چرا ایران در انرژیهای تجدیدپذیر از دنیا عقب است؟ مانع اصلی مقابل سرمایهگذاران بخش خصوصی
دافعه سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی
نفت و مشتقات آن بیش از یک قرن منبع اصلی تامین انرژی بشر بوده و به همراه زغالسنگ و گاز، سه منبع اصلی سوخت فسیلی، هماکنون حدود ۸۰درصد از انرژی مورد نیاز جهان را تامین میکنند. سوختهای فسیلی علاوه بر انتشار گازهای سمی به محیط، سطح گازهای گلخانهای مانند دیاکسید کربن (CO۲) را در جو زمین افزایش میدهند که این مسأله از دیدگاه بسیاری از دانشمندان میتواند موجب گرمایش سطح زمین شود. با وجود آنکه گزاره آخر، مخالفان برجستهای در طیفهای مختلف آکادمیک، سیاسی و اجتماعی در گروههای راست افراطی کشورهای مختلف دارد، طرفداران آن توانستهاند حمایت ۱۹۶ دولت دنیا را برای پذیرش پیمان پاریس جلب کنند. این پیمان به عنوان خروجی کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد در دسامبر ۲۰۱۵، به شتاب تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر افزوده است. فعالیتهای مدنی حول تغییرات اقلیمی، پرداخت رسانهها و تاثیرپذیری سیاستمداران از این جنبشها، افزایش پرشتاب سرمایهگذاری روی منابع انرژی تجدیدپذیر و حوزههای جانبی انرژیهای پاک را در پی داشته است.
سرمایهگذاری ۵/ ۱تریلیون دلاری
بر اساس گزارش بلومبرگ، در سال ۲۰۲۲ بیش از ۴۹۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم روی انرژیهای تجدیدپذیر صورت گرفته است. این تنها بخشی از سرمایهگذاری ۵/ ۱تریلیون دلاری در زمینه انرژیهای پاک محسوب میشود و طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژی، در سال گذشته میلادی، ۴۷۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در زمینه بهرهوری انرژی و کنترل گازهای خروجی سمی نیروگاهها، ۳۳۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری روی باتریها و ذخیرهسازی منابع انرژی، ۹۳میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم در زمینه خودروهای برقی، ۴۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری در زمینه انرژی هستهای و ۱۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری روی سوختهای کمکربن (CCUS) صورت گرفته است.
جهت مقایسه ملموستر، طبق تخمین آژانس بینالمللی انرژی، در همین سال مجموع سرمایهگذاری در صنایع بالادست نفت و گاز ۴۱۷ میلیارد دلار، سرمایهگذاری در زمینه تامین زغالسنگ ۱۱۶ میلیارد دلار، سرمایهگذاری در حوزه پالایش نفت و گاز ۶۹ میلیارد دلار و سرمایهگذاری در زمینه گاز مایع ۷۴ میلیارد دلار بوده است. این مقایسه نشان میدهد که چقدر توجه به مقوله انرژیهای پاک در دنیا جدی است.
چشمانداز انرژیهای تجدیدپذیر
با وجود سرمایهگذاریهای انبوه، انرژیهای تجدیدپذیر همچنان کمتر از ۱۴درصد از مصرف کل انرژی جهان را تامین میکنند. از میزان ذکرشده نیز نیمی از آن مربوط به انرژیبرقآبی است و انرژیهای تجدیدپذیر مدرنتر (نظیر خورشیدی، بادی و زیستی) کمتر از ۷درصد عرضه کل انرژی دنیا را به خود اختصاص دادهاند. از منظر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در کاربرد نهایی مصرف، تولید الکتریسیته نسبت به حوزههای دیگر بیشتر مورد اقبال قرار گرفته است. در حال حاضر حدود ۲۹درصد از الکتریسیته مورد نیاز جهان از طریق انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود (در سال ۲۰۱۱ این نسبت ۲۰درصد بوده است). این در حالی است که در زمینه گرمایش و سرمایش، سهم انرژیهای تجدیدپذیر حدود ۱۱درصد است و در بخش حملونقل تنها ۴درصد از انرژی مورد نیاز از طریق انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود.
البته چشمانداز انرژیهای تجدیدپذیر، کاملا متفاوت با وضعیت فعلی است. در سال ۲۰۲۱، حدود ۸۴درصد از ظرفیت اضافهشده به شبکه برق دنیا از نیروگاههای تجدیدپذیر بوده است. بیش از نیمی از این ظرفیت تجدیدپذیر ایجادشده مربوط به فناوریهای خورشیدی، ۳۰درصد مربوط به فناوریهای بادی و مابقی مربوط به سایر فناوریهای تجدیدپذیر (برقآبی، زیستی، زمینگرمایی و سایر) است. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰، بیش از ۸۵درصد برق دنیا از طریق منابع تجدیدپذیر و به رهبری فناوریهای خورشیدی تامین شود. در حوزه حملونقل، تخمین زده شده تا سال ۲۰۴۰، ۵۷درصد از کل فروش اتومبیلهای مسافرتی، انرژی خود را به جای سوختهای فسیلی، با برق تامین کنند که برآورد میشود تا این سال، سهم کل ناوگان برقی به حدود ۳۰درصد کل برسد. طبق برآورد آژانس اطلاعات انرژی آمریکا، با اتخاذ سیاستهای حمایتی از سوی اکثر کشورهای دنیا، تا سال ۲۰۵۰ انرژیهای تجدیدپذیر پس از نفت پراستفادهترین منبع انرژی در تمام کاربردهای خانگی، صنعتی و کشاورزی خواهند بود.
انقلاب باتریها، زندگی سبز را هموار میکند؟
ذخیرهسازی انرژی یکی از حوزههایی است که برای توسعه انرژیهای پاک در سالهای اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است. در سال ۲۰۲۲ حدود ۳۳۷ میلیارد دلار به صورت مستقیم در زمینه ذخیرهسازی انرژی سرمایهگذاری صورت گرفته است. باتریهای لیتیوم-یونی یکی از پرکاربردترین تجهیزات ذخیرهسازی محسوب میشوند که علاوه بر کاربرد در مقیاسهای بزرگ در تجهیزات روزمره مانند رایانه، گوشی همراه و خودروهای برقی نیز استفاده میشوند. با وجود آنکه اشاره شد ذخیرهسازی چالش بزرگی در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است، پیشرفت تکنولوژی در این زمینه نیز چشمگیر بوده و هزینه تولید این باتریها در طول یک دهه گذشته حدود ۹۰درصد کاهش داشته است. به عبارت دقیقتر، میانگین قیمت یک باتری لیتیوم-یونی با ظرفیت ذخیرهسازی یک کیلووات ساعت از ۱,۲۲۰ دلار سال ۲۰۱۰ به کمتر از ۱۳۰ دلار در سال ۲۰۲۲ رسیده است. با وجود این ، قیمت بالا همچنان یکی از مشکلات باتریهای لیتیوم-یونی است.
بازیگران اصلی این بازار
چین فعالترین کشور دنیا در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است. این کشور با ظرفیت تولیدی بیش از ۱۰۰۰ گیگاوات ساعت در سال، بیش از سه برابر ظرفیت تولید کشور دوم یعنی ایالات متحده (با ظرفیت ۳۲۵ گیگاوات ساعت در سال)، با اختلاف در رتبه نخست دنیا قرار دارد. سه شرکت China Three Gorges Corp، China Huaneng Group وState Power Investment که از منظر ظرفیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر سه شرکت نخست چین و به ترتیب شرکتهای اول، چهارم و نهم دنیا هستند، همگی شرکتهایی با مالکیت عمده دولت و سهام کنترلی حزب کمونیست چین محسوب میشوند. البته در چین شرکتهای خصوصی و لیستشده بزرگی مانند LONGi Green Energy Technology و Trina Solar نیز وجود دارند که سهام آنها در بورسهای چین یا بورسهای بینالمللی عرضه شده است. در سایر کشورها نیز شرکتهایی مانند Enel (ایتالیا)، Eletrobras (برزیل)، Electricite de France SA (فرانسه) بازیگران بزرگی هستند که مالکیت عمده (بیشتر از ۵۰درصد) آنها در اختیار دولت یا ارگانهای وابسته به دولت است. عمده شرکتهای ذکرشده بازیگرانی قدیمی در بخش انرژی فسیلی، نیروگاهی یا شرکتهای توزیع و یوتیلیتی با قدمتی چند ۱۰ساله هستند که در طول یک دهه اخیر حوزه تمرکز خود را به سمت انرژیهای تجدیدپذیر تغییر داده یا انرژیهای تجدیدپذیر را به صورت موازی با سایر بخشها توسعه دادهاند. مدیریت این شرکتها نیز معمولا از طریق مشارکت عمومی-خصوصی یا سایر روشهای حکمرانی شرکتی کنترلشده برای تفکیک شئون تنظیمگری و تصدیگری دولت است.
ایالات متحده یکی از معدود کشورهایی است که به علت ساختار اقتصادی متفاوت، دولت نقش کمرنگی در سرمایهگذاری در این حوزه دارد. ولی بخش خصوصی هم در این کشور و هم در سایر کشورهای ذکرشده به صورت موازی با دولت، به شکل گسترده به سرمایهگذاری در این حوزه پرداخته است. علاوه بر شرکتهای مطرحی مانند NextEra Energy (ایالاتمتحده)، Vestas و Ørsted (دانمارک)، Iberdrola (اسپانیا) یا ENGIE (فرانسه) که شرکتهایی متمرکز در حوزه انرژی محسوب میشوند، هلدینگها و غولهای چندرشتهای مانند General Electric، Tesla، Google و Siemens نیز به سرمایهگذاری در این حوزهها در سالهای اخیر علاقه نشان دادهاند.
مهمترین مانع توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران
بر اساس آخرین آمار منتشرشده وزارت نیرو، ظرفیت منصوبه نیروگاههای کشور حدود ۹۱,۰۰۰ مگاوات است. از این مقدار حدود ۱,۰۴۱ مگاوات مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر (به جز برقآبی) است که سهم انرژی بادی از این ظرفیت ۶/ ۳۶درصد، انرژی خورشیدی ۳/ ۴۵درصد، انرژی زیستتوده ۳/ ۱درصد، انرژیبرقآبی کوچک ۴/ ۱۰درصد و توربینهای انبساطی ۱درصد است. همچنین آمارنامههای سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژیبرق نشان میدهد، در حال حاضر تنها ۶/ ۰درصد از نیاز شبکه برق از سوی انرژِیهای تجدیدپذیر تامین میشود. همانطور که مشاهده میشود، انرژیهای تجدیدپذیر در ایران توسعه چندانی نداشتهاند.
آژانس بینالمللی انرژی هر ساله به تخمین میزان یارانه تخصیصدادهشده از سوی کشورهای مختلف در حوزه انرژی میپردازد. بر اساس محاسبات این آژانس در سال ۲۰۲۱ (آخرین آمار در دسترس)، ایران پس از روسیه (۷۸ میلیارد دلار)، با ۵۸ میلیارد دلار، دومین کشور دنیا از منظر تخصیص یارانه به انرژی محسوب میشود. کشورهای چین (۵۲ میلیارد دلار)، هند (۴۸ میلیارد دلار) و عربستان سعودی (۴۱ میلیارد دلار) در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. ایران در حالی در جایگاه دوم میان ۵ کشور با بیشترین یارانه انرژی قرار گرفته که حجم دلاری اقتصاد آن یکپنجم اقتصاد روسیه، یکبیستم اقتصاد چین، یکنهم اقتصاد هند و کمتر از نصف اقتصاد عربستان است. از منظر سهم یارانههای انرژی به تولید ناخالص داخلی نیز ایران پس از ازبکستان (۱۹درصد) با ۱۴درصد در رتبه دوم در میان تمام کشورهای جهان قرار دارد.
متاسفانه در نهادههای اصلی تامین انرژی، ایران وضعیت اسفباری دارد و با فرض دلار ۵۰هزار تومانی و ارقام ماه مه ۲۰۲۳، متوسط قیمت برق خانگی به ازای هر کیلووات ساعت در جهان (۱۷ سنت) حدود ۸۰برابر قیمت پایه ۱۴۰۲ برق خانگی در ایران (۱۰۶ تومان)، متوسط قیمت هر لیتر بنزین در جهان (۲۹/ ۱ دلار) حدود بیستویک برابر قیمت بنزین آزاد در ایران (۳هزار تومان) و قیمت گازوئیل در جهان (۲۱/ ۱دلار) حدود ۱۰۱ برابر قیمت گازوئیل آزاد در ایران (۶۰۰ تومان) است.
البته برای حمایت از نیروگاههای تجدیدپذیر، طرحهای خرید برقِ تولیدی این نیروگاهها با تعرفه بالاتر از تعرفههای مصرف خانگی در سالهای اخیر در دستور کار سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهینهسازی مصرف (ساتبا) قرار گرفته است. مثلا برای نیروگاههای تجدیدپذیر کمتر از ۲۰ کیلوواتی، ساتبا برق تولیدی نیروگاهها را با نرخ ۱,۷۵۰ تومان به ازای هر کیلووات ساعت (۵/ ۳ سنت با فرض دلار ۵۰هزار تومانی)، برای نیروگاههای بین ۲۰ تا ۲۰۰ کیلوواتی با نرخ ۱,۶۵۰ تومان (۳/ ۳ سنت) و برای نیروگاههای بزرگتر با نرخ ۶۳۷ تومانی (۲۷/ ۱ سنت) خریداری میکند. تعرفهها هر سال بر اساس تورم تعدیل میشوند؛ ولی تعرفههای مذکور صرفا محدود به ۱۰ سال اول بهرهبرداری بوده و در ۱۰ سال دوم تعرفه نرخ پایه خرید از آنها به میزان ۳۰درصد کاهش خواهد یافت. همانطور که مشاهده میشود، با وجود این طرح مشوق نیز اختلاف قیمت با نرخهای متوسط جهانی فاصله قابل ملاحظهای دارد.
سرمایهگذاری روی برق خورشیدی توجیهپذیر است؟
هزینه احداث نیروگاه برق خورشیدی، به عنوان یکی از ارزانترین منابع انرژی تجدیدپذیر که نسبت به سایر تکنولوژیها سرمایه مورد نیاز و پیچیدگیهای فنی کمتری میطلبد، به عوامل متعددی بستگی دارد که هر یک از عوامل بر هزینه تمامشده نیروگاه تاثیر بسزایی خواهد داشت. ظرفیت نیروگاه، تکنولوژی مورد استفاده و محل و مساحت نیروگاه همگی روی هزینه احداث نیروگاه تاثیر دارند. با فرض نرخهای کنونی خرید تضمینی، جریان درآمدی نیروگاههای بیشتر از ۲۰۰ کیلوواتی به ازای تولید هر واحد برق، یکسوم نیروگاههای کمتر از ۲۰۰ کیلوواتی است. حتی با وجود درنظرگرفتن صرف مقیاس، احداث نیروگاههای بزرگمقیاس با توجه به نرخهای ارزان خرید، برای سرمایهگذاران بهصرفه نیست. در خصوص نیروگاههای کوچکمقیاس نیز، قیمت زمین در هزینه تمامشده نیروگاه نقش زیادی ایفا میکند. با وجود این، مشاهدات میدانی و محاسبات تحلیلی کران کپیتال نشان میدهد متوسط دوره بازگشت حقیقی سرمایه تنها برای خرید، نصب تجهیزات و اتصال به شبکه توزیع برای نیروگاههای کوچکمقیاس حداقل ۷ سال است. جمیع نکات ذکرشده نشان میدهد اگرچه نصب تجهیزات برق خورشیدی به روی ساختمانها و برجهای مسکونی یا تجاری با هدف تامین انرژی مجتمع، هماکنون نیز در برخی مناطق کشور مورد استقبال قرار گرفته، احداث این نیروگاهها در شرایط فعلی برای سرمایهگذاران خصوصی که به صورت متمرکز هدف بازدهی مالی را دنبال میکنند، با نرخها و مشوقهای فعلی جذابیت چندانی ندارد.
تنها راه برونرفت از وضعیت موجود
همانطور که اشاره شد، ارزانبودن نرخهای خرید تضمینی برق برای نیروگاههای تجدیدپذیر، مهمترین عامل دفعکننده سرمایهگذاران بخش خصوصی بوده است. یارانههایی که در ایران به بخش انرژی اختصاص مییابد، علاوه بر آنکه بزرگترین مانع و دافع برای سرمایهگذاریهای جدید در صنعت برق، و نه تنها حوزههای تجدیدپذیر، محسوب میشود، موجب تغییر رفتار مصرف ایرانیان در سالهای اخیر شده است.
متاسفانه میزان مصرف انرژی، که با معیار شدت انرژی که معادل مقدار انرژی مصرفی به ازای یک واحد درآمد ایجاد شده در هر کشور، قابل اندازهگیری است، در ایران در طول ۳۰ سال گذشته ۹۰درصد افزایش یافته است. به طور ضمنی، این معیار نشان میدهد که جامعه ایرانی، اعم از مشتریان خانگی، صنعتی، کشاورزی و تجاری در طول ۳ دهه گذشته به علت ارزانبودن انرژی اسرافکارتر شده است. شدت انرژی در ایران در حال حاضر حدود ۳/ ۲ برابر متوسط جهانی است. یکی دیگر از عوامل عقبماندگی ایران نسبت به سایر کشورها، عدمورود دولت به حوزه سرمایهگذاری در این بخشهاست. همانطور که مشاهده شد، بیشتر ظرفیت نصبشده تجدیدپذیر در اکثر کشورهای دنیا مربوط به شرکتهایی با مالکیت غالب دولتی است. چرا که ورود به حوزه انرژیهای تجدیدپذیر نیازمند نگاه بلندمدت و سرمایههای کلان است. ایران کشوری است که در سالهای اخیر با مشکلات اقتصادی عدیدهای دستوپنجه نرم میکند و آمار تشکیل سرمایه خالص منفی در سه سال گذشته نشان میدهد تا چه میزان وضعیت سرمایهگذاری در کشور بحرانی است.
در حالی که دولت فاقد منابع کافی برای اجرای پروژههای عمرانی است، بخش انرژی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و عدمسرمایهگذاری در این بخش، مشکلاتی نظیر ناترازی و خاموشیهای مقطعی در زمانهای پیک مصرف را در پی داشته است. سرمایهگذاری در حوزههای تجدیدپذیر نیز طبیعتا در این شرایط جزو اولویتهای دولت نبوده و این بخش گسترش پیدا نکرده است. به نظر میرسد تنها راه برونرفت از شرایط موجود برای جذابکردن صنعت برق تجدیدپذیر، آزادسازی قیمتهاست. ایران کشوری است که به علت شرایط جغرافیایی خاصش ظرفیت بسیار بالایی برای توسعه نیروگاههای خورشیدی در مناطق کویری و بیابانی دارد. سرکوب قیمتی بزرگترین دفعکننده سرمایهگذاران این حوزه است. البته ناگفته پیداست که آزادسازی قیمت فقط برای بخش تجدیدپذیر، مشکلات ناترازی برق کشور را حل نخواهد کرد؛ چرا که ذخیرهسازی و پایداری دو مشخصهای هستند که هنوز فناوریهای تجدیدپذیر در حل آنها ناتوان هستند. با فرض عدمآزادسازی قیمتها، امکان صادرات برقِ تجدیدپذیر با قیمتهای رقابتی نیز یکی از راههای بالقوه برای بهصرفهشدن تولید این انرژی در کشور است که با توجه بهسازوکارهای فعلی قوانین و مقررات، پیچیدگیهای فنی و لزوم تبدیل برق تولیدی این نیروگاهها به برق خطی و نیز عدمامکان صادرات برق خورشیدی و بادی در ۱۲ ماه سال و طی ۲۴ ساعت شبانهروز، این امکان نیز با شرایط حکمرانی فعلی دور از ذهن به نظر میرسد.
*تحلیلگر سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری کران