اما یک نکته ظریف را شاید نقادان ندانند و علت ندانستن آنان نیز عدم کار تشکیلاتی و مدیریتی در درون ساختارهای دولتی- حاکمیتی است.

مسئول دفتر یا اعضای دفتر یک مدیر، طبق قاعده مدیریت با بقیه منصوبین ایشان متفاوت هستند.

اعضای دفتر منهای مسئول مربوط فاقد هرگونه هویت حقوقی هستند و معنا و وظیفه مستقل ندارند. یک وزیر معاونینی دارد که دارای هویت هستند و وظایف قانونی مشخصی دارند، اما دفتر ستاد شخصی یک مسئول/فرمانده است.

وظیفه اعضای دفتر صرفاً تسهیل‌کنندگی اجرای فرامین و دیدگاه‌ها و سیاست‌های مسئول است و حق هیچ‌گونه دخل و تصرف و اجتهاد در آن ندارند. فقط آنچه به تجربه آموخته شده است اینکه اعضای دفتر باید سعه صدر بالایی داشته باشند تا بتوانند به‌صورت «ضربه‌گیر» عمل نمایند. ناراحتی‌های آنی را از بیرون به مسئول منتقل نکنند و ناراحتی مسئول از معاونین و... را تعدیل شده منتقل نمایند تا مجموعه دچار تنش، بدبینی و فرسایش مدیریتی نشود.
با این فرض که اعضای دفتر هیچ مسئولیتی جز ابلاغ رهنمودها، نظرات و فرامین ندارند، باید حسین محمدی و دیگر اعضای احتمالی دفتر رهبری را چگونه نقد کرد؟ اگر اقدامی از جایگاه حقوقی انجام داده‌اند (که نمونه عینی گفته نشد) چگونه فهمیده‌ایم نظر شخصی است و مأمور اجرا و اقدام نیستند؟ اگر آن اقدام یا دخالت از ناحیه هویتی حقیقی فرد است حتماً رهبری می‌داند پای ایشان نوشته می‌شود و حتماً نمی‌پذیرد که اقدامات خودسر دیگران به نام رهبری ثبت شود.
اما چطور نقادان حزب‌اللهی (نه غیریت) فهمیده‌اند که فلان عضو دفتر اقداماتی را انجام می‌دهد که مدنظر یا مورد تأیید رهبر نیست؟ آیا با رهبری چک کرده‌اند؟ آیا نمی‌توان گفت غیرمستقیم تصویری مخدوش از رهبری به افکار عمومی منقل می‌کنند، اما آدرس انحرافی می‌دهند؟
نقد منصوبین رهبری مانند رئیس صدا و سیما، قوه قضائیه و... هیچ اشکالی ندارد، زیرا وظایف مستقل، اعلام شده و قانونی دارند و به صورتی طبیعی باید پاسخگوی عملکرد خود در مقابل شرح وظایف و قانون باشند. اما این قاعده نه‌تن‌ها برای اعضای دفتر رهبری بلکه برای هیچ مدیری صدق نمی‌کند الا اینکه اقدامات مجرمانه انجام داده باشند یا مسئول مربوطه از اقدامات عضو دفتر برائت جسته باشد. جلوتر از رهبری حرکت کردن اینجا می‌تواند مصداق داشته باشد.

درخصوص پاسخگویی به افکار عمومی و نقدپذیری اعضای دفتر رهبری نیز همان قاعده معتبر است که آنان هیچ حیطه، وظیفه مستقل و قانونی و از پیش اعلام شده ندارند که گزارش حیطه خود را بدهند و هیچ معیاری برای نقد آنان وجود ندارد الا اینکه رهبری مصداقی از عملکرد آنان را خودسر اعلام کند (مثلا بگوید این مورد خاص حرف بنده نیست)؛ بنابراین یا باید عمل مورد نقد عضو دفتر رهبری را از دفتر تفکیک کرد و جنبه شخصی به آن داد که اینجا محال است یا سبک جدیدی برای هجمه به رهبری را باید تحلیل نمود که هفت، هشت سال پیش برای بعضی مذهبیون انقلابی انگاره‌سازی شد که دفتر رهبری اقداماتی مستقل از رهبری انجام می‌دهد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.