چرا آثار نویسندگان زن با اقبال روبهرو میشود؟
تسلط مطلق زنان بر بازار کتاب
علاوه بر افزایش سطح سواد و تغییر سلیقه بانوان در نحوه پرکردن اوقات فراغت، مهمترین دلایل این دگردیسی جنسیتی در صنعت نشر را باید درحجم انبوه رمانهای ترجمهای جستوجو کرد؛ آثاری که بازار جهانی را دربرگرفته است. هر چند گفته میشود سیطره مردان در امر نوشتن به ۶ هزار سال میرسد اما در سالهای اخیر با افزایش نویسندگان زن و جوایز بینالمللی که کسب کردهاند، دیگر میتوان به روشنی دید که رقابت نه بین زنان و مردان که بین جامعه نسوان در جریان است. همانطور که گاردین به تازگی در گزارش خود آورده است یکی از بزرگترین بخشهای داستان ادبی بریتانیا، ماه مارس پنج رماننویس جدید را معرفی کرد که از آنها حمایت خواهد کرد که هر پنج نفر آنها زن هستند. همچنین طی ۱۲ ماه گذشته تقریبا تمام هیاهوها درحوزه داستان، پیرامون زنان جوان بوده: پاتریشیا لاکوود، یا جیسی، رِیوِن لیلانی، اونی دوشی و لورن اویلر. از هر داستاننویسی با هر جنسیتی اگر بپرسید درحال خواندن چه کتابی است، مطمئنا به یکی از اسامی ریچل کاسک، آتوسا مشفق، ریچل کوشنر، گووِندلین رایلی، مونیک رافی یا ماریا استپانوا اشاره خواهد کرد.
به گزارش «ایبنا» پوشش رسانهای در این زمینه نیز همینطور است. طی پنج سال گذشته «آبزرور» ۴۴ رماناولی معرفی کرده که ۳۳ نفر از آنها زن بودند. از طرفی شاهد نسبتهای مشابهی در فهرست کوتاه جوایز بودهایم. نام مردان در میان نامزدهای اخیر جایزه اولین رمان کاستا گم بوده و ۷۵درصد از فینالیستهای پنج سال گذشته را زنان تشکیل دادهاند. از هشت فینالیست جایزه راثبون فولیو امسال تنها یک نویسنده مرد بود. فهرست کوتاه جایزه دیلان توماس تنها یک جا برای مردان داشت و در مورد بهترین رمان اول باشگاه نویسندگان هم قضیه از همین قرار بود که باعث شد لوسی پوپسکو، رئیس هیات داوران اشاره کند: بسیار خوشایند است که شاهد غلبه زنان بر فهرست نهایی هستیم. این درحالی است که یک نسل پیش، در دهه ۸۰ و ۹۰ فهرست کوتاه جوایز تحت سلطه مردان بود. مارتین امیس، جولین بارنز، یان مکایوان، ویلیام بوید، کازوئو ایشی گورو و دیگران در بریتانیا و فیلیپ راث، جان آپدایک و سال بلو در ایالاتمتحده. نویسندگانی که داستاننویسان پیشرو و مهم خود میدانستیم، مردان بودند. حال این واقعیت تغییر کرده و بهرغم اینکه دنیای نشر عموما دوران کنونی سلطه زنان را پذیرفته در میان ناشران، نمایندگان و نویسندگان بهطور فزایندهای شاهد صداهای مخالف هستیم. آنها احساس میکنند مردان- بهویژه مردان جوان- درحال راندهشدن از صنعتی هستند که نسبت به تبعیضهای خود کور است.
بر اساس آمار بهدست آمده از بوکسلر، از هزار عنوان پرفروش سال ۲۰۲۰، ۶۲۹ کتاب توسط زنان نوشته شده است (۲۷ کتاب با همکاری مشترک زن و مرد نوشته شد، سه کتاب توسط افراد نانباینری و تنها ۳۴۱ مورد توسط مردان). در گروه «داستانهای عمومی و ادبی» ۷۵درصد نویسندهها زن بودند و ۲۵درصد مرد که به نظر میرسد در انتشارات معاصر نسبتی طلایی باشد. اتفاق نظر عمومی این است که نویسندگان جوان مرد نوشتن داستانهای ادبی را رها کردهاند. آنها امکان بیشتری در روایت آثار غیرداستانی یا ژانرهای جنایی و علمی- تخیلی برای خود میبینند. اما همه نویسندگان جوان مرد این دوران را زمانی تلخ برای داستاننویسی مردان نمیدانند. سم بایرز، که سومین رمان خود با عنوان «بیا به بیماری ما ملحق شو» را ماه مارس منتشر کرد، مردی ۴۲ ساله است که در دنیای نشر مدرن درحال شکوفایی است. او معتقد است ما درحال گذران زمانهای بارور برای ادبیات هستیم که عمدتا به لطف زنان درحال شکستن قالبهای سنتی است. او تجربیات ریچل کاسک در زمینه زندگینامه داستانی، رویکرد جدید ایمیر مکبراید در رابطه با مدرنیسم و رمان بزرگ و تاریخساز النا فرانته را تحسین میکند، زیرا مردم پیش از این در ادبیات داستانی تنها با مردان بزرگ ارتباط برقرار میکردند.