مشکلات بازپرداخت تسهیلات ارزی برای تولیدکنندگان
پیشنهادهایی که تحقق آنها به خصوص در مورد اول، قویا نگرانکننده است. در بخشی از نامه، استنباط شده که اگر فردی تسهیلات گرفته، اما درآمد ارزی نداشته، باز هم سود کرده چون بر ارزش داراییهایش افزوده شده است. ولی چه سودی؟ هیچ فردی - البته به غیر از آنهایی که رانتخواری را بلد بودند- تا همین هفت، هشت سال قبل، حتی فکر نمیکرد که دلار به ۳۰هزار تومان برسد حال به نظر شما، اگر یک تولیدکننده میدانست قرار است چنین اتفاقی بیفتد به راه انداختن تولیدی که به تحریم، گرانی و ممنوعیت صادرات بینجامد، فکر میکرد؟!
واقعا حاضر بود سرمایهاش را خرج واردات ماشینآلاتی کند که حالا بیارزش و فرسودهاند!! یا نه اصلا به فرض که وام گرفته و ارزش کارخانه و ماشینآلات آن هم بیشتر شده، اما وقتی مجبور شده سودش را خرج گرانی و نبود مواد اولیه و حتی هزینه بالای آب و برق و حمل و نقل کند، آیا پولی برایش مانده که حالا بخواهد از این جیب به آن جیب کند؟
باور کنید کسی که دلش با این آب و خاک و سرزمین است؛ در تحریمها و ممنوعیتها تا آنجا که جا داشته است، خود را سرپا نگه داشته تا نجنگیده نبازد. وام گرفته تا شغل بسازد و دست چند جوان بیکار را بگیرد و الان حقش نیست که بخواهد کارخانه، ماشینآلات و حتی سرمایه از قبل داشتهاش را بدهد تا بتواند وامی را که گرفته پس دهد؛ یا حساب و کتاب چند سال کار کردنش را ببرد بگذارد روی میز تا ببیند مثلا سال X مشمول ممنوعیت صادراتی شده یا نه و چندین برابر بیشتر از خود وام، با او تسویه حساب کنند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند تولید حمایت میخواهد و اگر قرار است یقه کسی گرفته شود باید سراغ آنهایی رفت که دلشان نه با چرخ تولید که با گاوصندوقهایشان خوش بوده و دلال شدند نه تولیدکنندهای که از خاک خوردن کف کارخانهاش، اکنون به روزی رسیده که ابربدهکار بانکی است و نمیداند اصلا میتواند به فردای کسب و کارش فکر کند یا نه؟!