دغدغه‌ای به نام خاموشی چراغ باغ‌های شیراز

دغدغه درست بودن یکی از دو واژه "قصرالدشت" یا "قصردشت" و اینکه با برداشتن الف و لام، واژه قصر به ضم ر است یا به سکون ر؟!  و اگر به سکون ر است پس فاقد معنی خواهد بود و دو واژه جدا تلقی می‌شود و اگر به ضم ر است ضم چگونه بر دشت مضاف می‌شود!، اینکه مگر می‌شود با حذف الف و لام واژه قصرالدشت، اصالتش را از آن نزدود و به دنبال این اصالت‌زدایی و به کنارگذاردن نام اصلی محدوده باغ‌ها، این فراموشی اصالت واژه، همنشین فراموشی همان طراوت باغ‌های گسترده محور زرگری تا میدان قصرالدشت نشود؛ به کلنجاری ذهنی بدل شده است.

آنجا که به یکباره آسفالت داغ جانشین و همسایه عرصه‌های باغی می‌شود و این داغی آسفالت داغی است بر پیشانی یک ذخیره‌گاه و سرمایه ژنتیکی شهر تاریخی و افسانه‌ای شیراز.

در همان حال فراموش می‌کنیم که روزی روزگاری نوازش باد از باغ کهن تا چهارسوی باغ رحمت‌آباد و پس از آن باغ سُنقری آرامش بخش ساکنان شهر بود.

پس اصالت واژه قصرالدشت بی مناسبت با اصلالت بخشیدن به ارزش زیستگاهی و محیط زیستی باغ‌های قصرالدشت نیست؛ دقیقا آنجا که بتن می‌ماند و آسفالت.

همین بتن و آسفالت است که فاصله عملی و ذهنی شهروندان را از گلستان و بوستان سعدی شیراز، بیشتر و بیشتر می‌کند؛ فاصله‌های معنی‌داری که نشان می‌دهند که چقدر از آموزه‌های گلستان و بوستان سعدی دور شده‌ایم. مبادا بیاد بیاوریم سعدی در محضر اتابکان سنقری شاعرپرورِ دانشدوست، در باغ سنقری مشاعره داشت.

دانسته‌هایی که دانستنش، گنج ذهنی‌مان خواهد بود و پس از آن به آسانی باغ را قربانی بتن، آجر، مصالح، میلگرد و تیرآهن نخواهیم کرد.

اکنون! در حالی که موسسه عمومی شهرداری، دغدغه گره‌گشایی ترافیک و ساخت پل‌های فراوان برای معبرسازی بیش از یک میلیون خودرو (نزدیک به ۱۰ برابر استاندارد جهانی سرانه خودرو شهری) را دارد و تا جایی که با تملک باغ رویا در محور چمران شمالی که روزی رویای گردشگری و شب‌گذرانی شهروندان بود، عرصه باغ جولانگاه شمع‌های پایه‌های پلی شد تا بستر و گذرگاه برای تردد خودروهای تک سرنشین فراهم شود؛ پایه‌های پل و همنشینانش یعنی خودروهایی که عملا حق تنفس کودکان این شهر را از بین ‌بردند.

در همان حال خیابان "همت" به "ایمان" و سپس به "وکلا" تغییر نام داده است تا رونق بازار مسکن و تجارت پر طمطراق و لوکس‌گرایی خیابان قدوسی غربی بیشتر به چشم بیاید. چند قدم آنطرف‌تر در دل باغ‌های قصرالدشت و گروه (۱) باغ‌ها، بیش از چهارصد پروژه ساختمانی به صورت کاملا غیرقانونی در دست ساخت و ساز است. به راستی چرا این همه دغدغه پیرامون بقایای باغات تلمبار شده است و چه باید کرد؟

با این مقدمه پیرامون دغدغه‌ای مهم، یعنی باغ‌هایی که ریه‌های شیراز و از عوامل بسیار بسیار مهم در پاکیزگی هوای این کلانشهر و عامل اثرگذار در کسب عنوان پایتخت محیط زیستی است، با یک کنشگر و صاحب‌نظر در این حوزه گفت‌وگویی انجام شد.

نابودی باغ‌های شیراز نتیجه معجون سیاستگذاری درست و اقدام اشتباه

داریوش مختاری در خصوص دلایل مواجهه با وضعیت کنونی باغ‌های قصردشت، این مشکل را معجون یک سیاستگذاری درست با یک اقدام اشتباه دانست و گفت: سال ۱۳۷۹، بازتعریف عرصه یک هزار هکتاری گروه (۱) باغات به عنوان محدوده استحفاظی میمون و مبارک بود.

این کنشگر اجتماعی گفت: این سیاست نقش بازدارندگی قابل توجهی در مدیریت بقایای باغ‌های قصرالدشت داشت؛ ولی این سیاستگذاری با یک اقدام اشتباه یعنی تملک تدریجی باغ‌ها توسط شهرداری شیراز همراه بوده است.

او ادامه داد: سیاستگذاری طرح تملک باغ‌ها دو پیامد منفی داشت؛ اول اینکه دست شهرداری برای تملک باغ باز گذاشته شد و به محض اینکه شهرداری واجد مالکیت عرصه‌ای شود، بی درنگ انگیزه اجرای پروژه‌های عمرانی و سلیقه‌ای در سر می‌پروراند.

مختاری افزود: با توجه به اینکه موسسه عمومی شهرداری تابع نظام فنی و اجرایی کشور نیست، طبیعتا ملزم به سنجش پیامدهای زیست محیطی و تاریخی اقدام‌های اجرایی و پروژه‌های عمرانی نخواهد بود؛ توجه به این جنبه‌های پروژه‌های عمرانی نیز موردی و به تناسب سلیقه مدیران متفاوت است.

به اعتقاد این کنشگر اجتماعی، آسیب دوم این سیاستگذاری، زدودن مشارکت باغداران از مدیریت باغ‌های قصرالدشت بوده زیرا دلبستگی باغداران به حفظ باغ‌ها انکارناپذیر است و به این ترتیب به تدریج دغدغه‌مندان حفظ باغ‌ها از مدیریت این عرصه، کنار گذاشته شدند.

او با بیان اینکه باغداران سنتی سرمایه‌های اجتماعی و تاریخی و دلبستگان حفظ باغ‌ها بودند و هستند، گفت: بازگرداندن آنها به پهنه‌های باغی یکی از مهمترین اقدامات لازم برای حفظ باغ‌ها به شمار می‌رود.

مختاری اضافه کرد: خودداری شهرداری از اجرای هرگونه پروژه عمرانی در محدوده باغ‌های تملک شده جزو شرایط جدی حفظ این عرصه بسیار مهم محسوب شده و تملک باغ‌ها توسط شهرداری یک تملک مشروط به حفظ عرصه باغی و بدون هرگونه تغییر مطلق در کاربری آن بوده است.

کدام فرهنگ توسعه؟

او در عین حال خاطرنشان کرد: هنگامی که ثروتمندان شهر هر گونه فرصت را غنیمت می‌شمرند و در تلاشند که بقایای اراضی باغی را تغییر کاربری دهند و اگر بپذیریم که چهارصد لکه پنهان و خاموش ساخت و ساز غیرقانونی و بدون مجوز که سالانه نزدیک به بیست هکتار تغییر کاربری در باغ‌های گروه (۱) را پدید می‌آورند توسط شهروندان شهر انجام می‌گیرد، پس می‌توان گفت فرهنگ توسعه‌نیافتگی بر فرهنگ توسعه در اذهان برخی از شهروندان شیراز برتری دارد.

مختاری گفت: در چنین حالتی به آسانی نمی‌توان کل حل مسئله یا تقصیر را بر دوش موسسه عمومی شهرداری گذارد؛ در عین فشار زیادی که بر دوش شهرداری برای حفظ باغ‌ها است در همان حال یک فشار مضاعف برای صدور مجوز از سوی متخلفان نیز بر دوش این موسسه عمومی قرار دارد.

وی افزود: پس می‌توان نتیجه گرفت که فرهنگ توسعه شهروندان به شدت اشکال و کاستی دارد و هنوز این دیدگاه در میان شهروندان نهادینه نشده که به طور ساده بپذیرند حفظ باغ‌ها بسیار مهمتر از ساخت چند صد هزار خانه اضافی است، یا بپذیرند دارایی درختان برای فرزندانشان ارزشمندتر از دارایی و ارثیه بتن و میلگرد خواهد بود!

چه باید کرد؟

این کنشگر اجتماعی و صاحب‌نظر حوزه آب تصریح کرد: فاصله بین نابودی کامل هسته باغ‌های تاریخی قصرالدشت از زمان درج این مصاحبه، شاید کمتر از ۳ یا ۵ سال باشد.

او با بیان اینکه برخورد جدی قانونی با متخلفان ساخت و سازهای غیرمجاز در دستور کار دستگاه قضایی و مطالبه جدی شورای اسلامی شهر شیراز وجود دارد، گفت: اقدامات جدی برای تامین آب باغ‌ها نیز مدنظر است با این هدف که حدود دو سوم کمبود آب از راه در مدارقراردادن تصفیه‌خانه و یا سایر منابع آب و یا اصلاح شیوه‌های آبیاری و مدیریت آب تامین شود.

مختاری با یادآوری اینکه در حوزه ترویج و آموزش هر چقدر کار شود، آغاز راهیم، گفت: نگارش آثار تالیفی و پایان‌نامه دانشجویی در حوزه باغات تاریخی می‌تواند اثرگذار باشد.

وی با این اعتقاد که بیداری رسانه‌ها و شهروند خبرنگاران می‌توانند به حفظ باغات کمک کند، گفت: پیش‌بینی یک سامانه پیامکی برای اطلاع‌رسانی توسط شهروندان نیز در تسهیل امر اطلاع‌رسانی تخلفات ساخت و ساز و یا آتش‌سوزی عمدی یا غیرعمدی لازم است.

مختاری گفت: با اطلاع‌رسانی به اتحادیه‌ها و مشاوران املاک و همراه‌کردن آنان به سمت و سوی خرید و حفظ و بازسازی خانه‌های بافت تاریخی به جای رونق مجتمع‌های تجاری در غرب شیراز، امکان بازگرداندن شیراز به اصالت تاریخی‌اش بیشتر فراهم می‌شود. همراه‌بودن مشاوران املاک یک بازوی اجتماعی مهم برای حفظ باغات قصرالدشت می‌باشد. هنگامی که این گروه از فعالان اقتصادی در مسیر درست یک شهر پایدار قرار گیرند.

این کنشگر اجتماعی گفت: بازگرداندن باغداران سنتی به مدیریت عرصه‌ها و واگذاری غارس مالکی باغات در تملک شهرداری به باغداران سنتی، خرید محصولات و ایجاد بازارچه‌های سنتی و باغ-گردشگری و همانند آن به پویایی و پایداری درآمدزایی از باغات کمک می‌کند.  

وی گفت: نپذیرفتن هر گونه پرونده متقاضیان تغییر کاربری گروه (۱) از شرایط و لوازم جدی حفظ باغات است.

مختاری ادامه داد: انجام پشتیبانی‌های مالی فراوان از باغداران از طریق تامین پایدار آب، خرید محصول، برقراری بازارچه‌های سنتی گردشگری با رعایت ضوابط لازم و همانند آن از جمله لوازم حفظ باغات است. باززنده‌سازی کوشک (عمارت) باغ تاریخی نوابی و سلامت‌آباد و رونق گردشگری در پهنه قصرالدشت به زنده‌ماندن هویت تاریخی باغات قصرالدشت کمک شایانی می‌کند.

همچنانکه برخی دغدغه حذف الف و لام واژه قصرالدشت را دارند، بدانیم که جدال سازه‌های فلزی و بتنی با شاخ و برگ گیاهان چند صد ساله قصرالدشت هنوز پایان نیافته و چنانچه به خود نیاییم، بازنده این جدال بزرگ، اندک گیاهان شاداب و سرزنده بقایای باغ‌های قصرالدشت است، جدالی که یک سر آن به نیازها و خواست‌های نامحدود جمعیت ساکن شهر شیراز گره خورده و یک سر دیگرش به مدیریت و حکمرانی مدبرانه و سختگیرانه باغ‌ها باز می‌گردد.

خوشا که بسیاری از شهروندان منتظر برنده‌شدن و برتری یافتن گزینه دانش‌ورزی و خردورزی برای کنترل و اداره نیازها و خواست‌های نامحدود انگشت شمار باغخواران و باغ بَران است. دلخوشی‌ای که با تلاش خبرنگاران رسانه و کنشگران باغات دور از دسترس نیست.

انتهای پیام