تورم پنهان در پس‌‌زمینه بازار جهانی غذا

درختان قطع‌‌شده و روغن‌‌های کمیاب

با افزایش نگرانی‌ها نسبت به تغییرات اقلیمی و تعهدات بین‌المللی در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌ای، بسیاری از کشورها سیاست‌‌هایی را برای توسعه سوخت‌‌های زیستی به‌‌عنوان جایگزین سوخت‌‌های فسیلی در دستور کار قرار داده‌‌اند؛ سیاست‌‌هایی که پیامدهای پیچیده‌‌ای بر بازار جهانی غذا گذاشته‌‌اند.

روغن پالم و روغن آفتابگردان، دو ماده اصلی در تولید زیست‌‌سوخت‌‌ها، اکنون در مرکز تنش میان تعهدات محیط‌‌زیستی و امنیت غذایی قرار گرفته‌‌اند. در اندونزی و مالزی، دو تولیدکننده اصلی روغن پالم در جهان، سیاست‌‌های ضد جنگل‌‌زدایی اتحادیه اروپا و فشارهای داخلی برای حفاظت از منابع طبیعی، موجب محدود شدن مجوزهای بهره‌‌برداری از زمین‌‌های جدید شده است. از سوی دیگر، خشکسالی‌‌های متوالی در سوماترا و بورنئو، به کاهش محسوس عملکرد درختان پالم انجامیده است.

در اوکراین، کشوری که پیش از جنگ یکی از بازیگران کلیدی در تولید روغن آفتابگردان به‌‌شمار می‌‌رفت، تخریب زیرساخت‌‌های کشاورزی، بمباران مزارع و خروج نیروی کار، ظرفیت تولید را تا حدود ۴۰‌درصد کاهش داده است. افت صادرات اوکراین، فشار تقاضا را به سایر بازارها منتقل کرده؛ با این‌‌حال، کشورهای جایگزین هنوز توانایی جبران این شکاف را ندارند.

نتیجه این فشار دوجانبه، کاهش عرضه در برابر تقاضای فزاینده برای سوخت زیستی است؛ تعادلی که اگرچه در مسیر سبز شدن اقتصاد جهانی گام برمی‌ دارد، اما نمودار قیمت غذا را به رنگ سرخ تهدید می‌کند.

وقتی تجارت دیگر امن نیست

تا دو سال پیش، حدود ۱۲‌درصد از کل تجارت جهانی از کانال سوئز عبور می‌‌کرد. اما افزایش حملات به کشتی‌‌های تجاری در دریای سرخ و اطراف تنگه باب‌‌المندب، شرکت‌های کشتیرانی را ناگزیر ساخته تا مسیر خود را به‌‌سوی دماغه امیدنیک در جنوب آفریقا تغییر دهند؛ مسیری که حدود ۱۰ تا ۱۵ روز به زمان حمل‌‌ونقل می‌‌افزاید و هزینه‌‌ها را بین ۲۰ تا ۵۰‌درصد بالا می‌‌برد.

در بازار مواد غذایی، این تغییر فقط یک تاخیر ساده نیست. بسیاری از محصولات غذایی مانند میوه‌‌ها و سبزیجات تازه، تاریخ مصرف محدودی دارند. تاخیر در تحویل، به افت کیفیت یا حتی از بین رفتن کامل محصول می‌‌انجامد. افزون بر این، هزینه‌‌های اضافی حمل‌‌ونقل به‌‌ویژه برای کالاهای حجیم ولی کم‌‌ارزش مستقیما به قیمت نهایی مصرف‌کننده منتقل می‌شود. کشورهایی که به واردات مواد غذایی وابسته‌‌اند نظیر لبنان، مصر یا برخی از اقتصادهای شرق آسیا، اکنون با شوک‌‌های پنهان قیمتی در زنجیره تامین روبه‌‌رو شده‌‌اند.

سرزمینی که دیگر قابل پیش‌بینی نیست

در سال‌های اخیر، اروپا به‌‌طور فزاینده‌‌ای در معرض ناهنجاری‌‌های اقلیمی قرار گرفته است. بهار امسال، مناطق گسترده‌‌ای از فرانسه، بلژیک و آلمان با بارش‌‌های بی‌‌وقفه و پوشش ابری مداوم مواجه شدند. این شرایط، میزان نور خورشید موردنیاز برای رشد گیاهان را کاهش داد و فرآیند گرده‌‌افشانی را به تعویق انداخت. در بسیاری از مناطق، زمین‌‌های مرطوب و باتلاقی اجازه کشت پاییزه را در سال ۲۰۲۳ ندادند و در نتیجه، سطح زیر کشت زمستانه کاهش یافت.

در ایتالیا و بالکان، بحران شکل دیگری داشت؛ خشکسالی در مراحل حساس رشد -به‌‌ویژه در دوره گرده‌‌افشانی- عملکرد محصولات بهاره مانند گندم، ذرت و حتی انگور را کاهش داد. گزارش‌‌های اولیه از برخی مناطق کرواسی از کاهش ۳۰ درصدی عملکرد ذرت و افزایش قیمت نهاده‌‌های دامی حکایت دارند؛ روندی که بر قیمت گوشت و لبنیات نیز اثرگذار خواهد بود.

توفان‌‌های فصلی

کشورهای مدیترانه‌‌ای، به‌‌دلیل اقلیم خاص خود، نقش کلیدی در تامین سبزیجات فصلی اروپا دارند. اسپانیا و مراکش، به‌‌ویژه در فصل زمستان، از تولیدکنندگان اصلی گوجه‌‌فرنگی، خیار، فلفل و کدو به‌‌شمار می‌‌روند. در زمستان ۲۰۲۳، توفان‌‌هایی همچون «برنادت» در مراکش و «سیلویو» در اسپانیا، به مزارع گلخانه‌‌ای آسیب جدی وارد کردند. این بحران سبب شد که در هفته نخست ژانویه، قیمت گوجه‌‌فرنگی در بازارهای آلمان و هلند تا دو برابر افزایش یابد.

زمستان جاری نیز با توفان دانا، نشانه‌‌هایی از تکرار همان بحران را به همراه داشته است. گزارش‌‌های محلی از استان آلمریا حکایت دارند که بیش از ۲۰‌درصد ظرفیت گلخانه‌‌های صادراتی، به‌‌دلیل آسیب ناشی از باد و سیل از کار افتاده‌‌اند. تداوم این روند، می‌تواند فشار بر بازار مصرف اروپای شمالی را در ماه‌‌های آینده افزایش دهد.

سیاست‌‌های ناپایدار

در کنار تهدیدهای طبیعی، شاید مهم‌ترین عامل بی‌‌ثباتی، سیاستگذاری‌‌های ناپایدار باشد. اتحادیه اروپا در راستای مقابله با جنگل‌‌زدایی، مقرراتی را تدوین کرده که واردکنندگان کالاهایی چون سویا، پالم و قهوه را موظف می‌‌سازد منشأ پاک و فاقد تخریب جنگل برای محصولات خود را اثبات کنند. این قانون قرار بود از دسامبر ۲۰۲۴ اجرا شود، اما تحت فشار کشورهایی چون برزیل و اندونزی، اجرای آن تا پایان سال ۲۰۲۵ به تعویق افتاده است.

با این‌‌حال، صرف اعلام زمان اجرای قانون، به نوسانات شدید قیمت سویا و تغییر مسیر تجاری برخی شرکت‌ها انجامیده است. بسیاری از صادرکنندگان آسیایی بیم آن دارند که اروپا به‌‌زودی واردات را سخت‌‌گیرانه‌‌تر کند و هزینه‌‌های تطبیق با مقررات افزایش یابد؛ هزینه‌‌هایی که نهایتا مصرف‌کننده اروپایی آن را پرداخت خواهد کرد.

در بریتانیا نیز افزایش مالیات بر کارفرمایان، همراه با بحران نیروی کار پس از برگزیت، چالش‌‌هایی جدی برای تداوم تولید ایجاد کرده است. مزارعی که پیش‌تر با نیروی کار فصلی از اروپای شرقی فعالیت می‌‌کردند، اکنون یا خالی مانده‌‌اند یا با هزینه‌‌های مضاعف اداره می‌‌شوند.

آیا موج جدید تورم غذایی در راه است؟

تحلیل تحولات اخیر نشان می‌دهد که بازار جهانی غذا در آستانه ورود به دوره‌‌ای تازه از فشارهای ساختاری قرار گرفته است. برخلاف موج تورمی سال ۲۰۲۲ که عمدتا ناشی از جنگ اوکراین و شوک‌‌های ناگهانی در عرضه بود، تهدید امروز نوعی تهدید مزمن و بلندمدت است؛ روندهایی که نه با یک رویداد سیاسی، بلکه در پی ترکیبی از تغییرات اقلیمی، پیچیدگی‌‌های لجستیکی و سیاستگذاری‌‌های مبهم شکل گرفته‌‌اند.

تورمی که این‌‌بار پنهان، خزنده و چندوجهی است؛ تورمی که ممکن است نه‌‌تنها قیمت سبد غذایی خانوار، بلکه بنیان امنیت غذایی جهانی را دستخوش تحول سازد.