ماجرای جالب علاقه محسن چاوشی به شهریار
محسن چاوشی در سالگرد درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار(۲۷ شهریور)، درباره ارتباط خود با این شاعر در کانال تلگرامیاش نوشت: «آشنایی من با شهریار، نمیدانم دقیقاً از چه سالی و چه سنی شروع شد. اما این را میدانم که غزلهای او و چند شاعر غزلنویس معاصر دیگر مثل منزوی همیشه ورد زبانم بود و بیتهایی درخشان از آنها زمزمه زبانم. از همان روزهای شروع به کار همیشه این علاقه در من بود که بالاخره به فراخور حال و بال روزها و روزگارم، شعرهایی از شهریار را که با آن قرابت و نزدیکی داشتم بخوانم و منتشر کنم که این اتفاق بالاخره افتاد و دیدم شهریار کسی است که میخواهم در کنار شاعران دیگر، غزلهایش را در آلبومی که به هزار امید به انتشار سپرده بودم تا به عنوان اولین آلبوم رسمیام منتشر شود، داشته باشم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و پروسه آمادهسازی آلبوم هم آنطور که باب میل من بود، طولانی مدت نبود تا بتوانم با وسواس روی آن کار کنم، با این همه آلبوم آماده شد و با دو شعر از شهریار یعنی «ستمگر» و «من خود آن سیزدهم» رفت تا مجوز بگیرد اما این مجوز هرگز صادر نشد تا سال ۹۱ که نه به عنوان اولین آلبوم رسمی، بلکه اگر اشتباه نکنم به عنوان ششمین آلبوم منتشر شد و شعر شهریار هم نام آلبوم بود.
عاطفه، اندوه و از طرفی صمیمیت و ساختار قوی و منسجمی که او در غزلهایش دارد، برای من همان چیزی است که از شعر میشناسم و دوست دارم. هنوز هم شهریار یکی از شاعران مورد علاقه من است و سطرهایی از شعرهای او گاه گداری که به ذهنم میآید زمزمهام میشود. شوریدگی شهریار و عشقی که در رگ و پوست زندگی او بود و تا آخر عمر دست از سر و دلش بر نداشت، از او شاعری واقعی میسازد که هر کلمهای که مینویسد انگار از عمق جان و وجود رنجورش بر میخیزد. شعر شهریار مانند شعر هیچ شاعر دیگری نیست و او جایی ایستاده است که فقط و فقط مخصوص خود اوست. جهان ادبیات ایران، کهکشانهای عظیم، باشکوه و بینظیر فراوانی دارد که هر کدامشان جایی ایستادهاند، مقتدر و دل فریب با خصوصیات و شاخصههای خاص خود. شهریار هم یکی از آنهاست که شعر شاخص کم ندارد.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر