رهبریفرد: کالدرون ترسوترین مربی خارجی است که به ایران آمد
شرایط به گونهای شده که هواداران دوآتشه پرسپولیس هم از عملکرد گابریل کالدرون شاکی و عصبانی هستند. در این وضعیت، پای صحبتهای بهروز رهبریفرد کاپیتان پیشین سرخپوشان نشستیم.
بازی با نفت مسجدسلیمان را دیدید؟
بله، اما چیزی که برایم جالب بود ماجرای کریم باقری است. دیگر همه فهمیدیم کریم حق داشت سمت سرمربیگری نمیرود و دوست دارد در سایه کار کند، چون میداند کاریزمای این کار را ندارد. او تا به حال با کسانی کار کرده که عاشق ایستادن لب خط بودند و یک بار که شانس آن را داشت خودش این کار را انجام بدهد، همهچیز خراب شد!
بیشتر منظورم شکست پرسپولیس بود!
یک زمانی انتقاد میکردیم، هواداران میگفتند چوب لای چرخ تیم نگذارید، اما ما پیشکسوت تیم هستیم و میدانیم در این شرایط چه نتایجی برای تیم رقم میخورد. میدانستیم این فاجعه و افتضاح به بار میآید.
یعنی کار کالدورن بد بوده؟
من اصلاً نمیگویم کالدرون مربی خوبی است یا مربی بدی؛ فقط اعتقادم این است که نمیتواند اینجا کار کند. او بلد نیست با پرسپولیس کار کند.
باید برکنارش کنند؟
انصاریفرد که میگوید فعلاً نمیتوانیم به او دست بزنیم. البته انصاریفرد حق دارد، یک نفر دیگر به او میگوید چه کار کند، چه حرفی بزند، چه تصمیمی بگیرد. پرسپولیس امروز مدیری مثل عابدینی میخواست که خودش آستینها را بالا بزند و یکتنه تصمیم بگیرد. معلوم است انصاریفرد قدرتی برای کنار گذاشتن کالدرون ندارد.
البته انصاریفرد تقصیری در جذب کالدرون نداشت!
بله، ایرج عرب با او قرارداد بست، اما انصاریفرد آمده تا تحول ایجاد کند. او باید یک کاری انجام بدهد. اگر مدیر خوبی است، باید امروز جلوی ضرر را بگیرد. انصاریفرد باید فریاد بزند همین امروز این مربی را بیرون میکنم و هزینهاش را هم میدهم تا پرسپولیس نجات پیدا کند. اینها تحولی است که مدیرعامل باید در تیم ایجاد کند. اگر او قدرتی دارد، الان باید نشان بدهد. وقتی که اوضاع آرام باشد، پرسپولیس نیاز به مدیر ندارد. ۴ فصل برانکو مربی تیم بود و همه جامها را میگرفت، من را هم مدیر باشگاه میگذاشتند، پرسپولیس نتیجه میگرفت! امروز مهم است که چه تصمیمی میگیرند.
شما همیشه میگفتید پرسپولیس مریض شده. بیماری این تیم چیست؟
در یک کلام میگویم شخصِ کالدرون! او ترسوترین مربی خارجی است که به فوتبال ما آمد. حتی نمیتواند یک تصمیم معمولی بگیرد. برانکو یکباره با رامین رضاییان یا محسن مسلمان لجبازی میکرد و یک فصل آنها را بیرون میگذاشت. صدهزار نفر نام این بازیکنان را صدا میزدند، اما آنقدر جرأت داشت که روی حرف خودش بماند. کالدرون از وقتی آمده، هر روز میگوید جونیور گزینه نهم من بود، اما جرأت ندارد او را در اختیار باشگاه قرار بدهد. این یعنی کالدرون به کار خودش هم ایمان ندارد. یک روز با یک ترکیب به میدان میرود و بازی را میبرد، هفته بعد کل ترکیب را عوض میکند. یک روز سیدجلال نیمکتنشین است، فردا شجاع خلیلزاده. اصلاً معلوم نیست در تیمش چه میگذرد. کسی که مربی پرسپولیس میشود، نباید تا این حد تحت تأثیر حرف و حدیثها باشد. اگر شجاع را بیرون گذاشتی، باید دلیلش را بگویی. او تا این حد ترسو است که نمیتواند حتی یک دلیل برای این مسائل بیاورد.
در مورد ترکیب و سیستم تیم هم صحبت میکنید؟
نه! چون هنوز نمیدانم نقش نادری در خط هافبک چه بود! انصاری از دقیقه یک نمیدانست باید چه کار کند. ما هنوز نفهمیدم تیم کالدرون باید از عمق گل بزند یا روی ارسالها. هیچ برنامهای ندارند. این همه میگفتیم سیستم پروین «علیاصغری» است ولی در هر شهرآورد، مرا میگذاشت دفاع راست و میگفت نگذار علیرضا نیکبخت از سمت چپ استقلال نفوذ کند. حداقل همین یک تفکر را داشت که گل نخوریم. کالدرون همین برنامههای ساده را هم ندارد. شما در تیم او شادابی میبینید؟ واقعاً فکر میکنید نفت مسجدسلیمان تیمی بود که پرسپولیس را در تهران ببرد؟
به نظرتان بازیکنان تیم افت نکردهاند؟
اصلاً! ۶ نفر از این بازیکنان ملیپوش هستند، چه افتی دارند؟ در یک تیم مگر میشود ۲۲ نفر با هم افت کنند؟ از این بحثها بگذریم و شما هم قبول کنید که کالدرون به بنبست تاکتیکی رسیده. استانکو که سرمربی تیم شد، ما هفتم یا هشتم بودیم، در ورزشگاه آزادی با سیستم ۱-۶-۳ پرسپولیس را به زمین میفرستاد. پرسیدیم چرا این کار را میکنی؟ میگفت برنامه اول من این است که بازیها را با یک گل ببریم تا تیم به بردن عادت کند. در اواخر فصل ۳-۴-۳ شدیم. استانکو برنامه داشت تا تیمش به بنبست نرسد، اما شما برنامهای جز خلاقیت بازیکنان در تیم کالدرون میبینید؟ جواب من که منفی است.
شاید به همین دلیل است که تشویق برانکو در ورزشگاهها شروع شد؟
بله، مربی که بد کار کند، مربی قبلی روی سرش چکش میشود. یک زمانی مثل همان فصلی که برانکو آمده بود، تیم میباخت، اما آنقدر خوب و قدرتمندانه بازی میکرد که میتوانستیم به آیندهاش امیدوار باشیم. به آن مربی باید زمان میدادیم، اما شما منتظرید کالدرون معجزه کند؟ همین امروز باید جلوی ضرر را گرفت. به شرطی میشد به کالدرون زمان داد که برنامه باشگاه، قهرمانی نباشد. پرسپولیسیها این همه ستاره در لیستشان دارند که قهرمانی را تکرار کنند. اگر اینطور نبود که چرا دنبال مربی خارجی رفتند؟ خودش تیم را بسته، خودش اردو برده، بدنسازی کرده و تاکتیکها را میچیند. چرا نتیجه نمیگیرد؟ چون اینکاره نیست!
به نظر شما اگر علی علیپور بیشتر گل میزد، مشکل تیم مرتفع نمیشد؟
نه آقا مشکل تیم که علیپور نیست. همین بازیکن زمان برانکو یک بار آقای گل شد و فصل قبل بهترین گلزن ایرانی لیگ بود؛ حالا چی شده؟ برانکو، مغز علیپور را با خودش برده؟ تیم برنامه ندارد که علیپور گل بزند. به هواداران خط اشتباه میدهند که علیه علیپور شعار داده شود ولی علیپور برود، جونیور میخواهد برای تیم گل بزند؟ الان زمانی نیست که مهدی عبدی بتواند بار تیم را به دوش بکشد. اینها را همه میدانند جز کالدرون. او حتی نتوانست جلوی مهاجم حریف را بگیرد. پرسپولیس ۶ بار روی دروازه نفت حمله کرد، شماره ۷۰ نفت (احمد الجبوری) ۶ بار در ضدحمله با بیرانوند تک به تک شد. چه کسی باید این مشکل فنی را مرتفع میکرد؟ کالدرون شانس آورد که بازیکن نفت باهوش نبود وگرنه جلوی پرسپولیس در تهران هتتریک میکرد.
حرف برانکو هم به میان آمد. به نظرت او میتواند سرمربی خوبی برای تیم ملی باشد؟
بگذارید اول در مورد ویلموتس صحبت کنم. او مربی خوبی است ولی ویلموتس هم به بنبست رسیده و زمان رفتنش است. زمان کیروش هم میباختیم ولی برنامههای بیشتری داشتیم. ما با یک تساوی دیگر، جام جهانی را از دست میدهیم، باید همین امروز جلوی ضرر را بگیریم. با حضور برانکو هم کاملاً موافقم، چون دانش و شناخت خوبی دارد.
بیشتر توضیح میدهی؟
توضیح نمیخواهد؛ برانکو میداند بازیکنانش ساعت ۲ صبح کجا هستند. او میداند فوتبالیست ایرانی اصلاً نمیداند تغذیه حرفهای یعنی چی! برانکو صد بار در فرحزاد و دربند، مچ بازیکنانش را زمان قلیان کشیدن گرفته و به همین خاطر است که میگویم درک خوبی از فوتبال ایران دارد.
واقعاً فوتبالیستهای ایرانی قلیان میکشند؟
شما مثل اینکه در جریان نیستید! یک شب با هم برویم چند قهوهخانه تا ستارههای فوتبال را نشانتان بدهم. علاقه این قشر به طعم پرتقال و نعناع هم جالب است! البته نه اینکه اینها بد باشند و ما خوب باشیم. زمان ما، این بحثها نبود که شب قبل از بازی برویم هتل. ساعت ۱۵ باید خودمان را میرساندیم رختکن ورزشگاه آزادی. من و مهدی هاشمینسب قبل از هر دیدار میرفتیم رستوران درویش و آبگوشت با پیاز و دوغ میخوردیم. همه مهاجمان حریف را هم با چک و لگد میزدیم! فوتبالیست ایرانی همین است. طرف چهار روز میرود اروپا، همه زندگیاش تغییر میکند، اما همین که به ایران برگشت، میرود فرحزاد و قلیان میکشد! در اردوی تیم ملی، ماکارونی و استیک نیمپز میخورند، اما منزل خودشان سوسیس و تخم مرغ! فوتبال ما، یکی را مثل برانکو میخواهد که همه این ماجراها را بداند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.