آیا مدیرعامل جدید استارباکس آغازگر یک ترند جدید خواهد شد؟
امتیاز ویژه شرکتها به مدیران خاص
پدیدهای جدید در مدیریت
خبر «استارباکس برایان نیکول را به عنوان مدیرعامل جدیدش انتخاب کرد» به سرعت در رسانهها پخش شد. سرمایهگذاران با شنیدنش در پوست خود نمیگنجیدند چون این کافیشاپ زنجیرهای در ماههای اخیر با مشکلات متعددی روبهرو بوده است. قیمت قهوه بالا رفته و زمان انتظار مشتریها بیشتر شده است. صبحها، کافهها غلغلهاند. اپلیکیشن به شما میگوید «۷ دقیقه تا تحویل سفارش مانده» اما معمولا مجبور میشوید تا ۲۰ دقیقه معطل شوید.
وقتی خبر انتصاب مدیرعامل جدید منتشر شد، روزنهای از امید در مقابل چشمان سرمایهگذاران نمایان شد. همه از شنیدن خبر خوشحال شدند چون بارها شنیدهایم که در شرایط بحرانی، آمدن یک مدیرعامل جدید میتواند کسب و کار را نجات دهد. پس از اعلام خبر، ارزش سهام استارباکس نزدیک به ۲۵درصد افزایش یافت. این بیشترین سود یکروزه شرکت در تاریخ بوده. نیکول از آن دسته مدیرعاملهایی است که همه دنبالش هستند. یک هفته پیش، مشخص شد که استارباکس برای جلب موافقتش کلی به او امتیاز داده. پکیج استخدام او شامل امتیازهایی است که ناریشمان، مدیرعامل قبلی، از آنها محروم بود. در میان این امتیازات، یک مورد به چشم میخورد که توجهها را جلب میکند: نیکول این آپشن را دارد که از دفتر کوچکی در نیوپورت بیچ کالیفرنیا کار کند؛ دفتری که حدود ۱۶۰۰ کیلومتر دورتر از دفتر مرکزی شرکت در سیاتل است. این دفتر به زودی راهاندازی میشود. او همچنین میتواند یک دستیار برای خودش انتخاب کند.
اما سوالی که بلافاصله در ذهن مخاطب ایجاد میشود این است که چطور ممکن است مدیرعامل بتواند از راه دور، شرکتی به این عظمت را مدیریت کند؟ آن هم با توجه به شرایط بحرانی استارباکس. برخی میگویند نیکول قطعا مجبور خواهد شد مرتب به مقر دفتر مرکزی سفر کند تا به شرکا و سرمایهگذارها اطمینان دهد که شرایط را تحت کنترل دارد. اما چقدر؟ هفتهای دو بار؟ یا سه بار؟ آیا امکانش هست؟ آیا باید دائم در راه سیاتل و نیوپورت در سفر باشد؟
سوال دیگری که مطرح میشود این است که آیا ممکن است سایر مدیران عامل نیز به این رویه جدید گرایش پیدا کنند؟ البته «مدیریت از راه دور»، مفهوم جدیدی نیست و مدتهاست که در عرصه کسب و کار، جسته و گریخته به آن پرداخته میشود. اما انتصاب یک مدیر از راه دور برای شرکتی به بزرگی استارباکس، در نوع خود کمسابقه و سوالبرانگیز است، مخصوصا در شرایطی که میان مدیران شرکتهای بزرگ درباره امکان دورکاری دائمی کارمندها اختلافنظر گسترده وجود دارد.
همین دو هفته پیش، «اریک اشمیت»، مدیرعامل سابق گوگل در ویدئویی این شرکت را به باد انتقاد گرفت و گفت: «گوگل تصمیم گرفته که بین تعادل میان کار و زندگی و موفقیت، اولی را انتخاب کند. ببخشید که اینقدر رک حرف میزنم. دلیل موفقیت استارتآپها این است که بیوقفه کار میکنند.» اما بلافاصله حرفهای خود را پس گرفت. البته گفتههایش باعث شد یک بار دیگر، شکافی که میان مدیران عامل در رابطه با دورکاری وجود دارد نمایان شود.
دورکاری که در دوران کرونا و مدتی پس از آن برای بسیاری از کارکنان تبدیل به یک روتین شده بود، در برخی محیطهای کاری در حال محو شدن است. بسیاری از شرکتها در آن دوران سخت، کارکنان را به خانه فرستادند تا از سرایت بیشتر بیماری جلوگیری کنند. اما حالا که آبها از آسیاب افتاده، بسیاری از غولهای عرصه کسب و کار از کارکنان خود خواستهاند دوباره در محل کار حضور یابند. در این میان، نام شرکتهای بزرگی مثل گوگل و آمازون و دل به چشم میخورد. بعضی از آنها یک قدم فراتر رفته و به کارکنان خود اولتیماتوم دادهاند که اگر حداقل چند روز در محل کار حاضر نشوند، با عواقبی حتی در حد اخراج مواجه خواهند شد. به نظر میرسد دورکاری دیگر مثل سابق یک مزیت فراگیر نیست، مگر اینکه مدیرعامل باشید!
دورکاری؛ مزیت جدید مدیران شرکتها
این روزها پیدا کردن یک شغل دورکاری سخت است. اما یک استثنا وجود دارد: اگر مدیرعامل باشید به شما اجازه میدهند دورکاری کنید. برایان نیکول مجبور نیست به سیاتل نقل مکان کند. در عوض میتواند از دور بر شرکت نظارت داشته باشد. در نامه پیشنهاد شرکت به او که منتشر شده، آمده که آقای نیکول باید به دفتر مرکزی رفت و آمد کند تا بتواند مسوولیتهایش به عنوان مدیرعامل را انجام دهد. این در حالی است که کارکنان «یقه سفید» شرکت یا همان کارمندهای مرکز پشتیبانی از چنین آزادیهایی برخوردار نیستند. سال گذشته، این شرکت موضع خود را در رابطه با کار از خانه تغییر داد و قوانین سختگیرانهتری برای کارکنان گذاشت. حالا کارکنانی که محل زندگیشان با شرکت یک ساعت فاصله دارد موظفند حداقل سه روز در هفته در محل کار حضور یابند. این سیاست ابتدا با مقاومت کارکنان مواجه شد اما پس از مدتی، به اجرا درآمد.
سابقا، حتی مدیرعامل نیز امکان دورکاری نداشت چه برسد به کارکنان. سال ۲۰۲۲ وقتی لاکسمن ناریشمان به عنوان مدیرعامل شرکت استخدام شد مجبور شد به آمریکا نقل مکان کند. او در آن زمان ساکن لندن بود و امکان رفت و آمدش به آمریکا وجود نداشت. بلومبرگ در گزارشی نوشته که دورکاری در میان مدیرعاملها در حال رایجتر شدن است. این در حالی است که بسیاری از مدیران با دورکاری کارکنانشان مخالفند. فقط استارباکس نیست که چنین امکانی برای مدیرش فراهم کرده است. یکی دیگر از مدیران دورکار، «هیلاری سوپر» است؛ مدیرعامل جدید ویکتوریا سیکرت که لازم نیست به مقر دفتر مرکزی شرکت در اوهایو نقل مکان کند.
«راج چودوری»، استاد مدرسه کسب و کار هاروارد که در رابطه با دورکاری تحقیق میکند میگوید نمونههای زیادی از مدیران دورکار وجود دارند. اما اطلاعات جامعی در این رابطه وجود ندارد. او میگوید: «به نظر من، مدیرعامل دورکار بودن قابل ستایش است.» اما وقتی خودتان از یک مزیت بهرهمند میشوید همه نگاهها به سمت شما معطوف میشود. کارکنان انتظار دارند همین آزادی عمل را به آنها نیز بدهید. بگذارید کمی به عقب برگردیم. به دوران پیش از کرونا. مدیران، مدتها قبل از اینکه کرونا عرصه کار را دگرگون کند، دورکاری میکردند اما همیشه مورد انتقاد بودند. مثلا «ادی لمپرت»، مدیرعامل سابق شرکت خردهفروشی «سیرز» بارها به خاطر اینکه در فلوریدا و کیلومترها دورتر از دفتر مرکزی شرکت زندگی میکرد مورد گلایه و انتقاد قرار گرفته بود.
«ران جانسون»، مدیر سابق «جیسی پنی» نیز به دلیل عدمنقل مکان به محل دفتر مرکزی شرکت با انتقاداتی مواجه شده بود. این ماجرا به بیش از یک دهه پیش برمیگردد که او سعی داشت اوضاع شرکت را سر و سامان دهد. و حالا نام نیکول با همین عنوان به سرخط خبرها آمده. البته «اندرو ترول»، سخنگوی شرکت گفته آقای نیکول احتمالا محلی برای زندگی در سیاتل نیز خواهد داشت و گاهی در سیاتل زندگی خواهد کرد. او همچنین گفته طبق سیاست «ترکیبی» استارباکس، نیکول در زمانهایی که در شهر محل اقامتش نیست، باید دست کم سه روز در هفته در دفتر سیاتل حضور پیدا کند. و در ادامه گفته: «با اینکه برایان دفتر کاری در کالیفرنیای جنوبی خواهد داشت اما محل کار اصلی، سیاتل خواهد بود و بخش اعظمی از زمانش را آنجا خواهد گذراند.»
وقتی مدیر از کنار دریا رهبری میکند
کارشناسان میگویند شاید این مزیت، برای مدیران بسیار جذاب باشد اما در عین حال عواقبی نیز به دنبال دارد. عدمحضور رئیس در محل کار، نهتنها کارکنان را آزرده خواهد کرد بلکه به کسب و کار نیز صدمه میزند. گرچه دورکاری پس از کرونا رواج بیشتری یافته اما تاریخ، مملو از مدیران دورکاری است که به دلیل سوءمدیریت، مورد انتقاد قرار گرفتهاند. مثلا همین آقای لمپرت بارها از سوی مدیران سابق سیرز مورد انتقادهای تند قرار گرفته بود. این انتقادات توجیهپذیرند. شواهدی مبنی بر ناکارآمدی مدیریت از راه دور وجود دارد. در تحقیقاتی که سال ۲۰۲۱ منتشر شد، دو استاد اقتصاد به نامهای «رن دوچین» و «دنیس سوسیورا» رابطه میان دورکاری مدیران و سلامت شرکت را بررسی کردند. پس از جستوجو و تحقیقات در پروندهها و بیانیههای شرکتی، آنها بیش از ۹۰۰ شرکت را شناسایی کردند که مدیرانشان دورکار بودند.
پس از بررسی یک نمونه شامل ۶۶۰۰ مدیرعامل در بیش از ۳هزار شرکت، مشخص شد شرکتهای دارای مدیرعامل دورکار، بازگشت دارایی کمتری داشتند. نسبت ارزش دفتر به ارزش بازار نیز در این شرکتها به مراتب کمتر بود (این شاخص، ارزش شرکت را میسنجد). این به این معناست که شرکتهای دارای مدیران دورکار در مقایسه با شرکتهای دارای مدیران حضوری به مرور آسیب میبینند. آنها همچنین نظرات کارکنان درباره مدیران دورکار را در وبسایت گلسدور بررسی کردند و دریافتند که کارکنان حس میکنند مدیران عامل دورکار از شرکت و عملیات آن «دور» هستند.
ولی این تحقیقات محدودیتهایی دارد. دادههای مربوطه قبل از کرونا جمعآوری شدهاند؛ زمانی که ابزارهای دورکاری به طور گسترده رواج و ضرورت یافتند. نتیجه تحقیقات به این معنا نیست که شرکتهای دارای کارکنان دورکار، همان عواقبی را تجربه خواهند کرد که شرکتهای دارای مدیران دورکار تجربه میکنند. بهعلاوه، کارکنانی که نسبت به مدیر خود بابت دورکاری خشم دارند ممکن است از سوی مدیر، مورد «سوگیری نزدیکی» قرار بگیرند به این معنا که مدیر با افرادی که به او از نظر فیزیکی نزدیک هستند، خوب برخورد کند و با افرادی که هرگز نمیبیند بدرفتاری کند. «دبی لوویچ» از گروه مشاوره بوستون میگوید: «مدیران باید سر کار حضور داشته باشند. یعنی در خط تولید کارخانه حضور یابند، به فروشگاهها سر بزنند و کف خیابان باشند. یک مدیرعامل باید کنار کارکنان باشد، در جایی که کارها انجام میشوند.» اما آیا آقای نیکول در محل کار حاضر خواهد بود یا از کنار دریا و به صورت ریموت شرکتش را رهبری خواهد کرد؟ پاسخ به این سوال، نیازمند گذر زمان است.