استاد دانشگاه شهید بهشتی چگونگی رشد اقتصادی را تحلیل کرد؛
بینالمللی شدن؛ مهمترین پیششرط توسعه

با وجود برخورداری از منابع عظیم انرژی، موقعیت ژئوپلیتیک استراتژیک، نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده و ظرفیتهای تولیدی، ایران همچنان سهمی ناچیز از تجارت جهانی دارد؛ شکافی مزمن که نه تنها بر رشد اقتصادی کشور سایه افکنده، بلکه مسیر توسعه پایدار را نیز با چالشهای ساختاری مواجه کرده است. به عقیده دکتر محمود سریعالقلم، استادتمام دانشگاه شهید بهشتی تهران، این وضعیت ریشه در عواملی همچون تحریمهای بینالمللی، ضعف در زیرساختهای لجستیک و تجاری، محدودیت در دسترسی به شبکههای مالی جهانی، و تداوم سیاستهای جایگزینی واردات دارد؛ سیاستهایی که بهجای تقویت رقابتپذیری و توسعه بازارهای صادراتی، به تشدید درونگرایی اقتصادی و انزوای تجاری منجر شدهاند.
در شرایطی که بسیاری از اقتصادهای نوظهور، از جمله چین، هند، کرهجنوبی و ترکیه، با اتخاذ استراتژیهای توسعه صادرات، جذب فناوریهای نوین و اتصال موثر به زنجیرههای ارزش جهانی، جایگاه خود را در اقتصاد بینالملل تثبیت کردهاند، ادامه مسیر فعلی در ایران موجب تضعیف بنیه تولید داخلی، فرسایش مزیتهای نسبی، و تعمیق شکاف فناورانه و بهرهوری شده است. عبور از این دور باطل، نیازمند بازتعریف نقش تجارت خارجی در مدل رشد اقتصادی کشور، اصلاح سیاستهای صنعتی، ارتقای دیپلماسی اقتصادی و فراهمسازی بسترهای قانونی و نهادی برای پیوند فعال با بازارهای جهانی است؛ ضرورتی که تحقق آن نه تنها مستلزم تغییر نگرش در سطوح سیاستگذاری است، بلکه نیازمند نوسازی ساختار اقتصادی کشور در راستای افزایش انعطافپذیری، رقابتپذیری و تابآوری در برابر شوکهای خارجی خواهد بود.
نگاهی به واقعیتهای اقتصادی و بینالمللی
دکتر محمود سریعالقلم در جمع اقتصاددانان، تحلیلگران و خبرنگاران، به بررسی وضعیت جاری مذاکرات ایران و رویکردهای جدید در سیاستهای بینالمللی پرداخته و به پرسشهایی درخصوص تغییرات احتمالی در رویکرد سیاسی و اقتصادی ایران پاسخ داد. دکتر سریعالقلم در این سخنرانی با تاکید بر مسائل کلیدی اقتصادی، بینالمللی و داخلی ایران، سعی داشت تا افقهای جدیدی از چالشها و فرصتهای پیش روی ایران را برای حاضران ترسیم کند. دکتر سریعالقلم در ابتدا اشاره کرد که سوال اساسی که در حال حاضر در میان تحلیلگران مطرح است، این است که آیا ایران در جریان مذاکرات جاری با کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، به یک رهیافت تاکتیکی متوسل شده یا اینکه واقعا پارادایم شیفتی در روابط خارجی ایران شکل گرفته است.
وی افزود: «اگرچه این سوال هنوز برای بسیاری از دستاندرکاران بیپاسخ مانده، اما شواهد موجود نشان میدهند که ایران در حال حاضر درگیر یک استراتژی تاکتیکی است که بهدلیل شرایط داخلی و تغییرات رویکرد دولت جدید ایالات متحده اتخاذ شده است.» این استاد دانشگاه به این نکته نیز اشاره کرد که ایران در حال حاضر درگیر یک رویکرد تاکتیکی نسبت به مذاکرات است؛ اما این تغییرات بیشتر به شرایط ویژه سیاسی و اقتصادی در داخل کشور مرتبط است و لزوما نشاندهنده یک پارادایم شیفت بنیادی در سیاستهای خارجی ایران نیست.
دکتر سریعالقلم در ادامه تاکید کرد که ایران در حال حاضر به دنبال توافقات موقت و محدود با غرب است؛ توافقاتی که منجر به بازگشت به چارچوب برجام و آزادسازی محدود صادرات نفت خواهد شد. به گفته او، اگر قرار بر این باشد که توافقات دنباله رو برجام باشد، نهایت آزادسازی صادرات نفت ایران به سطح ۲ تا ۳میلیون بشکه در روز میرسد که نمیتوان از آن بهعنوان پیروزی بزرگی یاد کرد به گفته دکتر سریعالقلم: «صادرات روزانه ۲ تا ۳میلیون بشکه نفت، تنها به گردش کار جاری کشور کمک میکند و برای مقابله با چالشهای اقتصادی پیچیدهتر ایران، نیاز به صادرات نفت در مقیاس ۵ تا ۶میلیون بشکه در روز خواهد بود. این استاد دانشگاه، با اشاره به صحبتهای پیشین خود تاکید کرد که ایران باید به فکر گسترش روابط تجاری خود فراتر از صادرات نفت و توجه به صنایع غیرنفتی باشد تا به رشد پایدار اقتصادی دست یابد.»
دکتر سریعالقلم همچنین به وضعیت زیرساختها و نهادهای ایران اشاره کرد و توضیح داد: «این بخشها در حال حاضر آماده برقراری روابط گستردهتر با نظام بینالملل نیستند.» وی در توضیح این نکته به وضعیت فرودگاهها، سیستم بانکی و زیرساختهای حملونقل اشاره کرد که نیاز به تغییرات اساسی دارند. به گفته او، فرودگاه بینالمللی ایران از نظر ظرفیت، تجهیزات و خدمات قابل ارائه، فاصله زیادی با استانداردهای بینالمللی دارند و حتی در مقایسه با فرودگاههای پیشرفتهای همچون فرودگاه جدید استانبول، دبی و دوحه، وضعیت چندان مطلوبی ندارد. همچنین، سیستم بانکی ایران که همچنان تحت تحریمهای گسترده است، به سختی قادر به تعامل با نهادهای مالی بینالمللی است و این یکی از بزرگترین موانع پیشروی توسعه روابط اقتصادی و تجاری ایران به شمار میرود. وی بر این نکته تاکید کرد که برای بهبود وضعیت اقتصادی و جذب سرمایهگذاری خارجی، ایران باید اصلاحات جدی در این حوزهها انجام دهد.
واشنگتنشناسی
در بخش دیگری از سخنرانی، دکتر سریعالقلم به چالشهای فرهنگی و فکری اشاره کرد که ایران برای ورود به مذاکرات گستردهتر با کشورهای غربی باید با آنها مقابله کند. وی توضیح داد که یکی از مهمترین موانع در این زمینه، تفاوتهای عمده در مدلهای مدیریتی و سیاستگذاری است که در نهادهای دولتی ایران و کشورهای غربی وجود دارد. این اختلافات بهویژه در بخشهای اقتصادی و سیاسی باعث شدهاند که روند مذاکرات ایران با کشورهای غربی به کندی پیش برود. وی اشاره کرد که ایران برای برقراری روابط گستردهتر با کشورهای بزرگ، بهویژه ایالات متحده، باید آمادگی لازم را در بخشهای مختلف داخلی داشته باشد.
این استاد دانشگاه در بخشی از سخنرانی خود اشاره کرد که برای حل مسائل اقتصادی و سیاسی با آمریکا، ایران باید شناخت دقیقی از سیاستهای داخلی آمریکا، بهویژه در زمینههای اقتصادی و نظامی داشته باشد. او توضیح داد که این عدم شناخت میتواند در فرآیند مذاکرات مشکلاتی را ایجاد کند و افزود که ایران برای حل مسائل خود باید ابتدا شناخت دقیقی از سیاستگذاریها و رویکردهای آمریکا پیدا کند.
وی اشاره کرد که اگر ایران نتواند بهطور دقیق روندهای سیاسی و اقتصادی در ایالات متحده را شبیهسازی و پیشبینی کند، ممکن است دچار مشکلاتی شود که حتی با بهترین توافقات نیز قابل حل نباشند. دکتر سریعالقلم اضافه کرد: «متاسفانه در ایران، شناخت واقعی از آمریکا بسیار ضعیف است؛ آنچنان که میتوان گفت آمریکاشناسی، در مفهوم دقیق آن، وجود ندارد. آمریکاشناسی، در اصل واشنگتنشناسی است؛ یعنی بدون حضور در فضای سیاسی این شهر، بدون شرکت در محافل و میهمانیهای رسمی، بدون ارتباط نزدیک با شبکه عظیم ۱۶هزار لابی فعال، نمیتوان جریانهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی جهان را به درستی فهم کرد. اگر ما قصد داریم تحولی بنیادین ایجاد کنیم و واقعا به تغییر پارادایم دست یابیم، باید بپذیریم که طرف اصلی ما در حل مسائل، نه دولت آمریکا بلکه ساختار لابیهای این کشور است. باید همچون پزشکی که به جای درمان نشانهها، به سراغ علتالعلل بیماری میرود، ما نیز ریشه مشکلات را هدف بگیریم. از این رو، از نگاه دانشگاهی و بر مبنای متدولوژی علمی، حل مساله را بر مبنای ضرورت تغییر رویکرد تاکید میبینم.»
اقتصاد؛ محور حکمرانی
دکتر سریعالقلم ضمن اشاره به اینکه ایران در شرایط کنونی با جهانی چندقطبی و پیچیده روبهرو است، بیان کرد: در این جهان، رقابتها و نااطمینانیها افزایش یافته و کشورها به دنبال کاهش ریسکها و مخاطرات خود هستند. او گفت که ایران برای پیشبرد منافع ملی خود و سیاست خارجیاش باید بهطور جدی وارد بازیهای اقتصادی و سیاسی جهانی شود و روابط خود را با قدرتهای بزرگ جهانی، بهویژه چین، روسیه و آمریکا بهبود بخشد. تنها در این صورت است که ایران میتواند در این دنیای پیچیده و رقابتی جایگاه خود را پیدا کرده و منافع اقتصادی و سیاسیاش را تامین کند. وی با تاکید بر اهمیت اتخاذ استراتژیهای هوشمندانه و منسجم در دیپلماسی خارجی ایران پرداخت. وی افزود که ایران باید درک عمیقی از روابط بینالملل و نظام جهانی پیدا کند و برای تعامل با کشورهای بزرگ و موثر در جهان، به اتخاذ استراتژیهای هوشمندانه و منسجم بپردازد. او بهویژه بر اهمیت شناخت دقیق وضعیت داخلی کشورهای رقیب، بهویژه آمریکا تاکید کرد و گفت که ایران تنها با داشتن یک دیدگاه واقعبینانه و تحلیلی از تحولات جهانی میتواند جایگاه خود را در دنیای چندقطبی جدید مستحکم کند.
دکتر سریعالقلم توضیح داد: «امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که ساختاری چندقطبی و هرمی دارد. در رأس این هرم، قدرتهایی چون ایالات متحده، روسیه و چین قرار گرفتهاند. پس از آنها، کشورهایی نظیر هند، انگلستان، فرانسه، آلمان و ژاپن در سطوح پایینتر جای میگیرند. این نظم بینالملل با آنچه پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود، تفاوتهای بنیادینی دارد. اکنون، نااطمینانی به اصلیترین ویژگی نظام جهانی بدل شده است. در چنین جهانی، بستن یا نبستن قرارداد با قدرتهایی چون آمریکا، تغییری در ذات پرریسک و پررقابت آن ایجاد نمیکند. کشورها بیش از پیش در پی آنند که با گسترش شبکههای ارتباطی و مدیریتی، از شدت مخاطرات و ریسکهای موجود بکاهند. تا زمانی که ما به سوی استراتژیهای هجینگ (پوشش ریسک) حرکت نکنیم و از گزینهها و فرصتهای خود محافظت نکنیم، پیشبرد منافع ملی و سیاست خارجی ایران دشوار خواهد بود. همانطور که پیشتر گفته بودم ایران میتوانست از طریق تقویت روابط با هند، راهی برای ارتقای جایگاه خود در سطح جهانی و ایجاد زمینه برای مذاکرات موثرتر با آمریکا بیابد. هندیها به میانجیگری علاقهمندند؛ میانجیگری که نه تنها پیغام میرساند، بلکه میتواند عمق مذاکرات را نیز افزایش دهد. این ویژگی، در کنار مهارت دیپلماتهای هندی و تمایل آنها به ایفای نقش در صحنه بینالمللی، میتوانست فرصتی برای ایران باشد تا در ردهبندی قدرتهای فرامنطقهای، جایگاهی بالاتر بیابد. اما تحقق چنین فرصتی، مستلزم اجماع داخلی و شناخت درست از ساختارهای بینالمللی است.»
شرط لازم توسعه اقتصادی
دکتر محمود سریعالقلم در این سخنرانی با تاکید بر اهمیت تجربه جهانی برای کشورها گفت: «در دنیا ۱۹۳کشور وجود دارد؛ اما فقط دو کشور آمریکا و چین ۴۶ و ۱۰درصد بازار سرمایه دنیا را در اختیار دارند. ۱۷۷کشور بقیه، در مجموع ۱۴درصد سهم دارند.» او این آمار را نشانه روشنی از شکاف عمیق در توسعه اقتصادی جهانی دانست و افزود: «کشورهایی که سهمی از بازارهای جهانی ندارند، در رشد اقتصادی خود دچار مشکل خواهند شد.» وی ادامه داد: «کشورهایی مثل هند، ترکیه و اندونزی به این دلیل توانستهاند پیشرفت کنند که درگیر دنیا شدهاند؛ با دنیا وارد کار شدهاند و رقابت کردهاند.» به باور دکتر سریعالقلم، توسعه بدون رقابت جهانی، بدون بهروز بودن و بدون مشارکت فعال در اقتصاد جهانی ممکن نیست.
دکتر سریعالقلم با اشاره به اهمیت نگاه بلندمدت در سیاستگذاری اظهار کرد: «چین برای ۲۰۵۰میلادی برنامه دارد. دنیا روی دادههای آماری و تحلیل دادهها جلو میرود. پروژههای گوگل و موسسه دکارت فرانسه نشان میدهد که آینده دنیا بر مبنای داده خواهد بود.» او همچنین بر اهمیت آشنایی با زبانهای جهانی و تاثیر آن بر رشد فردی و کشوری تاکید کرد و گفت: «تا زمانی که انسان وارد معاشرت و تعامل نشود، افقهای تازهتر و برتر از خود را نمیبیند و طبعا رشد نیز حاصل نمیشود. این مساله بهویژه در ساختارهای دولتی و سیاستگذاری کشور ما بهوضوح آشکار است. کافی است نگاهی بیندازیم به میزان تسلط ما بر زبان انگلیسی در دستگاههای دولتی؛ این خود یکی از آسیبهای جدی است؛ آسیبی که سالها زمان خواهد برد تا بتوانیم بر آن غلبه کنیم و با جهان ارتباطی موثر برقرار کنیم. مذاکره از مسیر مترجم ممکن نیست؛ حتی حرفهایترین مترجمان نیز اگر چند واژه یا حرف اضافه را اشتباه به کار برند، ممکن است مقصود را دگرگون منتقل کنند. زبانهای زنده جهان خواه انگلیسی، خواه فرانسه یا هر زبان دیگر، پلهاییاند که میان ما و دیگران کشیده میشوند و امروز این پلها، به سبب ضعف زبانی، به شکافهایی عمیق بدل شدهاند. از همین روست که در کشوری مانند سنگاپور، خانواده حکمرانان از همان دوران دبستان بر یادگیری زبان انگلیسی تاکید ورزیدند؛ زیرا نگاه آنان به زبان، نگاهی فرهنگی نبود، بلکه زبان را ابزاری برای یادگیری و مشارکت در نوآوریهای جهانی میدانستند.»
دکتر سریعالقلم در ادامه با انتقاد از وضعیت فعلی کشور گفت: «در دانشگاه شهید بهشتی، درصد زیادی از اعضای هیات علمی تجربه جهانی و سفر به سایر کشورها را ندارند. این یعنی دانشگاهی که خودش را از دنیا جدا کرده، نمیتواند تحلیل دقیقی از تحولات جهانی داشته باشد.» به اعتقاد او، این نوع انزوا باعث میشود کشور نه تنها از فناوریهای جدید عقب بماند، بلکه نتواند جایگاه مناسبی در اقتصاد جهانی پیدا کند. او افزود: «در ایران گفتوگو با دنیا وجود ندارد. این عدم گفتوگو باعث میشود که درک ما از دنیا ناقص باشد و نتوانیم با تحولات جهانی همراه شویم.» دکتر سریعالقلم بر چهار مولفه اصلی برای موفقیت آینده کشورها تاکید کرد: «سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، زیرساختهای نرم و سخت، و رقابت.»
وی تصریح کرد: «رقابت، اساس پیشرفت است. کشوری که رقابت نکند، خودمحور میشود. رقابت باعث میشود کشورها نقصهای خود را ببینند، یاد بگیرند و پیشرفت کنند.» وی به تجربه دانشگاههای آمریکا اشاره کرد و گفت: «در آمریکا، دانشجویان و دانشگاهها دائما با هم در رقابت هستند. این رقابت باعث شده است که سطح علمی آنها بالاتر برود.» دکتر سریعالقلم در پایان سخنان خود تاکید کرد: «در دنیای امروز، انسانها محصول کتابهایی هستند که خواندهاند.» به باور او، برای موفقیت در آینده، باید آیندهنگری داشت، رقابت کرد، سرمایه انسانی را تقویت کرد و ارتباط با جهان را در اولویت قرار داد.