دلایل عدم موفقیت مدیریت پسماند در ایران
این موضوع وقتی بیشتر اهمیت مییابد که بدانیم اغلب این زبالهها سر از جویها و رودخانههای فصلی دائمی در میآورد؛ از سوی دیگر سوء مدیریت این زبالهها امنیت اجتماعی و سلامت مردم را نشانه رفته و دستخوش آلودگی میکند. زیرا همه این شیرابهها و آلودگیهای حاصل از زباله در مخازن و منابع آب زیرزمینی و سطحی تخلیه میشود.
در حال حاضر در ایران ۸۰ درصد کل مخارج مدیریت پسماندها، مربوط به جمعآوری است که ۶۰درصد از آن صرف حقوق و دستمزد کارگران میشود. اهمیت این موضوع از آن جهت است که بهبود اندکی در عملیات جمعآوری میتواند تاثیر فراوانی در کاهش هزینههای کل داشته باشد.
هزینههای اقتصادی مدیریت جمعآوری شامل سرمایه لازم برای خرید تجهیزات، هزینههای کارکنان، سوخت، تعمیر و نگهداری و سایر موارد است مطالعاتی که در شهرهای مختلف ایران صورت گرفته نشان میدهد که میانگین هزینه جمعآوری هر تن زباله در سال نزدیک ۶۰ دلار محاسبه شده است.
این در حالی است که کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای در حال توسعه نزدیک به ۷۰ درصد زبالههای تولیدی خود را بازیافت میکنند که این میزان در کشور ما نزدیک به ۱۷درصد است. در طول دهههای گذشته بسیاری از کشورها نسبت به مضرات این معضل آگاه شده و مدیریت آن را در دستور کار قرار دادهاند. این اقدامات نتایج خوبی داشته است و حالا زباله در حکم طلایی است که به منبع درآمد بسیاری از کشورها و حتی خانوادهها تبدیلشده است؛ اما آمارها وضعیت خوبی از کشور ما در این حوزه نشان نمیدهد. هنوز بسیاری از ابتداییترین اقدامات مدیریت پسماند که یکی از آنها تفکیک از مبدأ است، در کشور اجرایی نشده است؛ این در حالی است که تولید روزانه زباله هم روزبهروز در حال افزایش است.
مدیریت پسماند و بحث ساماندهی زباله در کشور اگرچه گاه چنان داغ شده که به ابزاری برای تصفیهحسابهای حزبی تبدیلشده، اما هنوز اقدام جدی در مورد آن انجام نشده است. بر اساس آمارها تولید سالانه زبالههای شهری ایران بیش از ۱۰ میلیون تن است. متوسط سرانه تولید زبالههای شهری در ایران ۲۴۰ کیلوگرم در سال است. بیشترین تولید سرانه زباله مربوط به پایتخت کشور تهران میشود؛ در این شهر به ازای هر نفر تا ۴۵۰ کیلوگرم زباله شهری در سال تولید میشود. در خصوص زبالههای صنعتی، تولید زباله در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی هم بهطور خاص چالشی کلیدی است. بعضا این زبالهها در رده زبالههای خطرناک قرار میگیرند و لازم است فرآیندهای خاص تصفیه و بازیافت در مورد آنها انجام شود.
مهمترین روشهای دفع زباله در جهان کدامند؟
دفع پسماند آخرین مرحله از فرآیند مدیریت پسماند است. بعد از جمعآوری، انتقال، پردازش و بازیافت، دفع پسماند با روشهایی از قبیل دفن، سوزاندن، دپوی روباز و... انجام میشود.
میانگین درصد بازیافت زباله و تولید کمپوست در جهان حدود ۱۹ درصد است و در مقیاس جهانی بهطور میانگین حدود ۳۷ درصد دفن زباله، ۳۱ درصد دپوی روباز و ۱۱ درصد زبالهسوزی انجام میشود. دپوی روباز زباله بدترین روش دفع زباله محسوب میشود که این میزان در کشورهای کمدرآمد حدود ۹۳ درصد و در کشورهای با درآمد بالا حدود ۲درصد اتفاق میافتد.
کشورهای با درآمد متوسط به بالا بیشتر به دفن زباله روی میآورند (حدود ۵۴ درصد) درحالیکه در کشورهای با درآمد بالا از این میزان کاسته میشود و درصد بازیافت زباله و تولید کمپوست بالا میرود. زبالهسوزی نیز در کشورهای با درآمد بالا که با محدودیت زمین مواجه هستند رواج دارد.به گفته کارشناسان محیطزیست در ایران نمیتوان آمار دقیقی از میزان بازیافت و تولید کمپوست ارائه داد. با این حال بر اساس برخی مطالعات انجام شده میتوان گفت میزان بازیافت حدود ۶ درصد و میزان تولید کمپوست حدود ۱۰ درصد برآورد میشود. بیش از ۸۰ درصد از زباله تولیدی در کشور به سمت لندفیلها یا محلهای دفن زباله هدایت میشود. در اغلب سایتهای دفن زباله کشور بهجای دفن بهداشتی، دپوی روباز زباله انجام میشود که خسارتهای جبرانناپذیری به محیطزیست کشور وارد آورده است.
مشکلات و موانع بازیافت زباله در ایران چیست؟
بهوضوح میتوان گفت مساله اصلی از مدیریت ضعیف پسماند در کشور ناشی میشود. ابتدا باید زیرساختهای لازم بهویژه در مرحله جمعآوری زباله فراهم شود، برای مثال بسیاری از شهروندان در خانه تفکیک زباله میکنند، ولی شهرداری بهصورت تفکیکشده جمعآوری نمیکند. البته ترویج فرهنگ کاهش تولید زباله و تفکیک آن نیز یک مقوله مدیریتی است.
به این ترتیب میتوان گفت مشکل در زمینه بازیافت زباله از مرحله تفکیک آن شروع میشود که در این زمینه تا حدود زیادی هم دولت و هم فرهنگ عمومی که آنهم به میزان زیادی ناشی از دولت است، دارای خلأهای قانونی و فرهنگی هستند.
کدام ارگانها بیشترین و مهمترین سهم را در فرهنگسازی برای همیاری در بازیافت زباله دارند؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت در سطح شهرها، شهرداریها و در روستاها، دهیاریها مسوولیت مدیریت پسماندها را بر عهدهدارند. در کشورهای موفق در زمینه بازیافت زباله، سیاستهای تشویقی و تنبیهی در کنار فراهمسازی زیرساختهای لازم و صرف بودجههای کلان منجر به موفقیت شد نه فرهنگ عمومی.
قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که بازیافت زباله بیشتر از مباحث مالی و برنامه منسجم مدیریت پسماند تاثیر میپذیرد. مسلما برنامهریزی و تامین بودجه برای فراهم آوردن امکانات لازم برای تفکیک در مبدأ بسیار کمهزینهتر و مقرون بهصرفهتر از تفکیک آن در مقصد است.
مضاف بر شهرداریها و دهیاریها، نهادهای آموزشی و تربیتی هم در این قضیه بسیار نقش دارند. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، مساله تفکیک زباله از مدارس و در متون درسی برای فرد آموزش داده میشود تا کاملا برای فرد نهادینه شود. درواقع برخی از مهمترین اصولی که سیستم تفکیک زباله در کشوری مانند ژاپن ارتقا یافته، به فرهنگسازی مرتبط هستند که از مدارس و مراکز آموزشی سرچشمه میگیرد. از جانب دیگر شهرداریها هم چندان توجهی به این مساله ندارند. مثلا سطلهای زباله عمومی که در خیابانها و معابر عمومی وجود دارند، هیچکدام تفکیکشده نیستند و زبالهها هم بهصورت کاملا ترکیبی اعم از خشک و تر جمعآوری میشوند که نتیجه آن تفکیک بخش کمی از زباله با اتلاف سرمایه اقتصادی و انسانی زیاد است.
هزینههای سرمایهگذاری در بازیافت زباله در قیاس با عدم بازیافت چقدر است؟
به گفته کارشناسان حوزه پسماند در فرآیند مدیریت پسماندهای شهری، تحلیل هزینه و فایده بازیافت زباله از اهمیت بالایی برخوردار است. درمجموع از نگاه اقتصادی با در نظر گرفتن فواید محیطزیستی و بهداشتی حاصل از بازیافت زباله در درازمدت و همچنین اصول توسعه پایدار، فواید بازیافت زباله از هزینههای آن بسیار بیشتر است. هزینههای بازیافت به مولفههای متعددی از قبیل ترکیب زباله، مقدار تولید زباله، نیروی کار، فناوری و... بستگی دارد. از این رو در کشورها و شهرهای مختلف معادلهها متفاوت است و نیاز به مطالعه دارد. ممکن است در شهری یا کشوری از نگاه یک سرمایهگذار هزینههای بازیافت زباله بیشتر از منافع آن باشد. در چنین شرایطی منافع محیطزیستی و بهداشتی حاصل از بازیافت زباله باید توسط دولت محاسبه و در قالب یارانه و دیگر سیاستهای تشویقی صرف تقویت این فرآیند شود.
از سوی دیگر نیز ممکن است منافع مستقیم حاصل از بازیافت برای سرمایهگذار بیشتر از هزینهها باشد، در این شرایط نیز هزینههای محیطزیستی و بهداشتی باید از طریق دولتها مطالعه و در فرآیند مدیریت بازیافت لحاظ شود؛ بنابراین ازآنجاکه منافع محیط زیستی و بهداشتی در فرآیند بازیافت زباله بهطور مستقیم عاید سرمایهگذار بخش خصوصی نمیشود و از طرفی دیگر فرآیند بازیافت زباله مقداری هزینههای محیطزیستی و بهداشتی در بر دارد، لازم است دولتها در برنامهریزی، تامین بودجه و رعایت استانداردها ورود داشته باشند.
راهکار چیست؟
آگاهیبخشی به مردم و درخواست شفافسازی هزینهکرد ضروری است؛ در ابتدای امر ضروری است مطالعات جامع در خصوص شناخت توانمندیهای دستگاهها و تجهیزات جمعآوری زباله در ارتباط با ساختارهایی انجام شود. در گام بعدی نیز لازم است مطالعه، طراحی و بهینهسازی تجهیزات و ماشینآلات سیستم جمعآوری مکانیزه و نیمه مکانیزه صورت گیرد.
اما مطالعه و توسعه طرحهای بازیافت و تفکیک از مبدأ بهمنظور کاهش زائدات تحویلی به سیستم جمعآوری، تدوین برنامههای آموزشی ویژه بازیافت و تفکیک از مبدأ برای مسوولان، مردم و انجمنهای مردمی و قرار دادن برنامه تفکیک از مبدأ در رأس برنامههای مدیریت مواد زائد در شهرداریها و تعیین اهداف کلی آن در سطوح محلی و استانی از دیگر پیشنهادهایی است که میتوان برای افزایش بهرهوری در این مقوله به کار گرفت.