محورهای اساسی کاهش ریسکهای فرانچایز
فرانچایز تولید از سالها قبل در دنیا وجود داشته و بسیاری شرکتها تحت لیسانس و تحت برند شرکتهای بزرگ تولید کرده و میکنند. در حوزه خودرو نمونههایی از تولید قطعات برای برندهای دیگر از گذشته متداول بوده است. اما در حوزه خدمات و توزیع، موضوع فرانچایز پیچیدهتر و درصد موفقیت آن سخت تر است، زیرا در این بخش در حقیقت مردم با سرمایه خود قرار است محصول و برندی خاص را به فروش برسانند و موفقیت این بیزینس مستقیما به این بستگی دارد که شرکت فرانچایز دهنده تا چه حد در حوزه برند و محصول درست عمل کرده باشد؛ وگرنه دریافت کننده این امتیاز نیز با شکست روبه رو خواهد شد.
در این بین یکی از موضوعاتی که باید در صنعت فرانچایز مورد توجه قرار بگیرد آن است که در کشور کارخانه های تولیدی زیادی وجود دارد که با ظرفیتهای پایین فعالیت میکنند و این در حالی است که تورمهای بسیار بالا در کشور باعث شده همواره صاحبان سرمایه به این فکر باشند یک سرمایهگذاری امن و مطمئن ایجاد کنند و از پول خود در برابر تورم حمایت کنند. بر این اساس یکی از اقداماتی که باید عملی شود آن است که به جای راه اندازی خطوط تولید جدید از ظرفیتهای خالی کارخانههای موجود استفاده کرد و این موضوع کمک بزرگی به تولیدکنندهها میکند که با سرمایههای کمتر و صرف هزینه در برندینگ محصول خود را به بازار برسانند.
کشور ما چندان صاحب علم و دانش در صنعت فرانچایز نیست و بیشتر تجربههای افراد مختلف در این حوزه پیاده شده اند و کار خاص و بزرگی در این زمینه انجام نشده است؛ حتی برخی با پیروی از کسب و کارهای قبلی که موفق عمل کردهاند، اقدام به راه ا ندازی نمونههای مشابه کرده اند که حتی برخی از آنها شکست خوردهاند. لذا عمل و اجرا و رعایت نکات فنی و ریزه کاریها در صنعت فرانچایز اهمیت دارد و از آنجا که در ایران آموزشهای مهمی در این زمینه صورت نگرفته و این تجربهها بسیار کوچک هستند ریسک این قبیل فعالیتها بالا میرود، اما مطالعه کافی در این حوزه و آشنایی با برند فرانچایزدهنده و بررسی صورتهای مالی و عملکرد و شناخت محصول و بازاریابی در این بنگاهها میتواند ریسکها را کاهش دهد. یکی از موضوعاتی که در این باره مطرح است نقش دولت در صنعت فرانچایز است؛ در دنیا شرکتهایی هستند که از طریق ابزار فرانچایز فعالیت میکنند و از پشتوانههای دولتی بالایی برخوردار هستند و دولتها منافع این برندها را در کشورهای مختلف حفظ کرده اند، ولی در ایران پلنی برای ارتقای برند و حفظ سرمایه و جذب آن نداریم و تنها کمکی که دولت میتواند بکند تسهیل قوانین است تا بسیاری از موانع برطرف شوند و کارها راحتتر انجام شود.
در مقابل اما اتاقهای بازرگانی دورهها و کلاسهای خوبی برای این منظور برگزار میکند و تلاش میکند از تجربیات افراد قدیمی تر در این حوزه استفاده کند و در انتقال آن به تجار و فعالان اقتصادی جدیدتر اقدام شود، اما واقعیت آن است که کشور دچار یک سردرگمی اقتصادی است تا این مشکلات برطرف نشوند این دورهها و کلاسها تحت تاثیر ناامنیهای اقتصادی قرار میگیرند؛ زیرا مهمترین اصل اقتصاد امنیت اقتصادی است و تا زمانی که این امنیت وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری نیز شکل نمی گیرد. با این حال اتاق بازرگانی با برگزاری دورههای مناسب تلاش میکند تا تجربههای موجود به درستی انتقال یابند. بیشترین چالشی که در حال حاضر در صنعت فرانچایز در ایران با آن روبه رو است نبود قوانین حمایتی از این صنعت است. غالب افرادی که تصمیم به فعالیت زنجیرهای و فرانچایز دارند در پیش پا افتاده ترین موضوعات مانند بیمه یا حق تابلو با مشکل مواجهند. البته چالشهای قانونی در این صنعت به همین دو مورد ختم نمی شود و موارد متعدد دیگری وجود دارد اما به هر حال باید در مسیر ایجاد و ارتقای زیرساختهای قانونی این صنعت اقدامات لازم را به عمل آورد.