۲۰ صاحبنظر بازار سرمایه به پرسشهای «دنیایاقتصاد» پاسخ دادند؛
ریسکسنجی بورس ۱۴۰۴
محمد نعمتزاده: سال 1403، سالی با اتفاقات غیرقابل پیشبینی برای بازار سهام بود. بسیاری از این اتفاقات برای اهالی بازار سرمایه قابل پیشبینی نبود و بر همین اساس «دنیایاقتصاد» در یک پرسشنامه دست به بررسی چالشها و ریسکها در سال 1404 زده که برخی از این موارد، به دست سیاستگذار و تصمیمگیران اقتصادی داخلی قابل حل و مدیریت است اما بخشی از این ریسکها قابل پیشبینی نیست و خارج از کنترل تمامی افراد است. بنابراین در این پرسشنامه، نظرات مدیران اجرایی و کارشناسان ارشد نهادهای مالی را جویا شدهایم، چرا که مدیریت این ریسکها و چالشها برای محافظت از اقتصاد، مردم و حقوق سهامداران و سرمایهگذاران ضروری است.
در 1403، قوهای سیاه جهان به ایران مهاجرت کردند
بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه در ابتدای سال، پیشبینی میکردند که در میان بازارها، بازار طلا بتواند بازدهی بیشتری نسبت به سایر بازارها داشته باشد، بازدهی طلا از ابتدای سال تاکنون، بیش از آنچه انتظار میرفت، مشاهده شد. به عنوان مثال شاخص صندوقهای طلا از 28 اسفند سال گذشته تا دوشنبه، 20 اسفند، بیش از 100درصد رشد داشته است، این در حالی است که بازدهی شاخص هموزن و شاخص کل بسیار کمتر از طلا بوده و جاماندگی زیادی دارد.
شاخص کل از ابتدای سال تاکنون، حدود 24درصد و شاخصهموزن، بیش از 7درصد رشد را به ثبت رسانده است، این در حالی است که برخی از اوراق بهادار با درآمد ثابت یا صندوقهای کمریسک قابل معامله، مشهور به درآمد ثابت، نرخهای بالاتری را عاید سرمایهگذاران کردهاند. شاید بتوان علت این امر را در کنار متغیرهای اقتصادی مانند رشد نقدینگی و کسری بودجه و ناترازیهای متعدد، در ریسکهای سیاسی داخلی و خارجی جستوجو کرد که برای بسیاری غیرقابل پیشبینی بود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
شهادت رئیسجمهور دولت سیزدهم به همراه وزیر امور خارجه یکی از مهمترین و تلخترین رویدادهای سیاسی سال 1403 بود. سقوط هلیکوپتر حامل رئیسجمهور ایران و وزیر امور خارجه در تاریخ ۲۰ خرداد یکی از اتفاقاتی بود که برای آحاد جامعه، غیرقابل باور و غیرقابل پیشبینی بود. این رویداد نهتنها باعث ایجاد شوک بزرگی در جامعه ایران شد، بلکه افق اقتصادی و آینده کشور را مبهم ساخت. چرا که بسیاری از فعالان و سرمایهگذاران نمیدانستند در ادامه، دولت چهاردهم چه سیاستهایی را اتخاذ خواهد کرد. همچنین شهادت اسماعیل هنیه در 10 مرداد ماه 1403 پس از تحلیف رئیسجمهور دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان، نیز از اتفاقاتی بود که کسی انتظار آن را نمیکشید. در کنار آن شهادت سیدحسن نصرالله در 27 سپتامبر، از اتفاقات غیرقابل پیشبینی برای تمام افراد در منطقه خاورمیانه محسوب میشد.
در ادامه نیز، رخدادهایی را در اقتصاد و داخل کشور توسط نهاد تنظیمگر مشاهده کردیم که بخشی از این اتفاقات مثبت و بخش دیگر قابل نقد است. به عنوان مثال تغییر نظام ارزی کشور از نیما به بازار ارز توافقی از جمله تصمیماتی بود که بازار سرمایه از آن استقبال کرد، چرا که این امر، مداخلات قیمتی دولت در حاشیه سود شرکتهای بورسی را کاهش میداد. همچنین عرضه خودرو در بورسکالا و تغییر مدیریت برخی از خودروسازان بزرگ به جهت خصوصیسازی، از اتفاقاتی بود که از آن به عنوان رخدادی مثبت یاد میشود. هر چند، محصولات خودرویی به طور کامل در بورسکالا عرضه نشدند، اما امید میرود که این اتفاق آغازی باشد تا مداخلات قیمتی در محصولات شرکتها کاهش پیدا کند.
برای اشاره به بخش دیگری از اتفاقات اقتصادی و سیاسی کشور، میتوان از استیضاح وزیر امور اقتصادی و دارایی یاد کرد که تا دقایق پایانی در مجلس شورای اسلامی، برای بسیاری از فعالان بازار سرمایه دور از انتظار بود و حتی روز یکشنبه، 12 اسفند 1403، بازار سرمایه با رشد قابلتوجه خود نشان داد که رای نیاوردن وزیر امور اقتصادی و دارایی را پیشبینی میکند اما در بعد از ظهر این روز، شاهد بودیم که استیضاح وزیر مورد اشاره، 182 رای از سوی مجلس شورای اسلامی گرفت.
در کنار عواملی که ذکر شد، سال 1403 مولفههای متعدد دیگری را مشاهده کرد که این سال را برای بسیاری از ایرانیان، به سال سختی بدل کرد. هرچند در این متن، نمیتوان به تمامی موارد اشاره کرد اما در مجموع میتوان سال 1403 را این گونه توصیف کرد که تمام قوهای سیاه جهان به ایران مهاجرت کردند.
بزرگترین ریسک 1404 برای بازار سهام از دید مدیران نهادهای مالی
با توجه به دلایلی که ذکر شد، وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور در سال آینده به نظر بسیاری از فعالان، کارشناسان ارشد و مدیران اجرایی، پیچیده و دشوار خواهد بود. از طرفی کسری زیادی در سند بودجه مشاهده میشود و ناترازیهای برق و گاز و قطعی برق و توقف خطوط تولید، در تمام فصول سال مشاهده میشود. در کنار قطعی برق و گاز، برخی از مسوولان از چالش کمبود آب در تابستان آینده خبر میدهند که یک مساله بزرگ برای مردم و صنعت کشور محسوب میشود. بر همین اساس، یک پرسشنامه تهیه شده است و نظرات مدیران نهادهای مالی در خصوص مسائل سال آینده را جویا شدیم، تا نتایج این پرسشنامه بتواند به سیاستگذار برای مدیریت بحران کمک کند.
در این پرسشنامه به بررسی چالشها و مشکلات بازار سهام در سال 1404 از نگاه مدیران نهادهای مالی در بازار سرمایه پرداختیم. این پرسشنامه شامل دو سوال است که پرسش اول به صورت تستی و سوال دوم به صورت تشریحی طراحی شده است. در سوال اول از 27 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد بازار سرمایه پرسیده شده است که از میان سه گزینه کدام یک چالش بزرگتری برای بازار سهام 1404 است؟
- گزینه اول: ریسکهای سیاسی
- گزینه دوم: اقتصاد دستوری (این مورد شامل موارد متعددی است، مانند ایجاد شکاف میان نرخ ارز بازار توافقی و بازار آزاد، دخالت در قیمت محصولات شرکتها، محدود کردن دامنه نوسان و...)
- گزینه سوم: بیثباتی در تصمیمگیریهای اقتصادی
پاسخ مدیران و کارشناسان ارشد به صورت تجمیعی و نتیجه آن به صورت درصدی بیان شده است. به تعبیر دیگر، ۵۲درصد مدیران، ریسکهای سیاسی را مهمترین و اثرگذارترین چالش بازار سهام ارزیابی کردند و اقتصاد دستوری از نظر کارشناسان ارشد بازار سرمایه، پس از ریسکهای سیاسی بیشترین چالش را برای بازار سهام ایجاد کرده است. بیثباتی در تصمیمگیریهای اقتصادی نیز انتخاب ۱۰درصد از مدیران نهادهای مالی به عنوان چالش مهم بازار سهام بوده است. بدون شک، تمامی مشکلات مذکور برای بازار سهام چالشهای متعددی ایجاد کرده است، اما هدف از طراحی پرسشنامه، طرح این مساله است که حل شدن کدام یک از ریسکها باید در اولویت سیاستگذار قرار گیرد. همچنین در پرسش دوم که به صورت تشریحی است، از ۲۰ نفر از مدیران بازار سرمایه درخواست شده که در مورد مسائلی که سیاستگذار و نهاد تنظیمگر باید در دستور کار قرار دهند، نظر خود را بیان کرده و مهمترین چالش بازار سهام را بازگو کنند که نظر آنها را در اینفوگرافی زیر مشاهده میکنید.