فرق عمده بین جریان اصلاحات و اصولگرا چیست؟
مصطفی درایتی با تاکید بر لزوم جامعه محوری در جریان اصلاحات گفت که شاید بیرون ماندن از قدرت بهترین فرصت برای اعمال فشار اجتماعی، گفتمان سازی و اعمال اصلاحات مورد نظر باشد
مصطفی درایتی، عضو حزب اتحاد ملت درباره لزوم جامعه محوری گفت: «ایده جامعه محوری خیلی تازگی ندارد و از سالهای قبل هم به جد در میان احزاب جدی و جاندار اصلاح طلب مطرح بوده است. دلیل عمده هم این است که جریان اصلاحات یک جریان مردمی است که قدرت خود را از مردم میگیرد و باید به نحوی برنامهریزی کند که اگر در قدرت در حضور پیدا کرد، بتواند با پشتوانه مردم اصلاحات مورد نظر مردم را عملی کند».
وی با تاکید بر اینکه «هرچه از این رویکرد جدا شویم با مشکلات بیشتری مواجه خواهیم شد» گفت: «شاید فرق عمده بین جریان اصلاحات و اصولگرا همین است که رویکرد آنها معطوف به قدرت است و توجه چندانی به مردم و جامعه ندارند لذا اگر از قدرت جا بمانند دیگر تاثیرگذاری نخواهند داشت».
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: «این رویکرد همیشه در جریان اصلاحات اما مطرح بوده است. البته برخی طیفهای داخلی اصلاح طلب نگاه متمایلتر به قدرت داشتند و تصور میکردند که از آن طریق میتوان کاری انجام داد. این بحث اما به صورت معمول مطرح بود و در برخی حوزههای نظری خیلی جدی بود. مثلا اینکه اگر ما جامعه آگاه و توانمند نداشته باشید، وقتی که وارد قدرت بشویم هم ممکن است مسیری را طی کنیم که خیلی مطابق میل مردم نباشد».
درایتی در پاسخ به اینکه رویکرد اصلی اصلاحطلبان در شرایط موجود جامعه محوری است یا اعمال نظر و حضور در بستر سیاست؟ گفت: «طبیعتا شرایطی که در دو انتخابات اخیر پیدا شد، حتی برای خیلیها از طیفهای اصلاحطلب که نگاهشان به قدرت پررنگتر بود نیز شرایط را ناگزیر کرد. به این ترتیب که اگر بنای ماندگاری باشد، تنها راه پیش روی ما داشتن نگاه معطوف به جامعه است».
وی توضیح داد: «این نگاه معطوف به جامعه هم با نهادهای مدنی و هم با گسترده عمومی جامعه پیوند میخورد. طبیعتا نگاههای اینچنینی هم مطالعه جدیتری میطلبد و هم ضرورت شناخت بهتر را ایجاد میکند. ضمن اینکه به گفتمان و ادبیاتی نیاز دارد که بتواند این ارتباط را با جامعه ایجاد کند. جامعه اگر احساس کند که صدایی که میشنوند، صدای آشنایی است حتما اقبال نشان میدهد اما اگر ببیند که این صدا با آنچه که میطلبد خیلی همسازی ندارد، یا ادبیات آن به گونهای است که با خواستههای او هماهنگ نیست، همدلی نخواهد کرد».
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: «بخشی از اتفاقات چند سال اخیر که موجب شد جریان اصلاحات از قدرت فاصله بگیرد، همین بود که به نظر میرسید این جریان در ادبیات مورد استفاده نگاه ورود به قدرت پررنگ تر بود تا خواستههای مردم. یا تلقی جامعه این بود که اگر ادبیات منطبق با خواست مردم اگر گاهی استفاده میشود، فرمالیته و نمایشی است لذا جامعه همدلی نکرد».
درایتی گفت: «جامعه صداقت میطلبد و این هزینههای خود را دارد. طبیعتا الان این رویکرد ناگزیر است حتی برای کسانی که خیلی اعتقاد نداشتند.»
او در ادامه با اشاره به اینکه «لازم نیست آدم همیشه در قدرت باشد تا اصلاحات شکل بگیرد» گفت: «گاهی اوقات از طریق فشار اجتماعی میتوان قدرت را وادار کرد که با دست و اراده خود تن به اصلاحات بدهد. شاید بهترین راه اصلاحات هم همین باشد. راهی که برای مردم همهزینهتر است. اینکه با فضایی که میسازید یا فشاری که از طریق مطالبه اجتماعی ایجاد میکنید یا حتی گفتوگو و ... مصلحت حاکمیت را به این سو میکشید که لازم است به بخشی از اصلاحات مورد نظر جامعه تن بدهد و اگر نه ممکن است که ماندگاری او با مشکلات جدی مواجه شود».
این عضو حزب اتحاد ملت ادامه داد: «گاهی تاثیرگذاری از بیرون برای انجام اصلاحات زودتر از ورود به قدرت نتیجه میدهد. در صورت ورود به قدرت حتی ممکن است مسائل دیگری مثل رقابتها و لجبازیهای سیاسی هم دخالت کند. حتی الان هم نمونههایی از این رقابتها میبینیم. الان که قدرت یکدست شده، اینها درگیر میشوند که نیازهای کشور را به نحوی تامین کنند و چون مسئولیت دارند ناگزیر هستند که به بخشی از مسائلی که قبلا به سختی با آن مقابله میکردند، تن دهند زیرا ممکن است که در مسیر مدیریت کشور با مشکل و چالشهای جدی مواجه شوند چون بالاخره مردم توقع دارند و اینها با وعدههای خود انتظاراتی را ایجاد کردهاند».
درایتی تاکید کرد: «وقتی یک جریان سیاسی کار را از بیرون قدرت دنبال کند شاید بتواند که تاثیر بیشتری را بر اعمال اصلاحات مورد نظر خود داشته باشد».
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.