آمریکا ماه میلادی جاری در پی تشدید اختلافات تجاری با چین، محدودیت‌هایی را برای خرید تجهیزات مخابراتی از شرکت هواوی یا فروش فناوری پیشرفته به این شرکت اعلام کرد.

مفسران احتمال می‌دهند چین با محدود کردن صادرات عناصر خاکی و سایر فلزات مهم به آمریکا، این اقدام واشنگتن را تلافی کند. رئیس جمهور چین در روزهای اخیر از یک کارخانه فرآوری عناصر خاکی دیدار و این گمانه زنی را تقویت کرد.

هیچ استراتژی ممکن است در بلندمدت مؤثر واقع نشود با این حال ممکن است برای هر دو کشور و شرکت‌های آنها اختلالات کوتاه مدتی تا زمان تغییر دادن زنجیره تأمین به وجود بیاورد.

تجربه نشان داده که زنجیره تأمین و فناوری به شکل تعجب‌آوری منعطف هستند و در واقع انعطاف‌پذیرتر از حدی هستند که ناظران تصور می‌کنند و محدودیت‌های تأمین در قالب فشار دیپلماتیک به ندرت مؤثر واقع می‌شوند.

تحریم‌های ناموفق

تحریم‌های معاصر روی صادرات یا واردات به ندرت موفق بوده‌اند رفتار استراتژیک مورد نظر را تغییر دهند زیرا زنجیره تأمین ثابت کرده است که می‌تواند به شکل دور از انتظاری وفق پیدا کند.

به عنوان نمونه آلمان در زمان جنگ و آفریقای جنوبی آپارتاید با تولید سوخت‌های مایع مصنوعی با استفاده از زغال سنگ داخلی، به تهدید مختل شدن عرضه نفت پاسخ دادند. یا تحریم‌ها روی صادرات نفت عراق در دهه ۱۹۹۰ موفقیتی در مهار تهدیدات صدام حسین نداشت و نهایتاً آمریکا در سال ۲۰۰۳ به این کشور حمله کرد.

همچنین تحریم‌های چند جانبه علیه صادرات نفت ایران در فاصله سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ و تحریم‌های تجاری آمریکا علیه ایران از سال ۱۹۷۹ در رسیدن به اهداف مورد نظر شکست خوردند.

تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه نتوانست مسکو را وادار کند از شبه جزیره کریمه که از خاک اوکراین جدا و به خاک خود ضمیمه کرد خارج شود.

تحریم‌های چندجانبه علیه کره شمالی نیز نتوانسته است این کشور را از پیگیری ساخت تسلیحات هسته‌ای و فناوری موشک قاره‌پیما بازدارد.

انعطاف پذیری زنجیره تأمین

تحریم‌هایی که آمریکا و چین علیه یکدیگر به کار برده‌اند بعید است موفقیتی در تغییر رفتار دو طرف داشته باشد و هر دو کشور احتمالاً برای دور زدن یکدیگر به نوآوری دست خواهند زد.

آمریکا برای تأمین مواد معدنی استراتژیک از منابع جایگزین مانند کشورهای دوستی مانند استرالیا و منابع داخلی از جمله معدن متروکه مونتین پاس و تأسیسات فرآوری در کالیفرنیا استفاده خواهد کرد.

تولیدکنندگان و فروشندگان آمریکایی احتمالاً زنجیره تأمین خود را از چین خارج کرده و به کشورهای دیگر آسیای جنوب شرقی یا مکزیک منتقل می‌کنند.

چین هم احتمالاً با ساخت تجهیزات تراشه سازی و سیستم‌های عامل رایانه‌ای داخلی، زنجیره تأمین سیستم‌های مخابراتی و یارانه‌ای خود را بومی خواهد کرد. همچنین با خرید سویا از آمریکای لاتین و تأمین منابع جدید برای خرید نفت و گاز طبیعی از کشورهایی مانند قطر و روسیه، از وابستگی به مواد خام آمریکایی فاصله می‌گیرد.

در این فاصله چین می‌تواند با ایجاد سیستم‌های مالی و پرداخت جدید، دلار آمریکا را دور زده و از آسیب پذیری‌های استراتژیک مانند نیاز به دسترسی به سیستم سوئیفت اجتناب کند.

برخی از ناظران مدعی هستند که تغییر دادن زنجیره تأمین اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است اما آنها احتمالاً این دشواری را بیش از حد ارزیابی کرده‌اند.

با توجه به انگیزه‌های مالی و استراتژیک، زنجیره تأمین آمریکا از چین فاصله خواهد گرفت و چین هم صنعت رایانه بومی خود را توسعه خواهد داد و منابع دیگری برای خرید محصولات کشاورزی و مواد خام پیدا می‌کند.

تغییر زنجیره تأمین اختلالات شدیدی برای هر دو کشور ایجاد می‌کند و باعث از بین رفتن ثروت قابل توجهی می‌شود زیرا سرمایه‌گذاری‌های قبلی سرگردان و رها می‌شوند.

بر اساس گزارش رویترز، هزینه‌های اقتصادی بسیار بالا خواهد بود و تحولات مذکور بازندگان و برندگانی خواهد داشت اما زنجیره تأمین خود را وفق می‌دهد. تاریخ نشان داده که نه آمریکا و نه چین نمی‌توانند از طریق تحریم، رفتار استراتژیک یکدیگر را تغییر دهند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.