استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی تحلیل کرد
ریشههای وابستگی اقتصاد ایران به نفت و مشکلات ناشی از آن
شقاقی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات در جاهای مختلف اینطور بحث میشود که هویدا توانست در دهه ۵۰قیمتها را ثابت نگه دارد؛ درحالیکه اینطور نبوده و در آن دوره از حیث تورم و نابرابری وضعیت ما بسیار ناگوار بود. مراجعه به یادداشتهای اسدالله علم هم موضوع گرانی و کمبود کالا و سوخت را تایید میکند. او در ادامه به ریشههای وابستگی اقتصاد ایران به نفت پرداخت و افزود: حدود ۱۱۴سال است که ایران تحت سیطره اقتصاد نفتی قرار دارد، اولین تحریمها هم در زمان ملی شدن صنعت نفت از سوی بریتانیا به ایران تحمیل شد که در آن زمان مصدق با اقداماتی چون تنظیم نظام مالیاتی برای کاهش نابرابری، فروش اوراق و شرط صادرات کالای لوکس در ازای واردات کالای لوکس کشور را اداره کرد و در این دوره نرخ تورم در نهایت به ۱۴درصد رسید.
این استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه وقتی وارد دهه۵۰ میشویم به یکباره قیمت نفت افزایش سرسام آور پیدا میکند، گفت: بهطوریکه از سال۵۲ تا ۵۷ معادل میانگین سالی ۱۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم. این وابستگی به نفت و پس از آن واردات بی رویه کالا و رشد نقدینگی و عدم بهرهبرداری بهینه از نفت بعد از انقلاب هم ادامه داشت و در واقع دولتها نتوانستند از درآمد سرشار نفت عبور کنند. او در ادامه اظهار کرد: اقتصاد ما در دهه۹۰ شاهد شدیدترین تحریمها بود و در کنار آن بهدلیل گذاشتن همه تخم مرغها در سبد برجام نتوانستیم از فرصتها به خوبی استفاده کنیم.شقاقی با بیان اینکه دهه پیشرو دهه حساسی است و برای عبور از آن به عقلانیت برای اصلاحات اساسی در اقتصاد نیاز داریم، تصریح کرد: دهه پیشرو تحریمها ادامه خواهد داشت.
امیدوارم دست به اصلاحات ساختاری در اقتصاد بزنیم؛ در غیر این صورت دهه سختی خواهد بود. او خاطرنشان کرد: متاسفانه نظامات اقتصادی ما فزاینده نابرابری، معیوب و مولد تورم و نابرابری است و همین وضعیت اقتصاد را به پاشنه آشیل تبدیل کرده است.این استاد اقتصاد با اشاره به وجود فساد در اقتصاد گفت: مردم این فساد و نابرابری را میبینند و لمس میکنند. متاسفانه هیچکدام از نظامات بازتوزیع در اقتصاد ما به خوبی ثروت را توزیع نمیکند و اثرات فساد، رانت، نابرابری و تورم به طبقه فقیر تحمیل میشود. او با بیان اینکه ما به اصلاحات ساختاری در نظامات بازتوزیع ثروت و شفافسازی نیاز داریم، گفت: حقیقت این است که در طول چند سال گذشته هیچکدام از دولتها به اصلاحات ساختاری در نظامات بازتوزیع دست نزدند.
بهعنوان نمونه قانون مالیات بر ثروت ۲۰سال است که تصویب نمیشود یا بحث مالیات بر عایدی سرمایه سه سال است که از کمیسیون اقتصادی مجلس خارج نشده است. او با انتقاد از توزیع ناعادلانه یارانههای مختلف از جمله یارانه انرژی در کشور، گفت: در کشور ماهانه ۲۷۰هزار میلیارد تومان یارانه انرژی و... داده میشود که ۸۰درصد نصیب یک گروه اقلیت ۱۰درصدی میشود.این ثروت کلان نابرابر توزیع میشود.