پایش توزیع مکانی شدت خشکسالی نشان میدهد
کمآبی مزمن در کمین ایران
براساس تحلیلی که از سوی بهرام ثقفیان استاد گروه عمران-آب دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران و رویا کلاچیان دانشآموخته دکترای عمران-آب دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران تهیه شده، وضعیت ایران در سال آبی 1400-1399 تحلیل شده است. براساس این تحلیل، واژه خشکی تصویری از بارندگی ناچیز، هوای گرم، تبخیر و تعرق پتانسیل زیاد و پوشش گیاهی ضعیف را تداعی میکند. خشکی نوعی از طبقهبندی اقلیمی است که براساس شرایط میانگین آب و هوایی درازمدت شکل گرفته و یک ویژگی دائمی محسوب میشود. در مقابل، خشکسالی یک ویژگی زمانی و موقتی است و عموما به یک دوره زمانی گفته میشود که طی آن بارندگی (یا رطوبت) در یک مکان معین بهطور مستمر کمتر از بارندگی مورد انتظار (یا رطوبت معمول) آن منطقه باشد. دوره زمانی خشکسالی میتواند از چند ماه تا چندسال ادامه یابد و سپس بارها به تناوب و با شدتهای مختلف در هر نوع اقلیم تکرار شود. به عبارتی، خشکسالی حاصل نوسان طبیعی (کاهش) بارش است که میتواند بهطور گذرا روند حیات، تولید محصول و رابطه متوازن انسان و محیط را مختل سازد. از نظر اقلیمشناسی کلیه مناطق بهدلیل وجود نوسان منفی (یا مثبت) در متغیرهای آب و هوایی در معرض وقوع خشکسالی (یا ترسالی) هستند. هرچند این گونه نوسانات در برخی اقلیمها، از جمله مناطق خشک و نیمه خشک، نمود آشکارتر و محسوستری داشته و اثرات آن شدیدتر است. براساس تحقیقات گسترده، پدیده تغییر اقلیم هم تاثیرات جدی و البته تدریجی روی خصوصیات خشکسالی دارد. بهویژه آنکه افزایش دمای حاصل از تغییر اقلیم اثر تشدیدکننده بر تبخیر آب و لذا کاهش عرضه آن دارد.
خشکسالی به چهار دسته هواشناسی، کشاورزی (دیم یا رطوبت خاک)، هیدرولوژیکی و اقتصادی-اجتماعی تقسیم میشود. خشکسالی هواشناسی ریشه در کمبود بارش در یک منطقه خاص در یک بازه زمانی معین نسبت به شرایط میانگین یا نرمال دارد. خشکسالی هیدرولوژیکی که با تاخیر پس از خشکسالی هواشناسی رخ میدهد، با کاهش میزان آبدهی رودخانه، حجم مخازن و تراز آب زیرزمینی در مقایسه با شرایط میانگین خودنمایی میکند. خشکسالی هیدرولوژیکی خود بر دو دسته آب سطحی و آب زیرزمینی تقسیم میشود. تبدیل خشکسالی هواشناسی به خشکسالی آب سطحی اغلب یک یا چند ماه و به خشکسالی آب زیرزمینی چند ماه تا سالها به طول میانجامد. هنگامی که میزان رطوبت خاک به نزدیکی نقطه پژمردگی گیاه کاهش یابد، خشکسالی کشاورزی (یا رطوبت خاک) غالب میشود و به محصولات دیم آسیب میرساند. مهاجرت و کاهش محصولات کشاورزی بخشهای اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد و بستری برای بروز خشکسالی اقتصادی- اجتماعی فراهم میآورد.
در حالی که خشکسالی پدیدهای گذرا و موقت محسوب میشود، اما کمآبی در حال تبدیل به یک عارضه مزمن در کشور است. فشار تامین آب در دورههای کمآبی و در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت در اغلب مناطق به بخش آب زیرزمینی منتقل میشود که اثر انباشته این پدیده را در بیلان منفی بیش از صد میلیارد مترمکعب در ذخایر آب زیرزمینی شاهد هستیم. از سویی، در دورههای خشکسالی و به دنبال آن کمآبی، سهم محیطزیست از منابع آبی به شدت کاهش مییابد و اثرات جبرانناپذیری را بر جای میگذارد. مانند آنچه در اغلب تالابهای مهم کشور نمایان است، به نحوی که انباشت کسری جریان زیست محیطی به کاهش تراز آب یا خشک شدن نسبتا دائمی تالابها منجر میشود تا زمانی که وقوع یک ترسالی شدید بهطور موقت بتواند آنها را سیراب کند.
طبق گزارش سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، رشد یا تغییر توزیع جمعیتی یک منطقه و تغییرات الگوی مصرف و تولید مهمترین عوامل موثر بر میزان آسیبپذیری یک جامعه در مقابل رخداد خشکسالی هستند. درکنار این عوامل، فقر، تغییر کاربری اراضی، تخریب محیط زیست و سیاستهای ضعیف یا ناکارآمد نیز بر افزایش آسیبپذیری جامعه اثرگذار بوده و خسارات حاصل از خشکسالی را تشدید میکنند. بهدلیل ماهیت تدریجی (خزنده) خشکسالی، توسعه ابزار عملیاتی پایش و پیشبینی بارش و روانآب، پیشنیاز مدیریت ریسک خشکسالی و کنترل اثرات منفی آن به حساب میآیند. جهت مدیریت فراگیر خشکسالی در بخش آب، علاوهبر اقدامات غیرسازهای در حوزه برنامهریزی و تصمیمگیری، بهرهبرداری از این ابزارهای عملیاتی اهمیت دارد: 1. کمّیسازی، اندازهگیری و پایش الگوهای مکانی-زمانی انواع خشکسالی و شناخت عوامل اقلیمی و غیر اقلیمی موثر بر رخداد خشکسالی و 2. تعیین اثرات خشکسالی بر منابع آب و الگوی مصرف با لحاظ عوامل اجتماعی و اقتصادی. در بسیاری از مناطق جهان، چنین ابزارهایی در توسعه سامانههای پایش، پیشهشدار و مدیریت خشکسالی به کار گرفته میشوند.
براساس ارزیابیهای سال 1398 توسط کارگروه هیدرولوژی و منابع آب هیات ویژه گزارش ملی سیلابها، ایران در حدفاصل سالهای آبی 1387-1386 تا 1397-1396 در معرض یکی از طولانیترین دورههای خشکسالی قرار گرفت. در دوره 30 ساله مورد بررسی در گزارش این کارگروه، شدیدترین خشکسالی در کل پهنه کشور در سال آبی 87-1386 مشاهده شد و طی دوره 11 ساله بعد از آن، میانگین بارش کشور بهطور مستمر کمتر از نرمال (خشکسالی) یا در حدود نرمال بود. تا اینکه در شدیدترین شرایط انتقال خشکسالی به ترسالی، سال آبی 98-1397 که طی آن شاهد سیلابهای استثنایی اسفند 1397 و فروردین 1398 در بسیاری از نقاط کشور بودیم، زنجیره خشکسالی را با ثبت رکوردهای بارشی بیسابقه و رخداد شدیدترین ترسالی هواشناسی در دوره 30 سال اخیر قطع کرد. متعاقباً سال آبی 1399-1398 نیز با بارشی فراتر از نرمال همراه بود.
اما با بروز خشکسالی ناشی از بارشهای کمتر از میانگین درازمدت و دمای بالاتر از نرمال در سال آبی جاری (1400-1399)، بار دیگر زنگ هشدار بحران کمآبی شدید در اکثر نقاط کشور به صدا در آمد. طبق گزارش وزارت نیرو درخصوص وضعیت سدهای کشور در ابتدای خرداد 1400، ورودی و موجودی آب در مخازن سدهای کشور نسبت به سال آبی گذشته به ترتیب 47 و 27 درصد کاهش نشان میدهد. همچنین براساس آمار وزارت نیرو، ارتفاع کل ریزشهای جوی از اول مهر لغایت آخر اردیبهشت سال آبی 1400-1399 بالغ بر 128 میلیمتر است که نسبت به بارندگی میانگین دوره مشابه درازمدت (معادل 217 میلیمتر)، بیش از 41 درصد کاهش نشان میدهد. مجموع بارش فروردین و اردیبهشت در کل کشور حدود 20 میلیمتر بوده که نشانگر کاهش بیش از 60 درصدی بارش نسبت به میانگین درازمدت در این دوره دو ماهه است. این بارش ناچیز در دو ماه اول فصل بهار در برخی از مناطق کشور در حدود 50 سال گذشته بیسابقه عنوان شده است. از طرفی طبق گزارش سازمان هواشناسی، میانگین دمای کشور طی سال آبی جاری (از ابتدای مهر تا 2 خرداد) 4/ 14 درجه سانتیگراد بوده که 1/ 1 درجه گرمتر از مشابه درازمدت و همچنین میانگین سال آبی گذشته در همین بازه زمانی است.
براساس نتایج آماری بررسی یک شبکه ترکیبی 266 ایستگاه در سطح کشور، 66 ایستگاه مقدار بارشی در محدوده میانگین و تنها 7 ایستگاه بارش بیشتر از میانگین را طی 8 ماه نخست سال آبی جاری در مقایسه با یک دوره درازمدت (42 ساله) دریافت کردهاند. بر مبنای تحلیل یکی از متداولترین شاخصهای خشکسالی هواشناسی به نام شاخص بارش استاندارد شده (SPI)، 4/ 2 درصد از مساحت کل کشور خشکسالی بسیار شدید، 7/ 16 درصد خشکسالی شدید، 4/ 30 درصد خشکسالی متوسط، 5/ 31 درصد خشکسالی ضعیف، 9/ 18 درصد شرایط نرمال و تنها 1/ 0 درصد ترسالی ضعیف را از مهر 1399 تا پایان اردیبهشت 1400 تجربه کردهاند.
براساس همین تحلیل، شدیدترین درجه خشکسالی در سطوح استانی به ترتیب در هرمزگان، خراسان رضوی، کرمان، چهارمحال و بختیاری و فارس رخ داده است، درحالیکه استانهای تهران، البرز، بوشهر، سمنان و مازندران وضعیت بارشی متمایل به نرمال را تجربه کردهاند. در مقیاس نقطهای، بیشترین شدت خشکسالی در ایستگاه بندرعباس حاکم بوده است.
شکل یک، نقشه دوره بازگشت متناظر با میانگین استانی شاخص خشکسالی سال آبی جاری تا انتهای اردیبهشت را نشان میدهد (اعداد دوره بازگشت بالاتر به سال نشاندهنده شدیدتر بودن خشکسالی است). براساس این شکل، حدود نیمی از استانهای کشور در معرض خشکسالی با دوره بازگشت کمتر از 5 سال هستند. استان هرمزگان با بحرانیترین وضعیت خشکسالی دوره بازگشت کمی بیش از 30 سال را تجربه میکند. استانهای خراسان رضوی با حدود 13، کرمان و چهارمحال و بختیاری با 12 و فارس با 11 سال در ردههای بعدی قرار میگیرند.
شدت و دوره بازگشت خشکسالی در حوضههای آبریز درجه دو کشور نیز در جدول یک آمده است. 6 حوضه از 30 حوضه آبریز درجه دو از ابتدای سال آبی تا پایان اردیبهشت در معرض خشکسالی شدید قرار گرفتهاند که دوره بازگشت آن برای حوضههای بندرعباس-سدیج، قرهقوم و کل-مهران-مسیلهای جنوبی، بیش از 28 سال است. در حوضههای پرجمعیت دریاچه نمک، دریاچه ارومیه، ارس، هراز و قرهسو، رودخانههای بین سفیدرود و هراز، گاوخونی، جراحی- زهره و کرخه، دوره بازگشت خشکسالیهای مشابه حدود پنج سال و در پرآبترین حوضه کشور یعنی کارون بزرگ این دوره هفت سال برآورد شده است.
گزارشهای وزارت نیرو نشان میدهد که در سالهای اخیر میزان افت آبهای سطحی به مراتب بیشتر و شدیدتر از میزان کاهش در بارش است. یکی از دلایل این پدیده میتواند ناشی از افزایش برداشت آب سطحی و نیز کاهش تغذیه رودخانهها توسط سفرههای آب زیرزمینی در حال افت باشد که هر دو متاثر از دخالت انسان در چرخه آب است. در نتیجه، کاهش آب در دسترس و شدت خشکسالی هیدرولوژیکی (آب سطحی) بیشتر از شدت متناظر خشکسالی هواشناسی نمود داشته است. این واقعیت را میتوان از مقایسه میزان کاهش روانآب ورودی به سدها نسبت به میزان کاهش بارشها در سال آبی جاری نیز دریافت. بنابراین انتظار داریم کمبود آب سطحی را شدیدتر از آنچه در تحلیل خشکسالی هواشناسی شاهد بودیم احساس کنیم، بهویژه که دما نیز افزایش نسبی نشان میدهد. البته این تفسیر نیازمند بررسیهای بیشتر است.
از آنجا که بهطور معمول نزدیک 90درصد بارش کشور در هشت ماه نخست سال آبی اتفاق میافتد، تا پایان سال آبی جاری تغییر عمدهای در شرایط خشکسالی کشور را نمیتوان انتظار داشت. آنچه خشکسالی و کمبارشی را به بحران جدی کمآبی در تابستان بدل خواهدکرد، توزیع نامناسب ریزشهای جوی در طول سال آبی (بهویژه وقوع بارشهای بسیار کمتر از نرمال در فصل بهار) و دمای بالاتر از نرمال است. انتظار میرود با کاهش ذخایر مخازن سدها تا انتهای سال آبی جاری، تامین آب در بخشهای کشاورزی و صنعت و حتی آب شرب در برخی مناطق با دشواری جدی روبهرو شود. ذخایر آب زیرزمینی و بخش محیط زیست متاسفانه بیشترین آسیب را در این دوره متحمل خواهند شد.
برنامهریزی و اعمال سیاستهای سازگاری با کمآبی (مزمن) در کشور و اجرای برنامههای متناسب با نتایج پایش توزیع مکانی شدت خشکسالی اجتنابناپذیر است. چنین برنامههایی با تکیه بر اقدامات غیرسازهای میتوانند با پایش، تحلیل و ترسیم سیمای وضع موجود منابع و مصارف آب در کشور، پیشبینی میانمدت بارش و منابع آب و آمادهسازی ظرفیتهای لازم برای شرایط جدید با توسعه سناریوهای محتمل، تاثیرات منفی خشکسالی را محدود کنند. در این بین، احیای آبهای زیرزمینی، مدیریت مصرف و اصلاح الگوی کشت نقش کلیدی دارند.