روایت استفان والت از رقص ترامپ با دیکتاتورها

در این مرحله از زندگی طولانی و پیچیده‌، واضح است که دیدگاه ترامپ در باب یک دنیای ایده‌آل، دنیایی است که در آن مردانی با قدرت و ثروت (یعنی مردانی مانند خودش) می‌توانند هر کاری که می‌خواهند انجام دهند، بدون اینکه تحت هیچ‌گونه محدودیتی از نظر هنجارها، قوانین یا تعهدات عمومی قرار گیرند.

این نگرش به وضوح در کمپین انتخاباتی ۲۰۱۶ نمایان شد، زمانی که او در یک فایل صوتی گفت که به راحتی می‌تواند زنان را هر کجا که بخواهد به خود جذب کند. قوانین؟ نزاکت؟ دغدغه عمومی؟ این‌ها برای بازندگان و ساده لوحان معنا دارد..

کنسرت اربابان قدرتمند نوظهور

والت در ادامه یادداشت خود آورد: با توجه به این باور اصلی، چندان جای تعجب نیست که رهبرانی که ترامپ از آن‌ها تقدیر می‌کند و در کنارشان احساس راحتی دارد، خودکامه‌هایی با قدرت بی‌قید و شرط هستند. او ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را به عنوان یک "رهبر قوی" ستایش می‌کند و در وصف نحوه روابط خوبش با رهبران مرد (بله، همه آن‌ها مرد هستند) مانند شی جین‌پینگ، رئیس جمهوری چین و کیم جونگ‌اون، رهبر کره شمالی یا محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پرحرفی می‌کند.

حتی رهبران منتخبی که برایش در اولویت قرار دارند -چهره‌هایی مانند ویکتور اوربان در مجارستان، نارندرا مودی در هند یا بنیامین نتانیاهو در اسرائیل- گرایش‌های قوی به سمت حکومت‌های غیرلیبرال یا خودکامه دارند. همچنین باید توجه کرد که بسیاری از این رهبران با کنترل دولت برای ثروتمندتر کردن خود یا حامیانشان استفاده کرده‌اند؛ فساد نشانه تقریباً جهانی در سیستم‌های خودکامه است. این نگرش می‌تواند توضیح دهد که چرا ترامپ ارتباط نزدیکی با ایلان ماسک و برخی دیگر از تکنولوژیست‌ها دارد. این چهره‌ها هم مانند ترامپ می‌خواهند هر قانونی که ممکن است مانع از استخراج ثروت بیشتر شود، از میان بردارند. این گزاره کاملاً مطابق با علاقه‌مندی ترامپ به مردان میانه‌رو و زن‌ستیز معروفی مانند برادران تیت است.

در مقابل، رهبرانی که ترامپ از آن‌ها نفرت دارد، کسانی هستند که به شدت به حکومت محدود و نهادهای دموکراتیک پایبندند، چهره‌‌هایی مانند آنگلا مرکل، صدر اعظم سابق آلمان، جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا، هر نخست‌وزیر بریتانیایی به جز بوریس جانسون و رئیس‌جمهور کنونی مکزیک، کلودیا شینباوم.

تعجبی ندارد که دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ با حمله‌ای تمام‌عیار به محدودیت‌های موجود در قدرت اجرایی در ایالات متحده آغاز شده است، از جمله اشاره‌های صریح به این که او خود را مانند یک پادشاه می‌بیند. این‌طور به نظر می‌رسد که دیدگاه ترامپ در باب نظم جهانی ایده‌آل، دنیایی است که در آن خودکامه‌ها و دیگر قدرت‌های قوی دور هم جمع می‌شوند و جهان را به نفع خود تقسیم می‌کنند.

گیدئون راچمن در فایننشال تایمز به تازگی این رویکرد را به عنوان ایجاد دنیایی "ایمن برای خودکامگی" توصیف کرده و سوزان رایس، مشاور امنیت ملی پیشین ایالات متحده، از دوستان جدید ترامپ به عنوان "محور خودکامه‌ها" یاد کرد. برای من، این گزاره شبیه نسخه مدرن کنسرت اروپاست، ترتیبی پس از ناپلئون که قدرت‌های بزرگ سعی می‌کردند حمله مجدد به سلطنت‌ها را از طریق هماهنگی اقدامات خود و محدود نگاه داشتن درگیری‌ها بین خود در حد قابل قبول مهار کنند. از همین رو می‌توان آن را "کنسرت اربابان قدرتمند" نوظهور نامید.

مشروح این گزارش را در اقتصادنیوز با تیتر «روایت استفان والت از رقص ترامپ با دیکتاتورها؛ چوب حراج کاخ سفید به دموکراسی» بخوانید. 

 

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.