفتم مربوط به دهه ۸۰ و وام ازدواج بوده است که آن هم پس از چهار بار به بانک رفتن از گرفتن آن منصرف شده بودم. کار ما در بانک سرمایه ۲۰ دقیقه یا نهایت نیم ساعت طول کشید بعدها متوجه شدیم که وام گرفته شده است.
این متهم به معاونت د اخلال در نظام اقتصادی کشور ، عنوان کرد: پس از آن ما همچنان در دفاتر بودیم. یک روز در سال ۹۲ آقای رفیعی به همه بچهها تماس میگیرد و میگوید فلانی چه نشستهاید که بدبخت شدیم. اینها وام گرفتند و گفت این را پس ازمراجعه به بانک و زمان گرفتن پرینت حسابش متوجه شده است. رییس بانک به او گفته تو ۷۰ میلیون تومان وام گرفتی حداقل میگذاشتی یک میلیون تومان در حساب بماند.
وی، ادامه داد: به دفتر یقینی رفتیم و او از موضوع اظهار بی اطلاعی کرد. گفت شما بروید من پیگیری میکنم. بعدها گفت نگران نباشید آقای هدایتی وام گرفته. مشهور، معروف و متمکن است و اقساط را پرداخت میکند. من هدایتی را دورادور می شناختم اما بابت کار او را از نزدیک ندیده بودم. کمی آرام شدیم اما سوال بود چرا با نام ما این کار را کردند. از آن روز یک روز خوش ندارم.
فتحی خطاب به نماینده بانک سرمایه پرسید: شما برای استخدام در یک سمت سازمانی در بانک چقدر تحقیق می کنید؟ من که حتی پول خرید یک ماشین نداشتم و با ماشین اجارهای کار می کردم قرار است ۶۵ میلیارد تومان ضمانت نامه به نامم صادر شود. من کجا درخواست ضمانت نامه و وام داده بودم؟مگر می شود در عرض ۲۰ دقیقه کاری به این وسعت انجام داد؟
این متهم، خطاب به فردی که این اقدامات را انجام داده است، گفت: آقایی که این کارها را انجام داده مدیون خانواده ما است. آقایی که جرات عذرخواهی از مردم را ندارد حداقل به ما زنگ می زد و می گفت این افراد با امضای من به این دفاتر رفتند و بدبخت شدند از آنها عذرخواهی کنم.
در ادامه جلسه دادگاه نورالدین مقصودیانی متهم دیگر این پرونده، به عنوان نفر بعدی مورد خطاب قاضی قرار گرفت و قاضی مسعودی مقام پس از تفهیم اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از او خواست برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شود.
مقصودیانی، گفت: کار من پیک موتوری است و قبل از آن هم کارگر فصلی بودم که آقایی که الان در قید حیات نیستند من را به آقای یقینی معرفی کردند. مدتی هم پیک موتوری آقای یقینی بودم تا اینکه ایشان به من گفت تو آدم خوبی هستی می خواهم یک شرکت به نامت بزنم. بعد از این موضوع من دوسال همزمان مدیرعامل شرکت و پیک موتوری بودم. با گذشت این مدت به من گفتند بیا می خواهیم شرکت را واریز کنیم.
آقای یقینی یک آدم معتقد هیاتی بودند که در کربلا موکب داشتند
وی ادامه داد: آقای یقینی یک آدم معتقد هیاتی بودند که در کربلا موکب داشتند و من براساس اعتقاداتم ١٤ روز در موکب ایشان در کربلا خدمت کردم. اگر آقای یقینی می گفت الان شب است من قبول می کردم. بعد هم که اسم آقای هدایتی آمد چون برند ورزشی بودند و سایت خیریه داشتند به ایشان هم اعتماد کردم. من حتی تفاوت وام و تسهیلات را هم نمیدانم. هر زمان که میخواستند من امضا کنم چون سر و وضعم خوب نبود، سریع میرفتم امضا می کردم و بر میگشتم. هر زمان میرفتم آقای مقدم و آقای کیانپیشه هم آنجا بودند.
با پایان اظهارات مقصودیانی وکیل وی با حضور در جایگاه گفت: دفاع من در خصوص این موکل همانی است که در خصوص آقای حدادان و خانم پهلوان گفتم. موکلین من فریب خوردهاند. اینها پیک موتوری و راننده بودند و فریب هیئت و کربلا رفتن یقینی را خوردند. ایشان سوء نیت، هدف اخلال در نظام و پولشویی نداشتند در نتیجه تقاضای صدور حکم برائت برای موکلینم دارم.
در ادامه هدایتی در واکنش به این اظهارات، پرسید: آیا قرارداد فروش به نام من یا عوامل من دارید؟
قاضی مسعودی مقام در پاسخ گفت: لازم نیست قراردادی وجود داشته باشد. اساسا نقل و انتقال شرکتها مسئولیت تضامنی دارد.
وکیل مدافع حدادان و مقصودیانی نیز پاسخ داد: در محتویات پرونده اظهارات خودشان موجود است که گفتند من این شرکت ها را خریداری و ۹ میلیارد پرداخت کردم.
مقصودیانی، ادامه داد: آقای قاضی من معنای کلمه پولشویی را تا زمان خواندن کیفرخواست نمی دانستم. من چه مدیرعامل و عضو هیئت مدیرهای هستم که به پیک موتوری بودن ادامه دادم؟
قاضی مسعودی مقام، در واکنش به این سخنان، اظهار کرد: میگویید اینها به دلیل سهل انگاری ناشی از نداشتن مکنت مالی بوده است. اینکه مرا کربلا بردند و... یعنی زمینه را برای شما ایجاد کرده و شما باید می فهمیدید. اینها حداقل اقدامات یک انسان متعارف است.
در ادامه نماینده بانک سرمایه در واکنش به اظهارات مهدی فتحی، گفت: آقای فتحی میگوید من هیچ درخواستی به بانک ندادهام و فقط افتتاح حساب کردهام در صورتی که ایشان درخواست ضمانتنامه به بانک دادهاند.
وکیل فتحی در دفاع از موکل خود گفت: اقدامات نابخردانه آقایان مدیر در این مجموعه کاملا مشهود است. من دفاع از موکلم را این گونه مطرح میکنم که با معرفی وثائق نامعتبر و ضمانتنامه این جرم ها واقع شده است. آن چیزی که برای ما محرز شده همکاری آقای هدایتی و آقای یقینی است. اما آیا ذات اخذ تسهیلات جرم است؟ حالا باید از موکلین ما بپرسید آیا میدانستند این وثائق نامعتبر است و درخواست تسهیلات دادند؟
قاضی مسعودی مقام در واکنش به دفاعیات وکیل مدافع، تصریح کرد: مساله ما شرکتهای موهوم است. موکلین شما اقرار کردهاند که راننده تاکسی و پیک بودند اما به عنوان مدیرعامل شرکت در این ساختمان هاحضور داشتند و به نام آنها خرید و فروش صورت می گرفت.
وکیل در پاسخ گفت: هدف آقای یقینی از آوردن آدم های بی تجربه واریز ماهی یک ملیون تومان به عنوان حقوق بود. شما که نمی توانید که به فوق لیسانس بازرگانی ماهی یک ملیون حقوق بدهید. اساس این شرکت ها آشنایی آقای یقینی با آقای هدایتی بود. موکل من از اینکه می خواهند با شرکت وی تسهیلات بگیرند، مطلع نبود.
نماینده دادستان ادامه داد: جرم یک سلسله زنجیر است که موکل شما هم حلقه نهم این سلسله زنجیر بوده است. وی از ارتباط آقایان یقینی و هدایتی اطلاع نداشته اما میدید که شرکتی که به نامش شده فعالیت ندارد اما برای همین شرکت در بانک درخواست تسهیلات داده و دسته چک گرفته است. موکل شما در حیطه وظایف خودش مرتکب جرم شده است.
در ادامه جلسه دادگاه احمد رفیعی متهم دیگر این پرونده پس از تفهیم اتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور برای ارائه اطهارات خود در جایگاه حاضر شد و گفت: من مدیرعامل شرکت ذوب نورد آرتین و قبل از این کارگر کارخانه بودم. به ما نگفته بودند که می خواهند وام بگیرند. بعد از آن آقای یقینی گفت باید در بانک سرمایه شعبه برج فرمان حساب باز کنید تا بعد شرکت جابجا و به آقای هدایتی واگذار شود.
این متهم در ادامه بیان کرد: اما در بانک چند سند را به ما دادند تا امضا کنیم. آنجا بود که فهمیدیم میخواهند وام بگیرند. بعد از چندماه رفتیم بانک و گفتند شما ۷۰ میلیارد وام گرفتهاید. من هیچ اطلاعی نداشتم و ارتباط خاصی هم با دفتر آقای یقینی پیدا نکردم. من ماهیانه ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان و این اواخر یک میلیون حقوق می گرفتم.
پس از پایان دفاعیات این متهم، وکیل وی برای دفاع در جایگاه حاضر شد و گفت: موکل من هیچ نقشی در این جرم نداشته است.
پس از پایان اظهارات تمامی متهمان در این پرونده، قاضی مسعودی مقام از حسین هدایتی دولابی خواست تا با حضور در جایگاه آخرین دفاعیات خود را بیان کند.
حسین هدایتی در آغاز اظهارات خود گفت: آقای رییسی روز گذشته در مراسم معارفه خود گفتند در مبارزه با فساد باید به حواشی توجه نشود و باید در این شرایط به کارآفرینان کمک شود تا بی گناه در زندان نباشد.
قاضی در واکنش به این اظهارات گفت: ما هیچ گاه تحت تاثیر جو نبودیم و نزدیک به ۲۰ سال است که قضاوت میکنم و این پرونده اولین پرونده بنده نیست.
هدایتی: اقرار میکنم کل بدهی به گردن من است
هدایتی ادامه داد: من این آقایان را در این دادگاه دیدم. اینها مظلومانه محاکمه می شوند و رییس آنها حتی جرات ندارد مردانه بیاید از این افراد دفاع کند و جرم را گردن بگیرد. من اقرار میکنم کل بدهی به گردن من است.
وی افزود: من شرکتی از آقای یقینی خریداری نکردم. آقای وکیلی ایشان را به من معرفی کرده که الان هم می داند آقای یقینی کجا است. من از این آقای وکیل پنج شرکت واجد شرایط خواستم. ایشان شرکت های واجد شرایط را در قالب یک قرارداد به من داده اند. وقتی در سال 92 ضمانت ها دریافت شد، من 28 ملیارد ریال به ایشان پرداخت کردم. آقای یقینی هم دست خط دادهاند که تمامی حقوق از سوی آقای هدایتی پرداخت شده است و همه مسئولیت با آقای یقینی است.
هدایتی افزود: شما فکر میکنید من 11 میلیارد بابت چند شرکت کاغذی پرداخت کردهام. هدایتی که 40 سال کار اقتصادی کرده خودش هفت کارگر ندارد که بخواهد شرکت صوری افتتاح کند؟ من کل اسناد این شرکتها را به وکیلم دادهام تا تقدیم دادگاه کند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر